با توجه به محدودیت‌های سطح نظام و تضییقات ناشی آن و نیز مؤلفه‌های درون سیستمی، کنش سیاست خارجی ایران نیاز به یک بازصورت‌بندی و طراحی مفهومی جدید دارد تا بتواند در صیانت از امنیت و منافع ملی عملکرد بهتری داشته باشد. این مهم در شرایط پسا جنگ، می‌بایست درون نوعی واقع‌گرایی تهاجمی و مبتنی بر انعطاف‌پذیری تاکتیکی پیش گرفته شود تا بتواند مواجهه موثری در قبال منطق قدرت سخت به کار رفته علیه خود داشته باشد.

به گزارش جماران؛ نشست علمی «مذاکره آکادمیک - درباره مذاکره دیپلماتیک: جنگ، دیپلماسی و جهت‌گیری انقلابی» به میزبانی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با حضور جمعی از اساتید و پژوهشگران برگزار شد. در این نشست، دکتر محمد محمودی کیا، عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، تحلیلی راهبردی، جامع و لایه‌مند از وضعیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه داد.

 

درهم‌شکستن نظم پساجنگ جهانی دوم؛ بازگشت رئالیسم به‌مثابه قاعده حاکم

محمودی‌ کیا سخنان خود را با ادای احترام به مقام شهدای جنگ اخیر و فرماندهان و دانشمندان فقید آغاز و با اشاره به تحولات جهانی، بر دگرگونی عمیق در نظم بین‌المللی تأکید کرد. به گفته وی، مفاهیمی چون حاکمیت ملی، مرزهای رسمی و ثبات در اتحادها، که ستون‌های نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم محسوب می‌شدند، امروز در حال فروپاشی و یا تضعیف فزاینده هستند. نمونه‌هایی چون طرح ادعای سرزمینی آمریکا بر کانال مکزیک و یا گرینلند و کانادا، چین در دریای جنوبی، و ادعاهای ارضی روسیه نسبت به مناطق شرقی اوکراین همچون کریمه، لوهانسک و دونتسک، نشان‌دهنده شیوع منطق جدید در نظم جهانی است که مبتنی بر منطق قدرت است، و نه هنجارهای بین‌المللی.

 

وی تأکید کرد که بازگشت مفروضات رئالیستی به صحنه سیاست جهانی، نه‌تنها تئوریک بلکه میدانی شده است. توسعه فناوری‌هایی چون بلاک‌چین، افزایش تعاملات اقتصادی فراملی، و افول جایگاه دولت‌ها، گواه روشنی بر این تغییر الگوست.

 

محدود شدن عمق نفوذ راهبردی ایران و تهدیدات پیرامونی

در سطح منطقه‌ای، این استاد دانشگاه به تضعیف سرمایه‌های نمادین محور مقاومت اشاره کرد و گفت: در لبنان، غزه و عراق شاهد نوعی وضعیت بی‌کنشی یا صبر راهبردی هستیم که ناشی از فشارها و محدودیت‌های فزاینده بر جریان مقاومت است. از سوی دیگر، تحرکات نظامی در شمال‌ غرب ایران، نشانه‌ای از تهدید قریب‌الوقوعی است که می‌تواند امنیت ملی جمهوری اسلامی را به مخاطره اندازد.

 

وی تأکید کرد که تغییرات ژئوپلیتیکی در مرزهای ارمنستان، احتمال از دست رفتن نقاط راهبردی مانند استان سیونیک و تلاش برای ایجاد اختناق منطقه‌ای علیه ایران، موضوعاتی هستند که باید با حساسیت دنبال شوند.

 

دیپلماسی در سطح داخلی؛ ادراک جمعی تخریب‌شده و تجربه نبردی مدرن

محمودی‌ کیا در ادامه، با اشاره به ورود مستقیم آمریکا و اسرائیل به جنگ اخیر و حمله به تأسیسات هسته‌ای اصفهان، نطنز و فردو، گفت: «ایران برای نخستین‌بار در تاریخ جمهوری اسلامی، درگیر نبردی فراسرزمینی با اسرائیل شد. این جنگ، دفاعی مدرن از منافع و تمامیت ارضی ایران را رقم زد.»

