حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی خسروی گفت: این است که میگوییم گاهی، عزت در صلح است و گاه در جنگ. نه صلح به معنای عزت است نه شمشیر به معنای عزت؛ نه جنگیدن ذلت است و نه صلح کردن، بلکه بستگی به شرایط دارد و این شرایط روزگار است که مسئولان یک نظام، اعم از نماینده مردم به عنوان رئیس جمهور، نماینده رهبری و مسئولان نظامی در یک جا مینشینند؛ فکر میکنند و شرایط را میسنجند و بررسی میکنند که الآن جنگ، لازم است یا ترک جنگ. اما ما در این امور، دخالت میکنیم و میگوییم باید بجنگیم و الا ذلیلیم. این حرف چیست؟ اگر ما انتخاب کردهایم و این کشور، مسئولانی دارد، باید منتظر دستور و برنامههای آنها باشیم.
نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه ما دین اصیل خود را بر عرضه میکنیم، گفت: گاهی، عزت در صلح است و گاه در جنگ. نه صلح به معنای عزت است نه شمشیر به معنای عزت؛ نه جنگیدن ذلت است و نه صلح کردن، بلکه بستگی به شرایط دارد و این شرایط روزگار است که مسئولان یک نظام، اعم از نماینده مردم به عنوان رئیس جمهور، نماینده رهبری و مسئولان نظامی در یک جا مینشینند؛ فکر میکنند و شرایط را میسنجند و بررسی میکنند که الآن جنگ، لازم است یا ترک جنگ. اما ما در این امور، دخالت میکنیم و میگوییم باید بجنگیم، و الّا ذلیلیم. این حرف چیست؟ اگر ما انتخاب کردهایم و این کشور، مسئولانی دارد، باید منتظر دستور و برنامههای آنها باشیم.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی خسروی طی سخنانی به مناسبت شهادت امام رضا(ع) در دفتر آیتالله العظمی یوسف صانعی(ره)، گفت: امروزه، علوم اهل بیت بیان میشود؛ اما خوب بیان نمیشود. اسلام مطرح میگردد، اما زیبا مطرح نمیشود؛ و لذا میبینیم که بهانههایی به دست مغرضان میدهند و همین بهانهها وسیله استهزاء، مسخره کردن و اهانت کردن به دین و قرآن میشود.
این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: ما دین اصیل خود را بد عرضه کردیم و بد عرضه میکنیم، اما دیگران حرف باطلشان را در لباس زیبا عرضه میکنند و جوانها را فریب میدهند. تنها، احساسات کافی نیست تا با خود بگوییم من دین را دوست دارم و لذا میخواهم آن را تبلیغ کنم؛ در حالی که اگر کسی نمیتواند دین را بهدرستی، تبلیغ کند، نباید به این کار اقدام کند؛ چون تبلیغ او به صورت نامطلوب، موجب ضربه به دین میشود. نباید اجازه هدایت و تبلیغ به هرکسی داد.
وی افزود: مسأله توحید و یکتاپرستی کهنه نمیشود و امروز هم یکی از مشکلات اساسی اجتماعی و فردی جهان اسلام، مسأله شرک است؛ شرک جلی نیست اما شرک خفی هست. آیا همه فقط برای خدا سخن میگویند؟ آیا همه فقط برای الله تصمیم میگیرند که پستی را اشغال کنند؟ برای خدا تصمیم میگیرند اقدامی کنند یا آلوده به هواهای نفسانی و غیرخدایی است؟ امام رضا(ع)فرمود نجات یک جامعه، در توحید و یکتاپرستی است.
خسروی در خصوص «جایگاه مسأله امامت و ولایت در نظر امام رضا(ع)» نیز گفت: در تاریخ ائمه(ع) مذاهب مختلف به وجود آمده؛ مثلا چهارامامی، ششامامی، هفتامامی و واقفیه داریم. زیدیهای یمن، شیعه نیستند و علی(ع) را قبول دارند اما امام صادق(ع) را به عنوان امام نمیشناسند و به امام زمان(ع) اعتقاد ندارند، ولی برخی تصور میکنند که آنها شیعهاند. اینان چون در مقابل دشمن مشترک اسلام و بشریت، ایستادهاند، قابل تقدیرند، اما از نظر مذهبی، شیعه دوازدهامامی نیستند. ما دربین فِرق شیعه، فرقهای را سراغ نداریم که امام رضا(ع) را به امامت، قبول داشته باشد اما امام جواد، امام هادی، امام عسکری و حضرت ولی عصر(ع) را به امامت نپذیرفته باشد.
وی سیره امام رضا(ع) را احیاگر دین دانست و تصریح کرد: امام رضا(ع) با روش و سنتش اسلام را احیا کرد. ایشان حقایق اسلام را بیان میکرد. سلیمان میگوید وقتی آقا ولیعهد بود، یک روز از من خواست که با ایشان به منزل بروم. به سرکارگر فرمود که من بارها گفتهام وقتی میخواهید کسی را به کاری بگیرید، ابتدا طی کنید و اگر چنین ننمایید، بعدا هرچه به او بدهید، با خود میگوید حق من بیش از این بوده اما اگر در آغاز، مبلغ را طی کردید؛ قرارداد بستید و مبلغ را مشخص کردید و همان را بدهید، راضی است و چنانچه کمی بیشتر به او بپردازید، راضیتر میگردد.
این نماینده ادوار مجلس افزود: امام رضا(ع) تهدید را تبدیل به فرصت میکند. در دو سالی که به عنوان ولیعهد است، آنچنان اسلام را منتشر میکند که اگر امروز، سخنی از توحید و «لا اله الا الله» است و اگر از شیعه اثناعشری سخنی باقی است، همه مرهون زحمات امام رضا(ع) است. از اکناف و اطراف عالم برای دیدن خلیفه مامون میآمدند و بعد از ملاقات، به دیدار ولیعهد خلیفه میرفتند که امام(ع) بود. مردم با دیدار آن حضرت میدیدند عجب انسان دانشمندی است و عجب سخنان پر قیمتی میفرماید. حضرت نیز مسائل توحیدی و شیعه اثناعشری را برای آنان بیان میکرد و آنها بعد از بازگشت به کشورهای لبنان، آفریقا و کشورهای دیگری که در آن زمان، زیر سایه اسلام بود، باز میگشتند و این اخبار را منتشر میکردند.
وی تأکید کرد: این است که میگوییم گاهی، عزت در صلح است و گاه در جنگ. نه صلح به معنای عزت است نه شمشیر به معنای عزت؛ نه جنگیدن ذلت است و نه صلح کردن، بلکه بستگی به شرایط دارد و این شرایط روزگار است که مسئولان یک نظام، اعم از نماینده مردم به عنوان رئیس جمهور، نماینده رهبری و مسئولان نظامی در یک جا مینشینند؛ فکر میکنند و شرایط را میسنجند و بررسی میکنند که الآن جنگ، لازم است یا ترک جنگ. اما ما در این امور، دخالت میکنیم و میگوییم باید بجنگیم و الا ذلیلیم. این حرف چیست؟ اگر ما انتخاب کردهایم و این کشور، مسئولانی دارد، باید منتظر دستور و برنامههای آنها باشیم.