آدم‌هایی در رأس خودروسازی‌های ما قرار گرفته‌اند که هیچ سابقه‌ای در خودروسازی نداشته‌اند. شناخت من از نظام به‌کارگیری نیروی انسانی هم نشان می‌دهد تقریباً غیرممکن است آدم‌هایی بین‌المللی مثل پیمان کارگر بتوانند از فیلترهای سیاسی، دوست و آشنابازی، زد و بند و ... بگذرند و به سمت‌هایی مثل مدیر عامل بزرگ‌ترین خودروسازی ‌های کشور برسند.

به گزارش جماران؛ محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:

یک خبر

فردی ایرانی به نام پیمان کارگر (Peyman Kargar) به عنوان مدیر عامل برند اینفینیتی (برند لوکس خودروهای گروه رنو-نیسان) انتخاب شده است. پیمان کارگر 53 ساله، 23 سال در مجموعه خودروسازی و شرکت چندملیتی رنو-نیسان سابقه فعالیت دارد. او دیپلم مهندسی از مؤسسه ملی علوم کاربردی لیون فرانسه و مدرک MBA از کالجی در لندن دارد.

پیمان کارگر فعالیت‌های مهندسی، تولید، مدیریت پروژه، کیفیت، فروش، بازاریابی و توسعه تجارت را در شرکت رنو-نیسان انجام داده، و رئیس منطقه آفربقا، خاورمیانه و هند نیسان بوده و مسئولیت فعالیت با بیش از هشتاد کشور و بازار مختلف را بر عهده داشته است. او سابقه مدیرعاملی شرکت«رنو پارس» و مدیریت شرکت رنو در ایران را نیز در کارنامه‌اش دارد.

دو سؤال

یک. آیا در سابقه خودروسازی دولتی ما هرگز آدم‌هایی مدیر عامل بوده‌اند که سابقه فعالیت‌شان در خودروسازی، در مقیاس بین‌المللی، به اندازه کسی نظیر پیمان کارگر باشد؟

دو. آیا مملکت آن‌قدر ظرفیت دارد که آدم‌هایی بین‌المللی در مقیاس پیمان کارگر را به همکاری دعوت کرده و در سمت‌های مدیر عامل قرار دهد؟

حافظه من پاسخ‌اش به سؤال اول منفی است، و در عوض آدم‌هایی در رأس خودروسازی‌های ما قرار گرفته‌اند که هیچ سابقه‌ای در خودروسازی نداشته‌اند. شناخت من از نظام به‌کارگیری نیروی انسانی هم نشان می‌دهد تقریباً غیرممکن است آدم‌هایی بین‌المللی مثل پیمان کارگر بتوانند از فیلترهای سیاسی، دوست و آشنابازی، زد و بند و ... بگذرند و به سمت‌هایی مثل مدیر عامل بزرگ‌ترین خودروسازی‌های کشور برسند.

یک تحلیل ساده

اگر به فرض محال کسی نظیر پیمان کارگر مدیر عامل خودروسازی‌های ما شود، موفق خواهد شد؟ تصور می‌کنم پاسخ این سؤال دشوارتر از سؤالات قبلی است ما خیلی متفاوت نخواهد بود. پیمان کارگرها در دنیایی مدیریت و رشد می‌کنند که رقابت اقتصادی، شفافیت، نوآوری، تجارت آزاد و ... واقعی و معنادار هستند.

پیمان کارگرها در دنیای مدیریت دولتی سراسر مداخلات ناکارآمد و گاه فاسد، قیمت‌گذاری دستوری، فقدان رقابت، تحریم و موانع گسترده برای تجارت آزاد، بدون ارتباطات بین‌المللی مؤثر، و تردید و ترس نسبت به جهانی‌شدن و همکاری بین‌المللی، کار مهمی از پیش نمی‌برند.

خودروسازی ما – نظیر بسیاری صنایع دیگر - دوگونه‌سوز است، یعنی هم به پای فقدان ملزومات ساختاری رقابت و اقتصاد پویا و نوآور در جهان امروز می‌سوزد، و هم ظرفیت به‌کارگیری مدیران در مقیاس بین‌المللی – حتی اگر ایرانی باشند – وجود ندارد، ما دوگونه‌سوزیم.

انتظارات‌مان را خیلی بالا نبریم و پراید دوست‌داشتنی را صمیمانه در آغوش بگیریم و قدر بشناسیم. توسعه تا حد زیادی قواعد مشخصی دارد، اعدام سلطان خودرو هم مشکلی حل نمی‌کند. بسیاری ممالک دیگر از این سلاطین ندارند.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.