جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛

آیت الله سید ابوالحسن مولانا که بود؟

آیت الله سید ابوالحسن مولانا در سال ۱۳۰۳ در نجف اشرف متولد شد. او از شاگردان امام خمینی و آیت الله بروجردی بود. زندگی وی سراسر صرف تعلیم و تالیف شد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی آیت الله سید ابوالحسن مولانا اختصاص دارد.

 

آیت الله سید ابوالحسن مولانا

آیت الله سید ابوالحسن مولانا (۱۳۸۳-۱۳۰۳ ش)، فقیه و مجتهد بزرگ شیعه در خطه آذربایجان و از شاگردان آیت الله بروجردی و امام خمینی بود. آیت الله مولانا، حاصل عمر سراسر مطالعه، تفکر، تعلیم و تعلم خود را در قالب کتاب‌های ارزشمندی در حوزه دین و معارف اسلامی به جامعه عرضه نموده است.

 

اطلاعات فردی

نام کامل سید ابوالحسن مولانا

زادروز ۱۳۰۳ شمسی

زادگاه نجف اشرف

وفات ۱۳۸۳ شمسی

مدفن تبریز

اساتید سید حسین بروجردی، سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای، سید محمدتقی خوانساری، امام خمینی،...

شاگردان سید جلال الدین آشتیانی، محمد کوچه باغی، محمد توتونکار،...

آثار مهدی علیه‌السلام نجات دهنده بشر، مسأله ولایت فقیه، حاشیه بر رسائل، انیس الابرار فی وظایف الاخیار، ...

 

ولادت و خاندان

آیت الله سید ابوالحسن مولانا، فرزند آیت الله حاج سید علی مولانا است که نسب شریفش به امام هفتم، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می‌‌رسد.[۱] وی در روز چهارشنبه، ۲۷ جمادی الاول ۱۳۴۳ ق (مطابق سوم دی ماه ۱۳۰۳ ش) در شهر مقدس نجف و در خاندان علم، سیادت و فقاهت چشم به جهان گشود و در سه سالگی به همراه پدرش از نجف به تبریز آمد.

 

«مولانا» نامی ‌‌آشنا برای خطه عالم‌پرور آذربایجان، به ویژه اهالی تبریز است.معنویت، ساده‌زیستی، حسن خلق و مردم مداری، در ناصیه این خاندان می‌‌درخشد و یادآور سیره و زندگی اهل بیت علیهم السلام است. آقا سید محمد مولانا و آقا سید علی مولانا، از شاخص‌ترین و برجسته‌ترین چهره‌های این خاندانند که مردم تبریز سال‌ها، برای حل مشکلات شرعی و اجتماعی خود، آنان را ملجا و پناهگاه معنوی خود می‌‌دانسته‌اند.

 

تحصیلات و استادان

سید ابوالحسن مراحل مقدماتی علوم را نزد استادان مسلم آن فراگرفت. کتاب‌های جامع المقدمات، سیوطی، جامی، مغنی‌ اللبیب، مطول، کتاب کبری و حاشیه در منطق را از پدر بزرگوارش آقا سید علی مولانا، حاج شیخ علی‌اکبر نحوی، آقا میرزا محمود انصاری و میرزا ابوالفضل صدیقی سرابی آموخت. سپس برای تکمیل تحصیلات، در ۱۹ سالگی رهسپار حرم اهل بیت علیهم السلام، یعنی شهر قم شد. او طی ۱۴ سال تلاش و کوشش کم‌نظیر و با اقامت در مدارس علمیه دارالشفاء، فیضیه و حجتیه و با استمداد از روح بلند حضرت معصومه علیهاالسلام مدارج علمی ‌‌حوزوی را طی کرد.

شاخص‌ترین استادان وی بر اساس تاریخ تعلیم عبارتند از:

آیت الله شهید سید اسدالله مدنی

آقا شیخ موسی زنجانی

آقا سید محمدباقر سلطانی طباطبایی

آقا شیخ اسحاق آستارایی

آیت الله شیخ عبدالکریم خوئینی

آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی

آیت الله سید احمد خوانساری

آیت الله مرعشی نجفی

آقا سید حسین قاضی طباطبایی تبریزی

علامه سید محمدحسین طباطبایی

آیت الله سید محمد محقق داماد

آیت الله سید حسین بروجردی که آیت الله مولانا، ده سال در درس خارج فقه وی شرکت کرد.

