غدیر در کلام امام خمینی؛

حضرت امیر(س) مظهر اسم جمع الهی است

امام خمینی با اشاره به اینکه شخصیت حضرت امیر(س) جمع اضداد است، می فرماید: آدمى که جنگجوست، به آن طور که جنگجویان بزرگ را، دلاوران بزرگ را، به هزیمت وا مى ‏دارد. و مى ‏فرماید که اگر تمام عرب یک طرف باشند، به من هجوم کنند، من پشت نمی کنم، این آدم در عطوفت آن طور است که، وقتى که یک خلخال از پاى یک زن یهودى ربوده ‏اند مى ‏فرماید که مرگ براى انسان آسان است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی در تاریخ 28 آبان سال 57 در جمع ایرانیان مقیم خارج به معرفی حکومت اسلامی می پردازد و می گوید: «روز عید غدیر روزى است که پیغمبر اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- تکلیف حکومت را معیّن فرمود و الگوى حکومت اسلامى را تا آخر تعیین فرمود که حکومت اسلام نمونه ‏اش عبارت از یک همچو شخصیتى است که در همه جهاتْ مهذّب، در همه جهات معجزه است. و البته پیغمبر اکرم این را مى‏ دانستند که به تمام معنى کسى مثل حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- نمى ‏تواند باشد لکن نمونه را که باید نزدیک به یک همچو وضعى باشد از حکومتها، تا آخر تعیین فرمودند؛ چنانچه حضرت امیر خودش هم برنامه ‏اش را در آن «عهدنامه مالک اشتر» بیان فرموده است که حکومت و آن اشخاصى که از طرف ایشان حاکم بر بلاد بودند تکلیفشان در همه جهات چه هست.

به حسب آن تعیینِ رسول اکرمْ الگوى خلافت را و برنامه حضرت امیر کیفیت ولایتِ ولات در افراد را- آن طور که بیان فرموده ‏اند- تمام این حکومتها که سر کار آمده ‏اند تا حالا، از بعد از حضرت امیر و یک چند روزى هم امام حسن- سلام اللَّه علیه- تمام حکومتهایى که تا حالا سر کار آمده ‏اند، چه حکومتهایى باشند که تا حدودى مثلًا- اگر همچو چیزى پیدا بشود- تا حدودى مؤدب به آداب حکومت اسلامى بوده است و آن الگوى رسول اللَّه بوده است، و چه آنهایى که اصلًا نبوده ‏اند، هیچ کدام این حکومتها لیاقت حکومت را نداشته ‏اند.»

صحیفه امام؛ ج 5، ص 28-29

آن حضرت در سخنرانی در جمع اعضای تبلیغات فرهنگ اسلامی خرم آباد که به مناسبت عید غدیر سال 58 در قم به حضور امام رسیده بودند، با تبریک متقابل عید می فرماید: «عیدى که در آن امامت امّت ثبت شد، و پیغمبر اسلام امام را براى امامت امّت نصب کرد. چه شخصى را، چه شخصیتى را! شخصیت این مرد بزرگ که امام امّت شد، شخصیتى است که [در] اسلام و قبل از اسلام و بعدها هم کسى مثل او نمى ‏تواند سراغ کند. یک موجودى که امور متضاده را در خودش جمع کرده بود. کسى که جنگجوست اهل عبادت نمى ‏شود. کسى که قوه بازو مى‏ خواهد داشته باشد اهل زهد نمى‏ تواند باشد.

کسى که شمشیر مى ‏کشد، و اشخاصى را که منحرف‏ اند درو مى ‏کند، این نمى ‏تواند عاطفه و اهل عاطفه، آن طور که این شخص داشت، باشد. این شخصیت بزرگ، امور متضاده را در خودش جمع کرده. در عین حالى که روزها روزه، و شب به عبادت مشغول، و گفته شده است که شبى هزار رکعت نماز مى‏ خواند. و در عین حالى که غذاى او- آن طورى که در تاریخ ثبت شده است- از نان و سرکه، و فوقش زَیْت (روغن زیتون) یا نمک، بیرون نبوده است. در عین حال قدرت بدنى، آن طور قدرت است که- آن طورى که در تاریخ هست- آن درى‏ را که از «خَیْبَر» ایشان کَنْده است و چندین ذِراع دور انداخته است، چهل نفر نمى‏ توانستند بلندش کنند. در شمشیرزنى، شمشیرهاى او این طور بوده است که با یک ضربه از این طرف که مى ‏زده دو نیم مى ‏کرده است، از این طرف مى ‏زده که دو نیم مى‏ کرده. در صورتى که آنهایى که این ضربه را مى ‏خوردند «خُودِ» آهنى داشتند، زره آهنى داشتند. و گاهى هم شاید، دو تا زره به تنشان مى ‏کردند. آدمى که با نان و سرکه زندگى مى ‏کرده، و بسیارى از روزها را روزه مى‏ گرفته است، و افطار را با چند لقمه نان و نمک و یا نان و سرکه افطار مى ‏کرده است، جمع کرده است ما بین آن زهد و این قوّت بازو، و این جمع بین دو تا امر متضاد است. آدمى که جنگجوست، به آن طور که جنگجویان بزرگ را، دلاوران بزرگ را، به هزیمت وامى‏ دارد. و مى ‏فرماید که اگر تمام عرب یک طرف باشند، به من هجوم کنند، من پشت نمى‏ کنم. این آدم در عطوفت آن طور است که، وقتى که یک خلخال از پاى یک زن یهودى ربوده ‏اند مى ‏فرماید که مرگ براى انسان آسان است ـ قریب به این معنا ـ آدمى که در عرفان و علم ماوراى طبیعت، آن طور است که نهج‌البلاغه حکایت مى ‏کند از مقام عرفانش. در عین حال شمشیر مى ‏کشد، و کفّار و اخلالگران را از دم شمشیر مى ‏گذراند. ما شیعه یک همچو اعجوبه معجزه ‏آسا هستیم.

