هادی خانیکی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: در مورد اموری که به‌خصوص در سال‌های اخیر مسأله شده، مثل حجاب، تعداد یا بخش قابل توجهی از جامعه به لزوم رعایت حجاب موافقت دارند و این انعکاسی از همان باورها یا حتی دیدگاه‌های سنتی‌شان است. اما با برخورد با افراد بی‌حجاب یا تذکر دادن و گزارش کردن کار آنها که مورد تأکید نهادهای حاکمیتی و سازمان‌های رسمی مذهبی است، مخالف هستند.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه اصلاحات سرطان گرفته و در حال شیمی درمانی است، گفت: بعد از انتخابات، آقای خاتمی در جمع مشاوران‌شان گفتند که خوب است یک تحقیق و مطالعه‌ای انجام بگیرد تا روشن شود این تغییر سیاسی در جامعه، محصول چه تغییرات بزرگتر اجتماعی و فرهنگی بوده است و در جامعه چه اتفاقی افتاده است. همچنین، حضور ما به صفت یک نیروی سیاسی که از درون انقلاب و نظام هم برآمده، در چه وضعیتی است؛ کجاها چه اشتباه داشته‌ایم و در این وضعیت به‌وجود آمده سهم و نقش ما چیست و از اینجا به بعد چه باید باشد؟

به گزارش جماران، هادی خانیکی طی سخنانی در مراسم مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت ولادت حضرت محمد(ص)، گفت: سال 1400 از نظر ورود به سیاست و انتخابات ریاست جمهوری، سال مهمی بود. در انتخابات خرداد ماه آن سال، اصلاح‌طلبان نتوانستند نقش مؤثری داشته باشند؛ یعنی زمینه برای ایفای نقش‌شان نبود. طبیعتا، در انتخابات هم از نظر سیاسی، عملا نظر واحدی بر اصلاح‌طلبان حاکم نبود؛ بعضی‌ها در انتخابات از میان کاندیداهای که مانده بودند، انتخابی داشتند و بعضی‌ها هم اگرچه دنبال تحریم انتخابات نبودند، ولی از آنجایی که کاندیدایی نداشتند، در ورودشان به انتخابات نقش مؤثری نداشتند.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: بعد از انتخابات، آقای خاتمی در جمع مشاوران‌شان گفتند که خوب است یک تحقیق و مطالعه‌ای انجام بگیرد تا روشن شود این تغییر سیاسی در جامعه، محصول چه تغییرات بزرگتر اجتماعی و فرهنگی بوده است و در جامعه چه اتفاقی افتاده است؟ همچنین، حضور ما به صفت یک نیروی سیاسی که از درون انقلاب و نظام هم برآمده، در چه وضعیتی است؟ کجاها چه اشتباه داشته‌ایم و در این وضعیت به‌وجود آمده سهم و نقش ما چیست و از اینجا به بعد چه باید باشد؟ به دلیل اینکه حوزه کارم بیشتر حوزه ارتباطات و علوم اجتماعی بود، تصمیم گرفتند تا من آن را انجام بدهم. من هم  با جمعی از دوستان شروع به بررسی و مطالعه کردیم. قرار هم بر این بود که ظرف یک سال این مطالعه انجام بگیرد.

وی با شاره به اینکه اسفند ماه آن سال کم‌کم عوارض بیماری بر من حاکم شد و آن هم با تعطیلات نوروز مصادف شد، ادامه داد: بعد از تعطیلات نوروز که از سفر مشهد برگشتم، به پزشک مراجعه کردم. در نتیجه آزمایش مشخص شد که درگیر بیماری سرطان پانکراس شده‌ام. با خودم گفتم نمی‌خواهم با تقدیر دست‌وپنجه نرم کنم؛ ولی به خداوند و کمک او باور دارم؛ لذا سعی می‌کنم که هرچقدر زنده هستم، کارهایم را انجام بدهم. به‌خصوص  اینکه انرژی‌ام را صرف این نکردم که بیماری‌ام را پنهان کنم یا نگران این باشم که این بیماری در وضعیت من یا وضعیت خانواده‌ام چه تأثیری می‌گذارد؟  گزارش درمانم را می‌نوشتم و فکر می‌کنم در این مدت، حدود 60 یادداشت نوشتم.