آیت الله سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای

آیت الله سید محمدتقی خوانساری

حضرت امام خمینی

عمده‌ترین تأثیرپذیری آیت الله مولانا، از آیت الله حجت و آیت الله بروجردی بوده است و شالوده اندیشه‌های اصولی و فقهی‌اش، نزد این دو بزرگوار پی‌ریزی شده است. وی در طول اقامت خود در شهر قم، همواره مورد توجه و تکریم این دو استاد، به ویژه آیت الله حجت بوده است. آیت الله مولانا بعد از تکمیل درس‌های حوزه علمیه قم به نجف هجرت کرد و در آن حوزه از درس‌های آیت الله خویی و آیت الله شیخ حسین حلی نیز بهره‌مند شد.

 

مشایخ اجازات:

فهرست اجازاتی که علمای بنام دین به نام آیت الله مولانا صادر کرده اند از تنوع خاص برخوردار است که نشانگر مقام بلند علمی حضرت ایشان است. در اینجا نام برخی از مشایخ والامقامشان آورده می شود:

مشایخ اجازه او عبارتند از:

آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی که ضمن اجازه مفصلی در امور حسبیه و نقل روایات، وی را مورد عنایت قرار داده است.

آیت الله شیخ محمدصالح علامه مازندرانی (اجازه اجتهاد و روایت)

آیت الله سید محمد وحیدی (اجازه در امور حسبیه و روایت)

آیت الله سید ابوالقاسم خویی (اجازه در امور حسبیه)

آیت الله سید محمدسعید حکیم (اجازه در امور حسبیه)

آیت الله سید محمد شیرازی (اجازه روایی)

علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی (اجازه روایت از طریق شیعه و اهل سنت)

آیت الله علی غروی علیاری: او که یکی از استوانه‌های علم، فقاهت و تقوا در شهر تبریز بود، صورت اجازه اجتهادی و روایتی قابل توجهی برای آقای مولانا صادر کرده است. آیت الله مولانا هنگام رحلت این استادش، در سال ۱۳۶۷ش. در تبریز بر پیکر پاک وی نماز خواند.[۲]

علامه سید عبدالحسین شرف الدین موسوی که از طریق شیعه، اهل سنت و زیدیه، برای وی اجازه روایتی صادر کرده است.

آیت الله شیخ نصرالله شبستری (اجازه روایی).

 

تدریس و شاگردان

آیت الله مولانا از همان دوران تحصیل، در کنار آموزش و تعلیم درس‌های حوزوی به تدریس نیز همت ورزید و تشنگان معارف الهی را سیراب می‌‌نمود. شرح لمعه، مکاسب، کفایه الاصول و برخی از مباحث فقه استدلالی، کتاب‌ها و موضوعاتی بودند که وی بارها آن‌ها را تدریس کرده بود. جلسات درسی وی، تا اواخر عمر پربار ایشان ادامه یافت.

 

آیت الله مولانا همچنین در مساجد، مجالس و محافل متعددی به تبلیغ و نشر معارف اسلام و اهل بیت علیهم السلام می‌‌پرداخت. مسجد «استاد و شاگرد» در خیابان فردوسی تبریز، مهمترین پایگاه وی به شمار می‌‌رفت.

جمع زیادی از تشنگان معرفت و طالبان علوم اهل بیت علیهم السلام و کمالات معنوی، از محضر پرفیض این بزرگ مرد الهی بهره‌مند شده‌اند که به اسامی ‌‌برخی اشاره می‌‌شود:

سید جلال الدین آشتیانی، علی مرندی، محمد کوچه باغی، حسین الانقی، جواد راحت حق، محمد توتونکار، اسماعیل پاک نیا نهندی، قربانعلی اسماعیلی و جلال فلاحیان.

 

همچنین عده‌ای دیگر از عالمان دینی از وی اجازاتی دریافت کرده‌اند که برخی عبارتند از: سید محمدتقی آل هاشم، سید محمدتقی قاضی طباطبایی، میرزا محمد کوچه باغی، سید محسن شفیعی، سید عبدالله مفتی الشیعه، سید جلال الدین حسینی، محمدتقی مجتهدی تبریزی و میرزا علی گمبندی.