 

وی افزود: «این حملات، درست در آستانه آغاز دور جدید مذاکرات، خیانت به دیپلماسی و شلیک به میز مذاکره بود.» از نگاه این تحلیلگر، چنین اقدامات، خاطره‌ای تلخ از بدعهدی غرب و ناتوانی سازوکارهای حقوقی در حفظ توافقات ایجاد کرده‌اند.

 

عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی در سطح داخلی از تداوم بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، و به‌ویژه سرخوردگی عمومی نسبت به نتیجه‌بخشی مذاکره سخن گفت. فقدان سرمایه‌های انسانی، پایان ناتمام دولت شهید رئیسی و آغاز به کار دولت زودهنگام جدید، همگی بر پیچیدگی وضعیت سیاست‌گذاری خارجی افزوده‌اند.

 

مذاکره نه بر اساس اعتماد، بلکه بر پایه قدرت و اجبار میدانی

محمودی‌ کیا در بخش دوم سخنان خود، پنج محور کلیدی برای درک فلسفه مذاکره مطرح کرد:

نخست، مذاکره را باید ابزاری تاکتیکی و مقطعی دانست، نه هدفی راهبردی. دوم، هدف مذاکره، حداکثرسازی منافع ملی در رقابت تضاد منافع است. سوم، قدرت چانه‌زنی از قدرت ملی نشأت می‌گیرد. چهارم، دیپلماسی باید با واقع‌بینی نسبت به محدودیت‌های ساختاری نظم مسلط و سطح قدرت طرف مقابل طراحی شود. و نهایتاً، دیپلماسی پایدار نیست و حسب شرایط خاص ممکن است دگرگون شود.

 

عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی تأکید کرد که اتکای دیپلمات‌های ایرانی به ضمانت‌های برگشت‌پذیر در برجام، از فقدان پیش‌بینی‌پذیری و تحلیل ساختاری رنج می‌برد و افزود: «دیپلماسی، در نظم جهانی فعلی، باید بر پایه بی‌اعتمادی سازمان‌یافته تعریف شود.»

 

الگوی پیشنهادی برای دیپلماسی هوشمند مقاومتی

۱) هزینه‌تراشی نامتقارن برای دشمنان، با هدف ایجاد بازدارندگی راهبردی

 

۲) چندقطبی‌سازی در روابط خارجی با شتاب‌بخشی به منطقه‌گرایی و اتصال به اضلاع نوظهور قدرت

 

۳) انعطاف تاکتیکی پویا برای تنظیم واکنش‌ها در شرایط متغیر قدرت

 

۴) حداقل‌سازی ریسک امنیتی در تمامی تعاملات اقتصادی، فناورانه و سیاسی

 

۵) وابستگی متقابل کنترل‌شده حتی در تعامل با شرکای شرقی مانند چین و روسیه

 

۶) تقویت قدرت دانش‌پایه در سه محور امنیتی (هوش مصنوعی نظامی، سایبری، موشکی)، زیربنایی (علوم زیستی، هوش مصنوعی غیرنظامی) و جامعه‌محور (انرژی‌های پاک)

 

۷) اجتماعی‌سازی منطق مقاومت از طریق اراده درونی ملت‌های منطقه، و نه صرفاً اقدامات بین‌دولتی

 

وی در پایان با اشاره به تجربیات کشورهایی مانند سوریه، و لیبی تأکید کرد: پنداشت غرب از ایران در شرایط امروزی، تصویر یک ایران ضعیف است که به مراتب خطرناک‌تر از تصویر ایران امنیتی شده است؛ ایران ضعیف، در گام اول منزوی می‌شود و در گام دوم، تجزیه را تجربه خواهد کرد. راه برون‌رفت از این تهدید، نه تسلیم، بلکه دیپلماسی هوشمندانه، مقتدر و واقع‌گراست.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.