حجج اسلام محمدعلی خسروی و محمدعلی رحمانی در مراسم نکوداشت چهل و پنجمین سالگرد شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی خاطراتی از نقش ایشان در پیروزی انقلاب اسلامی و رابطه ایشان با حضرت امام نقل کردند.

مراسم نکوداشت چهل و پنجمین سالگرد شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی شب گذشته(شنبه 30 مهر ماه 1401) توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) قم برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی خسروی طی سخنانی در این مراسم گفت: شخصیت مرحوم آیت الله سید مصطفی خمینی و رحلت شهادت گونه اش نقش بی بدیلی در پیروزی انقلاب و تحول سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورمان داشته است. کسانی  که بخواهند انقلاب اسلامی را بررسی کنند نمی توانند این نقش را نادیده بگیرند؛ نقشی که توانست حرکت عظیمی را در اوج خفقان به وجود آورد.

عضو مجمع روحانیون مبارز افزود: ما برای بررسی یک پدیده حتما نیازمند هستیم شرایطی که آن پدیده در آن ایجاد شده را مدنظر قرار دهیم. امروز جوانان ما نمی دانند که شرایط زمان رژیم شاه چه بود. آنقدر خفقان بود که مسأله گویی که بالای منبر احکام می گفت، بعد از ذکر فتوای مراجع می گفت آن آقایی که اسمش بر وزن مرحوم کلینی است، نظرش این است. علامه استاد محمدرضا حکیمی وقتی می خواهد به گونه ای به امام اشاره کند، می گوید «من انصاری إلی الله او را نحن انصاراللهی برنیامد و بالأخره روح خدا تنها ماند».

وی یادآور شد: زمان رحلت مرحوم حاج آقا مصطفی خودم در مجلس ترحیم مسجد اعظم بودم که واعظ معروف قم مرحوم سید مرتضی برقعی منبر رفتند. نیم ساعت راجع به مرگ و علم و علما سخن گفت اما هیچ اشاره ای نمی تواند بکند به اینکه صاحب مجلس کیست؛ تا بالأخره وقتی می خواهد گریز به روضه بزند این آیات را خواند که «لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ». بعد گفت قسم به مکه، قسم به پیامبر(ص) و قسم به آن پدر و پسری که در ارض مقدس نجف هستند، اینجا بود که ضجه و گریه تمام مسجد را گرفت.

خسروی ادامه داد: اما همان مرگ مشکوک و شهادت گونه زمینه ای برای آگاهی شد؛ برای اینکه مردم در همان مجالس و مجالس دیگر خواسته های اصلی را مطرح کنند و کم کم کار به جایی رسید که دیگر رژیم شاه نتوانست گسترش آن اندیشه والای امام را بگیرد و بعد از بالغ بر یک سال که از اول آبان 56 می گذشت، به 22 بهمن 57 و پیروزی انقلاب رسیدیم. اینگونه جلسات خاطره ها و تاریخ را زنده می کند و تاریخ همیشه در حال تکرار است. اگر در حال تکرار نبود که قرآن این همه از تاریخ نمی گفت. تاریخ منحصر به زمان وقوع نیست. داستان یوسف و زلیخا و داستان های دیگر قرآن در زندگی فردی و اجتماعی ما همیشه نمود دارد و قرآن با ذکر این خاطرات جامعه را بیدار می کند. این مجالس حتما باید تشکیل و تکرار شود و صدا و سیما و رسانه ها روی این مجالس عنایت داشته باشند تا نسل جوان ما از انقلابش و زحمات گذشته بی خبر نماند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تفسیر قرآن به جای مانده از مرحوم آیت الله سید مصطفی خمینی، اظهار داشت: انصافا مرحوم حاج آقا مصطفی شخصیتی ذو ابعاد بودند و در تمام زمینه های علوم حوزوی صاحب نظر، که از آثارشان پیدا است. تفسیری که از ایشان به جای مانده فوق العاده ارزشمند است که در پنج مجلد عربی و چهار جلد ترجمه فارسی به چاپ رسیده است. از سوره حمد شروع کرده اند و به آیه 46 سوریه بقره رسیده اند. معلوم بوده که ایشان می خواستند کل قرآن را تفسیر کنند و الّا در سوره حمد متوقف می شدند و یا سوره دیگری را شروع می کردند.