من مى‏ گویم اگر چنانچه پیغمبر اسلام- صلى اللَّه علیه و آله و سلَّم- غیر از این یک موجود تربیت نکرده بود، کافى بود برایش؛ چنانچه پیغمبر اسلام مبعوث شده بود براى اینکه یک همچو موجودى را تحویل جامعه بدهد، این کافى بود. یک همچو موجودى که هیچ سراغ ندارد کسى، و بعدها هم سراغ ندارد کسى، امروز روز نَصْب اوست به امامت امّت، یک همچو موجودى امام امّت است، البته کس دیگر به پاى او نخواهد رسید.»

صحیفه امام؛ ج 11، ص 20-22

در سخنرانی دیگر در عید غدیر سال 63 در جمع مسئولان استان خراسان، عید غدیر را از بزرگترین اعیاد اسلامی عنوان کرده و می گوید: «این عید، عیدى است که مال مستضعفان است، عید محرومان است، عید مظلومان جهان است، عیدى است که خداى تبارک و تعالى به وسیله رسول اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- براى اجراى مقاصد الهى و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا، حضرت امیر- سلام الله علیه- را منصوب فرمودند. باید ما تأسف بخوریم از این که نگذاشتند دست‏ هاى خائن، براى جنگ‏ هایى که در زمان تصدى ایشان به امور بود، آن جنگ‏ ها و جنگ‏ افروزها نگذاشتند که چهره این مرد بزرگ در ابعاد مختلفى که دارد نمایان بشود. این بزرگوار شخصیتى است که داراى ابعاد بسیار است و مظهر اسم جمع الهى است که داراى تمام اسماء و صفات است. تمام اسماء و صفات الهى در ظهور و در بروز در دنیا و در عالم، با واسطه رسول اکرم در این شخصیت ظهور کرده است. و ابعادى که از او مخفى است، بیشتر از آن ابعادى است که از او ظاهر است. همین ابعادى هم که دست بشر به آن رسیده است و مى ‏رسد، در یک مردى، در یک شخصیتى جمع شده است، جهات متناقض، جهات متضاد. انسانى که در حال این که زاهد و بزرگترین زاهد است، جنگجو و بزرگترین جنگجوست در دفاع از اسلام. اینها در افراد عادى جمع نمى ‏شود، آن که زاهد است، به حسب افراد عادى، جنگجو نیست، آن که جنگجوست زاهد نیست. در عین حالى که در معیشت آن طور زهد مى ‏کردند و آن طور در خوراک و در آن طور چیزها به حد اقل قناعت مى ‏کردند، قدرت بازو داشتند، آن قدرت بازو را، و این هم جزء امورى است که جمعش، جمع متضادین است. در عین حالى که داراى علوم متعدده و داراى علوم معنویه و روحانیه و سایر علوم اسلامى است، در عین حال مى ‏بینیم که در هر رشته ‏اى، مردمى که اهل آن رشته ‏اند او را از خودشان مى‏ دانند، پهلوان ‏ها حضرت امیر را از خودشان مى ‏دانند، فلاسفه حضرت امیر را از خودشان مى ‏دانند، عرفا حضرت امیر را از خودشان مى ‏دانند، فقها حضرت امیر را از خودشان مى ‏دانند، هر قشرى که اهل یک رشته است، حضرت امیر را از خودش مى‏ داند. و حضرت امیر از همه است، داراى همه اوصاف است و داراى همه کمالات.»

صحیفه امام؛ ج 19، ص 63-64

 

در مراسم عید غدیر سال 65 که مسئولان نظام در حسینیه جماران برای عرض تبریک به دیدار امام رفتند، ایشان هویت غدیر را به واسطه وجود شریف حضرت امیر دانسته و می فرماید:

«مسئله غدیر، مسئله ‏اى نیست که بنفسه براى حضرت امیر یک مسئله ‏اى پیش بیاورد، حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر براى ایشان ارزش ندارد؛ آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خداى تبارک و تعالى که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول اللَّه کسى نیست که بتواند عدالت را به آن طورى که باید انجام بدهد، آن طورى که دلخواه است انجام بدهد مأمور مى ‏کند رسول اللَّه را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهى داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوى حضرت باشد؛ مقامات معنوى حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود. و اینکه در روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آن قدر ازش تجلیل کرده ‏اند، نه از باب اینکه حکومت یک مسئله ‏اى است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس مى ‏گوید که «به قدر این کفش بى ‏قیمت هم پیش من نیست» آنکه هست اقامه عدل است. آن چیزى که حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- و اولاد او مى‏ توانستند در صورتى که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به آن طورى که خداى تبارک و تعالى رضا دارد انجام بدهند، اینها هستند، لکن فرصت نیافتند. زنده نگه داشتن این عید نه براى این است که چراغانى بشود و قصیده ‏خوانى بشود و مداحى بشود، اینها خوب است، اما مسأله این نیست. مسأله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشى که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دست ‏اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الّا مقامات معنوى قابل نصب نیست یک چیزى نیست که با نصب آن‏ مقام پیدا بشود؛ لکن آن مقامات معنوى که بوده است و آن جامعیتى که براى آن بزرگوار بوده است، اسباب این شده است که او را به حکومت نصب کنند.».

صحیفه امام؛ ج 20، ص 112-113

 

  • . سیده معصومه عسکری ارسالی در

    سلام امام خوبم این روزها چقدر دلتنگتم‌ .بهار بود وتو بودی وهرچه بود بهار بود .بهار رفت وتو رفتی وهرچه بود گذشت.

دیدگاه تان را بنویسید