 

آثار و تألیفات

در این بخش، برای شناخت بیشتر این عالم وارسته، فهرست آثار به جای مانده از آن بزرگوار را به ترتیب موضوعات ذکر می‌‌کنیم:

فقه و اصول:

درر المطالب فی شرح المکاسب

النجم الزاهر فی صلاة المسافر

ثلاث مسائل

تحقیق و تعلیق پیرامون کتاب احسن الدلالات

الحلیه فی حرمة حلق اللحیه

حاشیه بر توضیح المسائل آیت الله خویی

مساله ولایت فقیه

حاشیه بر منهاج الصالحین آیت الله خویی

توضیح الاحکام

حاشیه بر رسائل شیخ انصاری

استفتائات

تعلیقه بر وجیزه شیخ بهایی

البیان فی تفسیر القرآن

الفاظ مشکله در قرآن

پیامبر اسلام و کثرت همسر

چهل حدیث

شرح کلمات قصار نهج البلاغه

درّ تابناک در کلمات معصومین

حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام، سرور زنان عالمین

امام مهدی علیه السلام و مسئله غیبت

مهدی علیه السلام و مسئله رجعت

انتظار فرج

الملاحم و الفتن

مهدی علیه السلام، نجات دهنده بشر

راهنمای دین در اصول دین

اخلاق:

انیس الابرار فی وظایف الاخیار

درس‌هایی در اخلاق

فلسفه:

حاشیه بر منظومه سبزواری

ادبیات:

حاشیه بر عوامل

متفرقه:

پاسخ به سئوالات

هدیه دوستان

زندگی‌نامه آیت الله سید محمد مولانا

داستان‌های راستین

همچنین مقالاتی نیز از وی در جاهای مختلف چاپ شده است که برخی عبارتند از: امام مهدی علیه السلام از دیدگاه اهل سنت، مهدویت و اتفاق مسلمین، جواب به ۶ شبهه پیرامون مسئله رجعت، توقیعات یا نامه‌هایی از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مهدی موعود و حدیث ثقلین، مقدمه بر تفسیر الوجیز و تقریظ بر کتاب به رنگ آفتاب.

 

فعالیتهای اجتماعی و سیاسی

آقا سید ابوالحسن مولانا از عالمان کم‌نظیری بود که در دیار خود منشاء خدمات فراوان اجتماعی گردید. او از هر فرصتی برای خدمت رسانی به مردم و گسترش فرهنگ دستگیری از محرومان اقتصادی و فرهنگی استقبال می‌‌کرد که در این جا به دو نمونه اشاره می‌‌شود:

۱. تأسیس بنیاد فرهنگی و خیریه نیمه شعبان: این بنیاد، در سال ۱۳۶۷ ش. به دنبال پایان هشت سال دفاع مقدس و هدایت نیروهای مومن، برای خدمت رسانی و تمرکز نیروها در جبهه های فرهنگی و اقتصادی تاسیس شد.[۳]

۲. احیای مسجد استاد و شاگرد:[۴] این مسجد بزرگ و قدیمی‌‌ که حدود چهل سال متروک مانده بود، در سال ۱۳۸۰ ق. با همت آیت الله مولانا و کمک مالی یکی از تجار خیر تبریزی ـ آقای دریانی ـ بازسازی شد و به یکی از مهمترین کانون‌های تبلیغی معارف اهل بیت علیهم السلام تبدیل شد.

 

همچنین این عالم مخلص، از زمان شروع انقلاب اسلامی ‌‌ایران به رهبری حضرت امام خمینی، همدلی و همراهی خود را با این حرکت اسلامی ‌‌اعلان نموده، در هر فرصتی به تایید آن پرداخت. صدور اطلاعیه و کشاندن مردم در صحنه‌های دفاع از انقلاب، سخنرانی‌های شورآفرین، شرکت در مراسم یادبود شهدا، بدرقه رزمندگان اسلام و پشتیبانی معنوی از آنان، برخی از اقدامات انقلابی این شخصیت روحانی بود.

 

وی در آخرین سخنرانی خویش که ده روز قبل از رحلتش در مسجد المهدی قره چمن در بدرقه کاروان پیاده زائران حرم امام خمینی ایراد کرد، با اشاره به توطئه دشمنان انقلاب چنین فرمود: «این‌ها همیشه در این صدد بودند که اسلام را از روی زمین محو کنند. در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز چنین بود؛ اما هیچ وقت موفق نبوده‌اند؛ چرا که خداوند حافظ این دین است و حالا هم آمریکا و انگلیس و هم‌پیمانانشان به اماکن مقدسه در عراق تعرض و جسارت می‌‌کنند؛ اما بالاخره موفق نخواهند شد.»

