به گزارش ایرنا، «گنجینه هیکو» کتابی 240 صفحه ای است که با همکاری انتشارات حبله رود منتشر شده و دارای 15 بخش مختلف است.
روستای هیکو در شمال استان سمنان و در جنوب دامنه رشته کوه های البرز در منطقه ای خوش آب و هوا و سردسیر واقع شده است، صالحی هیکویی در کتاب خود، روستای هیکو را تابع چاشم بخش شهمیرزاد شهرستان مهدی شهر در استان سمنان معرفی می کند که 24 کیلومتر با چاشم و 35 کیلومتر تا شهمیرزاد فاصله دارد.
معرفی روستای هیکو، پیشینه تاریخی، قبایل و طوایف، افراد سرشناس اوضاع فرهنگی، خوراک، فعالیت و اشتغال، کشاورزی، دامداری، جاذبه های گردشگری، طبیعت، اعتقادات و باورها از جمله این بخش ها است.
در بخش آداب و رسوم سالانه کتاب که در قطع و نوع وزیری منتشر شده است، هر یک ماه های سال در گویش هیکویی را معرفی می کند.
فروردین: آرکه ماه، اردیبهشت: دییه ماه، خرداد: وهمن ماه، تیر: نوروز ماه، مرداد: سیو ماه، شهریور: کارچه ماه، مهر: هره ماه، آبان: تیر ماه، آذر: مردال ماه، دی شهریور ماه، بهمن: میرونه ماه و اسفند: اونه ماه.
صالحی هیکویی که خود زاده روستای هیکو است، در کتابش مادرمه را یکی از آداب و رسوم مردم این منطقه معرفی می کند که به اولین روز هر ماه گفته می شد، در صبح روز مادرمه، چوب دستی ای را میان چارچوب در تکیه می دادند تا فردی که مورد اطمینان ایشان است و از قبل با او هماهنگ کرده و در بیرون از خانه قرار می دادند تا آن فرد با در دست داشتن سبزه و قرآن وارد خانه شود.
آنها بر این اعتقاد بودند که فردی که در مادرمه می آید، فردی مورد اطمینان و صادق است که قلبی صاف دارد و قدمش مبارک و سبک است، نتیجه این کار را طی سالیان متمادی تجربه کرده و از پدران و مادران شنیده بودند.
در کتاب گنجینه هیکو، سرزمین لاله های بی غم در بخش خواستگاری و عروسی آمده است که در روستای هیکو بیشتر فامیل نزدیک با هم ازدواج می کردند مثلا دختر عمو با پسر عمو، دختر عمه با پسردایی، دخترخاله با پسر خاله و اگر هم با فامیل ازدواج نمی کردند، حداقل با افراد همان محل ازدواج انجام می شد و تحت هیچ شرایطی به بیرون محل نه زن می دادند و نه زن می گرفتند.
در این رابطه مثلی داشتند که می گفتند«شه گل و شه دیوار» گل مال ما، دیوار هم مال ما یعنی دختر مال ما و پسر هم مال ما.
از جاذبه های گردشگری این روستا نیز به حسن غار، مایسه یا شاه پسند، قلعه نیزه وار، گت بزنگاه، مرکم، کیجا قلعه، اوپرت، سنگ قهوه خانه، چشمه سار ها اشاره می کند.
دلنوشته نویسنده برای فرهنگ و تمدن بر باد رفته هیکو از نپیچیدن صدای شیهه اسبان در «گوگلی» حکایت می کند: دیرگاهی است که نفس تند چاربداران، دریگر در «چم چم» نمی گیرد و کوچ پهندری ها به هیکو متوقف شده است و دیگر حتی اسبی پیدا نمی شود که آن راه فراموش شده را بپیماید.
7342م/6103
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.