خانیکی تأکید کرد: در حالی که معمولا در بیمارستان زیر شیمی درمانی سنگین بودم، آن مطالعه را تدوین می‌کردم. یک شب که خواهرزاده‌ام همراهم بود، در حال وصل بودن لوله‌های شیمی درمانی، از من عکسی گرفته و آن را روی جلد این تحقیق «آسیب‌شناسی اصلاحات» گذاشته بود و از این طریق خواسته بود تا به عنوان نمادهای نزدیک به هم، نشان بدهد که اصلاحات هم سرطان گرفته و در حال شیمی درمانی است و دیده شود که درمان می‌شود یا نه! به هرحال، آن کار خوشبخانه به انجام رسید.

 

اجتماع ضعیف نشده است

درست است که روندهای رسمی اجتماعی تضعیف شده، ولی روندهای اجتماعی ضعیف نشده است

 

وی با بیان اینکه در همین مدت کتاب «اندیشه پیشرفت و تحولات جدید جامعه ایران» را تدوین کرده است، اظهار داشت: در ایام اخیر کتاب دیگری منتشر شده است که دو تن از جامعه‌شناسان برجسته ایران، دکتر محسن گودرزی در ایران و آقای دکتر عبدالمحمد کاظمی در کانادا، این کتاب را تحت عنوان «چه شد؟ داستان افول اجتماع در ایران» منتشر کرده‌اند. مدعای این کتاب این است که در ایران، اجتماع ضعیف شده است. من خودم این نظر را ندارم، من معتقدم که اجتماع ضعیف نشده است؛ درست است که روندهای رسمی اجتماعی تضعیف شده، ولی روندهای اجتماعی ضعیف نشده است. اما او بر مدل سه‌گانه‌ای تاکید می‌کند که یک ضلع آن «دولت» است؛ منظور از دولت، قوه مجریه نیست، بلکه دولت به مفهوم «قدرت سیاسی» است. ضلع دوم، «اجتماع» و ضلع سوم آن «اقتصاد» یا بازار است. او می‌گوید در این سه‌گانه، به خاطر این که دو ضلع اقتصاد و سیاست تعیین‌کننده‌تر شده، اجتماع ضعیف شده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: حالا که نظام به دهه پنجم عمر خود رسیده، باید ببینیم که توصیف‌های جامعه‌شناسانه از تغییرات جامعه ایران چه می‌گوید. در فاصله سال‌های 1353 تا 1394، یعنی از اولین مطالعه پیمایش ملی که در سال 1353 توسط مرحوم تهرانیان و مرحوم دکتر اسدی انجام گرفت تا سال 1394 که موج سوم همین ارزش‌ها و نگرش‌ها بود، به نظرم از تغییراتی که جامعه در حوزه مذهب کرده، 10 مؤلفه یا داده را می توان استخراج کرد. همه این تغییرات نسبت به آن اصلی‌ترین مسأله ایران که سرمایه اجتماعی است، سنجیده شده است. تغییرات را نیز در سه بخش «اعتقادها و باورها»، «مناسک» و «نهاد» یا اجتماع مؤمنان، می سنجیم.

وی با بیان اینکه اولین تغییر نسبت به مناسک مذهبی است، یادآور شد: در زمینه مناسک فردی مذهبی، از سال 53 تا 94 نوسان‌های مختصری ایجاد شده است. محدوده این نوسان‌ها که کم و زیاد شده، بیش از 10 درصد نیست؛ یعنی در تمام این سال‌ها درصدهای مربوط به عمل مناسک فردی مذهبی بین 70 تا 80 درصد بوده است. تصویر کلی این مقایسه، این نتیجه‌گیری را می‌کند که پتانسیل‌های ناشی از شرکت در مناسک جمعی مذهبی در تکوین سرمایه اجتماعی، محدود باقی مانده؛ یعنی تغییراتش روی رفتارهای فردی رفته است. 

 

جامعه ایران به تدریج فردگراتر و مادی‌گراتر شده

 

خانیکی افزود: دومین متغیر یا مؤلفه، در حول و حوش نهادهای دینی مثل مسجد، حسینیه و حتی خانقاه است. در پیمایش سال 53 که قبل از انقلاب است، 67 درصد گفته بودند که عضو پایگاه‌های مذهبی مثل مسجد و حسینیه هستند. در ابتدای سال 82 حدود یک سوم پاسخگویانی که در این موج دوم مورد سوال قرار گرفتند، عضو هیأت‌ها و گروه‌های مذهبی بودند، اما باز هم کم شده تا در سال 97 که به حدود 20 درصد رسیده است. یعنی در این مدت جامعه ایران به تدریج فردگراتر و مادی‌گراتر شده و فردگرایی و ارزش‌های مادی بر این جامعه غلبه کرده است. در فردگرایی معلوم است که اعضای جامعه به سمت جمع و تشکل نمی‌روند یا به سمت کارهای جمعی کمتر می‌روند.