 

آیت الله مولانا نه تنها در گفتار، انقلاب اسلامی ‌‌ایران را تایید کرده و با جان و دل از آرمان‌های آن پاسداری می‌‌کرد، بلکه عملا نیز فرزند رشید خود را به جبهه فرستاد. آری شهید سید حسین آل مولانا، فرزند دلبند آیت الله مولانا در پنجم فروردین ۱۳۶۱ ش. در عملیات فتح‌المبین، در جبهه شوش به درجه رفیع شهادت نایل گردید.

 

ویژگی‌های اخلاقی

اخلاق نیکو:

آیت الله مولانا از عالمان نادری بود که خود را به ویژگی‌های معنوی و اخلاقی آراسته بود. کسانی که وی را از دور یا نزدیک می‌‌شناختند، او را نمونه بارز یک عالم وارسته می‌‌دانستند. او حقیقتا راهرو راستین خلق و خوی اجداد طاهرین خویش بود.

آیت الله کریمی ‌‌جهرمی ‌‌در این زمینه می‌‌گوید: «تواضع و فروتنی در ایشان در حد اعلی بود. خودنمایی و خودستایی در ایشان وجود نداشت. رسیدگی به حال مردم را وظیفه خود می‌‌دانست. در مجامع عمومی ‌‌با مردم بود؛ اساسا آقای مولانا، یک عالم مردمی‌‌ بود».

آقای مولانا، اخلاق نیک و پسندیده‌ای داشت و هر کس که در حضورش می‌‌نشست، احساس خستگی نمی‌‌کرد. او حاضرین را با سیمایی متبسم و با گشاده‌رویی به حضور می‌‌پذیرفت، به طوری که افراد از حضور نزد وی خسته نمی‌‌شدند و از او دل نمی‌‌کندند.

ساده زیستی:

بارزترین صفات اخلاقی این شخصیت وارسته که وی را محبوب مردم کرده بود، ساده‌زیستی، زندگی در میان مردم کوچه و بازار و دوری از تجملات و تشریفات بود. او با این که می‌‌توانست در بهترین خانه‌های مجلل زندگی کند، اما تا آخرین لحظه عمر خویش، در همان محله پدری و همان منزل بی‌آلایش، واقع در محله دستمالچی تبریز زندگی کرد و هیچ گونه تغییری در زندگی خود نداد و هرگز قدمی ‌‌به سوی دنیاداری و تجمل برنداشت.

احترام به شهدا:

او تجلیل از شهدای راه دین و فضیلت را بر خود لازم می‌‌شمرد و در فرصت‌های مناسب، از آنان یاد می‌‌کرد و در مجالس و یادواره‌های آنان شرکت می‌‌کرد. آیت الله مولانا بر این باور بود که شهدای عزیز، در حفظ مملکت اسلامی ‌‌جان را فدا کرده‌اند و از همه چیزشان گذشته‌اند؛ از جوانی و آرزوهای شیرین آن چشم پوشیدند و با اخلاص تمام به شهادت رسیدند. آن ها با ایثار و جهاد خود، دشمن را شکست دادند، اما به مقامات عالی معنوی نایل آمدند و در واقع، تداوم بخش راه شهدای کربلا محسوب می‌‌شوند.

ایثار و فداکاری:

آیت الله مولانا هنگامی ‌‌که مدارج عالی حوزوی را نزد استادان مبرز حوزه نجف و قم به پایان رساند، به تهران عزیمت کرد؛ اما برای اطاعت از امر پدر بزرگوارش و با وجود فراهم بودن زمینه‌های عالی موفقیت و موقعیت‌های متعدد اجتماعی در مرکز، آن جا را رها کرده، به وطن خویش بازگشت و تا آخر عمر، برای خدمت به اسلام و مسلمین، در همان جا کمر همت بسته و استقامت ورزید.

