در ادامه این مطلب آمده است : در ابتدای سال 1397 آرزوی همه مردم ایران که اکثرا مسلمان هستند این بوده و است که سالی پربرکت با اقتصادی پررونق توام با تولید انبوه کالاهای ایرانی و آرامش خیال داشته باشیم و برای تحقق این آرزو انتظار این است از همه پتانسیل‌ها و معادن و ذخایر خدادادی و نیروی لایزال جوانان این مرز و بوم به ویژه جوانانی که برای طی درج مدارج عالی تحصیلی رنج برده‌اند و به خصوص آن دسته از جوانانی که در داشتن هوش سرشار ایرانی شهره آفاق هستند و در زمینه علم و فن آوری در جهان حرفی برای گفتن دارند.
ولی هنوز یک ماه از سال نگذشته است که شاهد تغییراتی در زمینه اقتصاد به ویژه نوسانات ارز شده‌ایم و این نوسانات و حوادث دیگر موجب شد تا حدودی از قافله پیشرفت و توسعه فاصله بگیریم. البته اگر ما دارای مدیران مجرب و متخصص، کارآمد، مطلع و باسواد بودیم می‌بایست همه مشکلات را از قبل پیش بینی می‌کردیم. به هر حال همیشه پیشگیری بهتر از درمان است. واضح است مدیران هر بخشی باید به بهترین روش ممکن عمل می‌کردند اصولا معنای مدیریت یعنی اداره کردن و یک مدیر باید گرداننده دستگاه و اداره‌ای که مدیریت آن به وی محول شده باشد.
چند سال قبل یکی از مدیران فرهنگی، سیاسی که اکثر مردم ایران وی را می‌شناسند یعنی آقای حداد عادل آرزوی این داشت که با تلاش و کوشش مدیران جامعه کاری کنیم از حیث پیشرفت کشوری بسازیم همطراز ژاپن که بتوان آن را ژاپن خاورمیانه نامید، هم او بود که اعتقاد داشت برای پیشرفت کشورمان بد نیست جوانان ما به ژاپن حتی به آمریکا سفر کنند در همین راستا وی ابراز می‌کرد، دامادم به دلیل اینکه کشور ژاپن به وی بورس تحصیلی در رشته ژنتیک مولکولی داده به آن سامان رفته و البته به آنجا بسنده نکرده برای تحقیقات بیشتر به همراه دختر من و فرزندانش به آمریکا رفتند. ای کاش کسی به وی می‌گفت آیا می‌دانی اگر یک ژاپنی در مدیریت دچار شکست شود حداقل این است که استعفا می‌دهد و سقف واکنش وی خودکشی است. از سوی دیگر در کشور ژاپن تورم وجود ندارد و حفظ ارزش پول برای آنان در اولویت است یکی از افتخارات آنان مردن از کار زیاد است و شکست در امور برایشان به منزله مرگ است.
واقعا مدیران کشور ما باید شبانه‌روز تلاش کنند که کشور عزیزمان که در چنبره مشکلات از بحران آب گرفته تا کاهش ازدواج و افزایش طلاق، از کاهش ارز پول ملی گرفته تا بیکاری و مشکلات عدیده اقتصادی گرفتار شده رهایی یابد به راستی چرا پروژه‌هایی که سالیان سال از شروع آن می‌گذرد آنچنان برخی از مدیران بی‌تفاوت هستند که آرام آرام به بوته فراموشی سپرده خواهند شد. آیا مدیران ما نمی‌توانند فرهنگ دور هم نشینی تحت عنوان جلسه مبدل به فرهنگ کار و امور عملیاتی کنند آیا وقت آن نرسیده به جای فرهنگ چاپلوسی و دستبوسی و زیرآب این و آن زدن فرهنگ تلاش مضاعف نهادینه شود؟
آیا مدیران ما نمی‌دانند کشور هلند که فقط یک چهلم کشور ما مساحت دارد تقریبا دو برابر کل صادرات نفت ما محصولات کشاورزی صادر می‌کند؟
آیا مدیران ما نمی‌دانند دریای عظیم خزر که ظاهرا یک پنجم مالکیت آن متعلق به ایران است و اگر آبی از دریای خزر به مناطق خشک و کویری منتقل شود چهارپنجم آن متعلق به کشورهای حاشیه آن است و این انتقال غنیمتی برای کشورمان است و دیگر ربطی به نمایندگان مازندران ندارد.
آیا مدیران ما نمی‌توانند طوری برنامه‌ریزی کنند تا کشور ما طی چند روز این همه نوسانات ارزی نداشته باشد به طوری که گفته شده سالانه میلیاردها دلار ارز به طرق مختتلف از کشور خارج می‌شود.
آیا ناظران بر بیت‌المال نمی‌توانند دست اختلاس‌گران را قطع کنند آیا قوه قضاییه ما نمی‌تواند یک دادستان متخلف را که محکوم شده است به سزای اعمالش برساند و صدها و هزاران کم کاری از سوی مدیران ناکارامد که متوجه کشور و مردم ما است.
6026/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.