 

طبق تحقیقات باورهای دینی وضعیت نسبتا خوبی را در جامعه دارند

در بعضی استان‌ها تا حدود 90 درصد پاسخگویان گفته‌اند که به باورهای مذهبی معتقدند

 

وی با اشاره به اینکه متغیر بعدی در مورد باورهای دینی است، اظهار داشت: در این تحقیقات باورهای دینی وضعیت نسبتا خوبی را در جامعه دارند؛ تا جایی که در این تحقیقات در بعضی استان‌ها تا حدود 90 درصد پاسخگویان گفته‌اند که به باورهای مذهبی معتقدند. البته این هم مهم است که استان‌های سنّی‌نشین میزان باورها و پایبندی‌شان به امور مذهبی بیشتر و بعضی از استان‌ها مثل استان‌های تهران، فارس و البرز پایین‌تر است. آن سنجه‌هایی که به مناسک دینی اختصاص دارد که مهم‌ترین آن مثل پایبندی به نماز، روزه، رفتن به اماکن متبرکه، تلاوت قرآن و امثال اینها، نشان می‌دهد که طیف انجام این مناسک تا سال 94 بین 70 تا 90 درصد بوده است.

 

کم‌تر  از نیمی از جمعیت، موافق جدایی دین و سیاست هستند

اما بیشتر از نصف جمعیت تحقیقات معتقدند که اعتقادات مذهبی افراد نباید معیاری در تصمیم‌گیری‌های شغلی و فرصت‌های استخدامی به‌کار رود

 

خانیکی گفت: مولفه هشتم در مورد وضعیت مذهبی ایران به‌خصوص  در چهار دهه اخیر، نظر افراد درمورد جدایی دین و حکومت یا نقش باورهای دینی در کسب موقعیت‌های اجتماعی و شغلی و به‌خصوص برخورد افراد با موضوعاتی است که دخالت در زندگی مذهبی دیگران محسوب می‌شود. این بخش خیلی جالب است؛ چرا که کم‌تر  از نیمی از جمعیت، موافق جدایی دین و سیاست هستند. اما بیشتر از نصف جمعیت این تحقیقات معتقدند که اعتقادات مذهبی افراد نباید معیاری در تصمیم‌گیری‌های شغلی و فرصت‌های استخدامی به‌کار رود.

وی در این خصوص افزود: جالب این است که در هر دو مورد - موافقت با جدایی دین از سیاست و اینکه دین‌داری نباید معیاری در تصمیم‌گیری‌های استخدامی و شغلی باشد - بیشتر درصدهای آن مربوط به استان‌های سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی بوده است؛ یعنی استان هایی که جمعیت سنی‌نشین در آنها بالاست.

 

اکثریت جامعه به حجاب معتقدند، اما کم‌تر  از ده درصد افراد حاضرند به افراد بی‌حجاب تذکر دهند

 

خانیکی سپس گفت: در مورد سوال مربوط به لزوم اجتناب از برقراری ارتباط با افراد غیر نمازخوان –این نتایج تا سال 94 است؛ یعنی هنوز ما این تغییرات جدید و بالا رفتن نارضایتی و اعتراضات را نداریم-، میزان حمایت از چنین عملی زیر 25درصد است؛ یعنی نمازخوان‌هایی که موافق عدم ارتباط با بی‌نمازان است، زیر 25 درصد است. در حالی که اکثریت جامعه به حجاب معتقدند، اما کم‌تر  از ده درصد افراد در استان‌های مختلف حاضر بودند که در صورت مشاهده بی‌حجابی، به افراد بی‌حجاب تذکر دهند یا موارد را به مقامات انتظامی اطلاع دهند؛ یعنی این نشان می‌دهد که در عین این که این باورها است، یک نوع دیگرپذیری مذهبی هم در میان معتقدان به مذهب رشد کرده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص «سطح اعتقادات و باورهای دینی» نیز گفت: در مورد اموری که به‌خصوص در سال‌های اخیر مسأله شده، مثل حجاب، تعداد یا بخش قابل توجهی از جامعه به لزوم رعایت حجاب موافقت دارند و این انعکاسی از همان باورها یا حتی دیدگاه‌های سنتی‌شان است. اما با برخورد با افراد بی‌حجاب یا تذکر دادن و گزارش کردن کار آنها که مورد تأکید نهادهای حاکمیتی و سازمان‌های رسمی مذهبی است، مخالف هستند.