در پرتو رحمت الهی:

آن سرچشمه علم و تقوا بر اثر تلاش‌های شبانه‌روزی در عرصه عرفان و معنویت، به مراحلی از درجات معنوی رسیده بود که گاهی نسیم رحمت حق آن بزرگوار را نوازش نموده، جرعه‌هایی را از دریای رحمت الهی دریافت می‌‌کرد. وی برخی از مشهودات خود را در این زمینه بیان نموده است. از جمله: «روزی حوالی ظهر که عازم مسجد «استاد و شاگرد»، جهت اقامه نماز جماعت ظهر و عصر بودم، در سر راه، نزدیک کلیسای ارامنه، واقع در میدان نماز تبریز، «دیکباشی»، پیرمرد خوش سیمایی را که یقین کردم حضرت خضر است، ملاقات نمودم. آن حضرت به من فرمودند: تو خیلی زحمت کشیده‌ای و مطالعه زیاد می‌‌کنی؛ چشمهایت ضعیف شده است؛ آن گاه دست‌های مبارکش را به چشم‌ها و ابرویم کشیده و فرمود: ده سال دیگر به عمر شما اضافه کردیم».[۵]

شیفته اهل بیت علیهم السلام:

آیت الله مولانا شیفته اهل بیت علیهم السلام بود و از راههای مختلف، ارادت خود را به معصومین علیهم السلام ابراز می‌‌کرد. گفته‌ها، نوشته‌ها، رفتار و کردارش موید این حقیقت است. سفارش اکید وی به زیارت عاشورا، دعای توسل و زیارت جامعه کبیره در همین راستا صورت می‌‌گرفت.

 

وفات

این عالم فرزانه، بعد از عمری تلاش و جهاد در راه اعتلای کلمه الله و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و پس از خدمات فراوان به جامعه اسلامی، در روز پنج شنبه هفتم خرداد سال ۱۳۸۳ ش. (مطابق هفتم ربیع الثانی ۱۴۲۵ ق) در سن هشتاد سالگی در شهر تبریز دیده از جهان فروبست. پیکر مطهر آن عارف وارسته، در وادی رحمت، قطعه صدیقین به خاک سپرده شد.

پانویس

۱. بخشی از سلسله نسب آیت الله مولانا که شعاع نورافشانی این خاندان درخشان را نیز نشان می‌‌دهد، بدین قرار است: سید ابوالحسن مولانا، فرزند آیت الله حاج سید علی مولانا، فرزند سید العلما والمجتهدین حاج سید محمد مولانا، فرزند عالم جلیل حاج میر عبدالکریم موتمن الشریعه، فرزند علامه حاج میر محمد شیخ الاسلام در شهر سراب، فرزند علامه حاج میرنقی «شیخ الاسلام سراب»، فرزند حاج میر جعفر شیخ الاسلام، فرزند علامه ادیب، شاعر و خطیب سید احمد شیخ الاسلام که به عارف متاله و سالک ناسک معین‌الدین علی مشهور به قاسم الانوار تبریزی نسب می‌‌رساند و مدفنش در نزدیکی شهر مشهد، مزار عاشقان اهل بیت علیهم السلام است و نسب وی نیز به هارون بن امام ابوابراهیم موسی بن جعفر علیه السلام می‌‌رسد.

۲. شرح زندگی این عالم وارسته در مجموعه ستارگان حرم، ج۲، آمده است.

۳. جان جهان، ص ۱۵۰.

۴. این مسجد، از طرف امیر حسین چوپانی، ملقب به علاءالدین ساخته شده و به نام خان مغول (سلیمان نواده هلاکو) موسوم شده بود؛ اما چون تحریر کتیبه و مندرجات دیوارهای داخل و خارج مسجد به خط عبدالله صیرفی و یکی از شاگردان زبردست وی صورت گرفته بود، عموم مردم، آن جا را به عنوان مسجد استاد و شاگرد می‌‌ نامیدند. عبدالله صیرفی یکی از معروف‌ترین هنرمندان خطاط تاریخ شیعی است که شاگردان زیادی را تربیت کرد و در نشر معارف اهل بیت علیهم السلام نقش بسزایی داشته است.

۵. ویژه‌نامه اربعین، ص ۳۴.

 

منابع

تلخیص از مجموعه گلشن ابرار، جلد۶، زندگی نامه "آیت الله سید ابوالحسن مولانا" از عبدالکریم پاک‌نیا.

ابراهیم گرجی زاده، آشنایی با زندگی آیت الله حاج سید ابوالحسن مولانا تبریزی، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۱۴، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

 

دیدگاه تان را بنویسید