عضو مجمع روحانیون مبارز با اشاره به بخش هایی از این نفسیر قرآن، گفت: مرحوم حاج آقا مصطفی از مرحوم امام فرا گرفته اند که در کنار فقه و فلسفه به قرآن بپردازند و قرآن مهجور نماند؛ و فقه و فلسفه در خدمت قرآن باشد. حضرت امام می فرمایند قرآن کریم جلوه تام حق تعالی است(رجوع کنید به صحیفه امام، جلد 20، صفحه 408). از این جامع تر چه جمله ای می توان راجع به قرآن گفت؟! امروز هم قرآن دل ها را دگرگون می کند و انسان ها را می سازد. ما از این موجود زنده غافل نمانیم که قرآن زنده و زنده کننده است.

وی افزود: در مورد معجزه بودن قرآن بحث های فراوانی است ولی بزرگترین اعجاز قرآن احیاگری قرآن است. و الّا اینکه جمله ای گفته که کسی نظیر آن را ندارد، بنده هم شعری از حافظ می خوانم که تا به حال کسی نتوانسته نظیر آن را بیاورد. امثال عبدالرحمان جامی ها آمدند و بهارستان ها نوشتند تا با گلستان رقابت کنند و نتوانستند؛ گلستان به گونه ای طراحی شده که بعد از 700 سال هنوز نظیر ندارد.

خسروی اظهار داشت: نامی که مرحوم حاج آقا مصطفی برای تفسیرشان در  لا به لای دست نوشته هایشان دارند، چه خوب بود که در روی جلد هم می خورد؛ «مفتاح احسن خزائن الاهیه». خزائن الهی یکی نیست و نشان دهنده این است که موجودات عالم هم ذو مراتب هستند و هر کس به اندازه استعداد خودش از نور وجود استفاده خواهد کرد. بهترین و نیکوترین این خزائن، قرآن است.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی رحمانی نیز در این مراسم گفت: مشارکت آیت الله حاج آقا مصطفی در انقلاب و فعالیت هایی که ایشان در کنار امام داشته اند از کلام حضرت امام پیدا است و بنده نمی توانم در این مسائل ورود کنم. گرچه از بزرگانی در گذشته مثل آیت الله العظمی فاضل لنکرانی، آیت الله العظمی صانعی و اساتید بزرگ دیگر حوزه که در مکتب ایشان و درس امام بوده اند و یا به دلیل معاصرت در درس ها شنیده ایم. تقریبا اجماعی است در اینکه ایشان علاوه بر مراحل عالی اجتهاد فقه و اصول در زمینه های دیگر هم آثارش دلالت بر جامعیت علمی ایشان می کند.

این شاگرد امام خمینی(س) تأکید کرد: همه اینها به خوبی تبیین شده و نشان دهنده توجه امام به ایشان و همراهی ایشان در همه مراحل است. وقتی که امام را به تبعید بردند ایشان باعث حرکت می شود و جمعیت به دور ایشان می آیند و بیوت علما می روند. از اولی که به نجف رفتم خوشبختانه با کسانی مواجه شدم که علاقه مند به امام بودند و در حوادث فیضیه سخنرانی های بسیار خوبی در مدرسه سید بزرگ یزدی داشته اند. یکی از آنها مرحوم آیت الله شیخ محسن غروی قوچانی است.