وی افزود: نکته دیگر این که جامعه در وضعیت دو قطبی قرار دارد؛ نیمی از آنها موافق جدایی دین و سیاست و حاکمیت است و نیمی دیگر قائل به این است که دین و سیاست در کنار هم باشد. این شکاف‌ها و دو قطبی شدن در استان‌هایی که به نوعی از نظر مذهبی هم تفاوت وجود دارد، مثل استان‌های سنی‌نشین و شیعه‌نشین، بیشتر است. در مجموع، این پژوهش نشان می‌دهد که «مقبولیت نگاه رسمی به مذهب» در بین شهروندان رو به کاهش بوده است.

 

تحقیقات نشان می‌دهد که ابتدای جنگ همبستگی مذهبی را بالا برد، اما در انتهای جنگ نگاه‌های انتقادی برجسته‌تر می‌شود

 

خانیکی با اشاره به تأثیر ارزش‌های مذهبی در جنگ تحمیلی، گفت: تحقیقات نشان می‌دهد که ابتدای جنگ همبستگی مذهبی را بالا برد، اما در انتهای جنگ نگاه‌های انتقادی برجسته‌تر می‌شود. در همین سالگرد دفاع مقدس به نظر من پدیده نوظهوری بود که نقش ایران و امام در جنگ مورد سؤال قرار گرفت. به نظرم شکافی که به وجود آمده، همان سرمایه اجتماعی پایین است. یعنی بعد از جنگ ما شاهد رنگ باختن فرهنگ مبتنی بر ایثار و از خودگذشتگی هستیم که جایش را فرهنگ تجملاتی و مصرفی می‌گیرد.

وی، «مرجعیت‌گریزی»، «تنوع» و «دین‌داری گزینشی» را یکی از روندهای پیش روی جامعه ما دانست و اظهار داشت: مستقل از جنبه‌های سیاسی، با رشد فناوری ارتباطی و در دسترس بودن پیام‌های انبوه و سبک زندگی و طبقه‌بندی اجتماعی جدید، گزینه‌های انتخاب برای دین‌داری افزایش پیدا کرده و سبک دین‌داری نیز متنوع شده و در نتیجه، قرائت‌های متفاوت دینی در میان عامه مردم رشد کرده است. مرجعیت‌گریزی به این معنا که هرکسی خودش را صاحب‌نظر می‌داند. ضمن اینکه با تغییری که ارزش‌های مادی پیدا کرده، دین هم کالایی شده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: دومین مسأله، گسترش جهانی ارتباط متقابل دین و فرهنگ است که در کشورهای مختلف وجود دارد؛ هم وجه جهانی و هم وجه محلی آن بیشتر شده و از دل آن هم دو جریان اسلام‌گرایی افراطی شیعه و سنی در منطقه و در ایران به وجود آمده است. گرایش به اخلاق جهانی مشترک، اخلاق عام عموم بشری بیشتر شده و دین در قدرت‌های نوظهور اقتصادی هم اثر گذاشته است.

وی مسأله بعدی را «عامه پسند شدن دین‌داری» بیان کرد و یادآور شد: در ایران نمونه‌های آن را می‌بینیم که رشد جریان «مداحی» شکل برجسته آن است. ساده، سطحی و عامه پسند شدن دین، افول گفتمان‌های عقلانی و براهین در تبیین و تحلیل‌های دینی و رشد مناسک‌گرایی از دیگر اشکال دین داری در شرایط امروز است.

خانیکی، «چالش‌زا شدن حاکمیت دینی» را مسأله بعدی دانست و تصریح کرد: این مسأله به‌خصوص بعد از اعتراضات «زن، زندگی آزادی» به وضوح دیده می‌شود. در جاهایی که انتقاد و اعتراض از حاکمیت دینی وجود دارد، این اعتراض به باورها و اعتقادات دینی، و کاهش اعتماد-حتی در میان دینداران- به نقش‌های دینی سرریز می‌کند. آنچه در سطح جامعه رشد کرده، الگوهای مشارکتی است که بر مبنای آن مردم به میزانی که از اعتمادشان به حاکمیت کم شده، خودشان کاری کنند. این همبستگی در سطح جامعه، از اقدامات خیرخواهانه بگیریم تا ساختن نهادها و شکل گرفتن گروه‌های خُرد غیررسمی، در میان مردم شکل گرفته است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.