در بخشی از خاطرات انتخابات۷۶ آیت الله هاشمی رفسنجانی می خوانیم: عصر سردار [قاسم] سلیمانى از کرمان آمد. از اوضاع و دخالت سپاه در انتخابات و خطر دودستگی اظهار نگرانى کرد و از دلسردشدن آقاى [محسن] رضایى، [فرمانده‌کل سپاه] ‌گفت و براى علاج کمک خواست. در جلسه هیأت دولت مصوباتى داشتیم.

پایگاه خبری جماران: آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی(ره) از نادر شخصیت های طراز اول جمهوری اسلامی است که بیش از سه دهه به طور روزانه و مستمر خاطرات روزانه خود را به رشته تحریر درآورده است.

این خاطرات که از وقایع ریز و درشت سیاسی تا امور شخصی را شامل می شود، از یکسو به دلیل جایگاه بسیار مهم نویسنده و از طرف دیگر به خاطر «مختصر و مفید نویسی»، از اهمیت و ارزش بالایی در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی برخوردار است.

 

از طریق این خاطرات می توان به سرنخ ها و نکات مهمی از وقایع مهم این دوران طولانی دست یافت و آنها را مورد بحث و واکاوی بیشتر قرار داد.

از جمله ادوار مهم این سال های مهم، مقطع انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری است که در خاطرات سال های 1375 و 76 آیت الله هاشمی به عنوان رئیس جمهور وقت و چهره اثرگذار نظام در کنار رهبر معظم انقلاب به تفصیل بدان پرداخته شده است.

«جماران» در ایام نوروز 1400 هجری شمسی هر روز قسمتی از این خاطرات را منتشر می کند.

آنچه در پی می آید، قسمت یازدهم این خاطرات است:

13 اردیبهشت 1376

آقاى [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی] آمد. از خطراتى که به خاطر درگیرى با اروپا در کمین است، اظهار نگرانى‌کرد و طرح [تأسیس] شرکت براى آفریقا را داد. تقاضا کرد که در برنامه افتتاح سه هزار پروژه جدید جهاد[سازندگی] شرکت‌کنم. در خصوص رأى به نامزد‌هاى ریاست‌جمهورى، نظر خواست و گفت، على‌رغم اینکه حوزه روحانیت جهاد از آقاى ناطق [نوری] حمایت مى‌کنند، بخشنامه بى‌طرفى صادر کرده است.

شب دکتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. راجع به انتخابات [ریاست‌جمهوری] و ریاست آینده مجلس و محل مجمع تشخیص مصلحت نظام و مسایل اروپا پس از اظهار رهبرى در مورد عدم پذیرش سفیر آلمان، صحبت کردیم.

14 اردیبهشت 1376

عصر آقایان [سیدمحمد] موسوى خویینى‌ها، [مهدی] کروبى، [محسن] نوربخش، [غلامحسین] کرباسچى و [حسین] مرعشى آمدند. از صحبت‌هاى دیروز رهبرى در مورد انتخابات اظهار نگرانى کردند و گفتند که آقاى [سیدمحمد] خاتمى استعفا خواهد داد و آنها هم کنار خواهند رفت. نصیحت‌شان کردم که چنین کاری نکنند. قرار شد با رهبرى مطرح کنم و شب با رهبرى مطرح کردم.

دکتر حبیبى، [معاون اول رییس‌جمهور] آمد. نظر داشت که قبل از انتخابات، در مراسم مجلس شرکت نکنیم. شب میهمان رهبرى بودم. مطالب [مجمع] روحانیون مبارز را مطرح کردم. ایشان به کلى منکر یکسو بودن صحبت‌ها هستند. قرار شد به آقاى خاتمى که درخواست ملاقات کرده، وقت بدهند و قانع‌شان کنند. راجع به مسایل اروپا و آمریکا و چین و روسیه و جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] و سفر من و مسأله مصر مذاکره کردیم.

15 اردیبهشت 1376

آقاى [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات] آمد. در مورد یک کیس جاسوسى گزارش داد و راجع به انتخابات [ریاست‌جمهوری] و بالا رفتن مرتب آرای آقای [سیدمحمد] خاتمى گفت.

امروز بعد از پخش خبر جلسه مجلس براى قدردانى از من، مخالفان آقاى ناطق [نوری] که این برنامه را براى تبلیغات آقاى ناطق می ‌پندارند، مراجعات زیادى داشتند و تقاضاى تأخیر آن به بعد از انتخابات داشتند که سرانجام پذیرفتم.

17 اردیبهشت 1376

آقاى [علی] لاریجانى، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد و نتایج افکارسنجى‌هاى جدید را آورد. رفته رفته سطح رأى آقایان ناطق [نوری] و خاتمى به هم نزدیک مى‌شود. آقاى [جلیل] بشارتى، [رییس دفتر امور مناطق محروم ریاست‌جمهوری] آمد. گزارش وضع مناطق محروم و توفیقات را داد و کمک بیشتر خواست. آقاى [علی] کریمى، [قائم‌مقام تؤلیت آستان قدس‌رضوی] از آستان‌قدس آمد و براى طرح‌هاى عمرانى آستان‌قدس کمک خواست.

عصر سردار [قاسم] سلیمانى از کرمان آمد. از اوضاع و دخالت سپاه در انتخابات و خطر دودستگی اظهار نگرانى کرد و از دلسردشدن آقاى [محسن] رضایى، [فرمانده‌کل سپاه] ‌گفت و براى علاج کمک خواست. در جلسه هیأت دولت مصوباتى داشتیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
10 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.