وی با اشاره به فضای حوزه علمیه نجف قبل از ورود امام  خمینی(س9 به این شهر، افزود: قبل از اینکه امام به نجف تشریف بیاورند من هیچ یاد ندارم چنین جمعی در محضر یکی از علما باشد و آنها استنکاف از اقدام کنند. وقتی اسم امام می آید مرحوم آیت الله العظمی خویی به پهنای صورت اشک می ریخت. یادم هست که یک روز به آقای مدنی گفت هرچه شما و آقای صادقی می خواهید تنظیم کنید و من آنجا شنیدم که دبیرکل سازمان ملل و کشورهای دیگر از جمله مصر، مراکش و امثال اینها که احتمال داشت، جایگاه ایشان نوشته شود که کوچک ترین آسیبی به ایشان نرسد.

رحمانی یادآور شد: از طرف مردم و علمای بزرگ عراق استقبال مهمی از امام صورت گرفت و آیت الله سید محمد شیرازی جای خودشان در کربلا را به امام سپردند و بعد از هفت روز با بدرقه علمای کربلا به نجف آمدند و بیش از 80 ماشین سواری و مینی بوس ترتیب دادند که از جلوی حرم مولی امیرالمؤمنین(ع) طلبه ها را جمع کنند و از امام استقبال کنند و همان جایی که آیت الله خلخالی تدارک دیده بودند تشریف آوردند و آیت الله العظمی حکیم چون در کوفه بود شب قبل خدمت امام رسید و فرمود ما باید تلاش کنیم در نزدیک ترین جا مسجدی باشد که شما نماز بخوانید و نسبت به تدریس تأخیر نیندازید؛ و این طور هم شد.

وی افزود: حضرت امام تعلیمات اساسی برای چگونه زیستن در نجف را به حاج آقا مصطفی داده بودند؛ ضمن استعدادی که خود ایشان در حوزه علمیه از گذشته داشتند. مثلا ایشان در همه بازدیدها نبودند ولی در اهم بازدیدها کنار امام بودند. مخصوصا چون از کاظمین به منزل آیت الله العظمی خویی زنگ زده بودند، آیت الله العظمی خویی به ایشان علاقه ویژه ای داشت. در طول چند سالی که ما آنجا بودیم، ایشان مرتب هر ماه یک ناهار قطعا باید پیش ایشان بودند و با ایشان انس گرفته بود. من بارها از ایشان سؤال کردم و می گفتند ما امروز ناهار خدمت آیت الله العظمی خویی بوده ایم.

این شاگرد امام خمینی(س) اظهار داشت: به هر حال افراد فاضل در میان شاگردان آقای خویی زیاد بودند و می توانستند با آنها هم انس داشته باشند. اما آیت الله بجنوردی نقل کردند که پدرم گفتند کسی را ندیده ام در این سن به این جامعیت باشد. همین مطلب را مرحوم آیت الله العظمی خویی فرموده بودند که من با ایشان مأنوس هستم. همه هم می دانیم مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی نسبت به امام دیدش به عنوان پدر نبود. یک شب در محضرشان پیاده به کربلا می رفتیم و تعبیر ایشان از امام «ولی مظلوم» بود.

وی افزود: آیت الله حاج آقا مصطفی با همه مراجع ارتباط داشت ولی همه می دانستند ایشان راجع به امام تعصب ویژه ای دارد. یکی از همراهان مرحوم آیت الله العظمی خویی به حرم می آمد و وقتی امام زیارت می خواندند به امام تنه می زد. جوانان خیلی ناراحت بودند که باید کاری کرد. امام به حاج آقا مصطفی می گفت هر وقت ناراحت می شوی انگشت هایت را فشار بده تا آرام شوی و بعد حرف بزن. آیت الله العظمی خویی پیغام داده بودند که دو ماه است شما را ندیده ام و ناهار پیش ما بیایید. ایشان به دفتر آیت الله خویی رفتند و گفتند یک چیزی تحمل من را بر هم زده است. وقتی امام زیارت امین الله می خواند، این آقا مزاحم می شود. ایشان سخت ناراحت می شوند و می گویند ان شاء الله خداوند هدایتش کند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.