گفت و گوی اختصاصی جی پلاس با علیرضا مشاقی - کاشف نمونه سال ۲۰۱۸

توصیه جالب دانشمند نخبه جهانی: ارتباط مردمی با همسایگان ارزش مادی و معنوی زیادی برای ایران ایجاد می کند/ دانشگاه شریف و تهران نباید مرکز تولید لیسانسه صادراتی به غرب باشند/ مهمترین چالش ما خودتخریبی و عدم تعهد اجتماعی است

علیرضا مشاقی - پزشک، استاد دانشگاه و دانشمند ایرانی دانشگاه لیدن هلند و از پیشگامان پژوهش‌های میان‌رشته‌‌ای و بنیانگذار تحصیلات دو رشته‌‌ای در ایران است و همزمان پژوهشگر و استاد معین در دانشگاه‌هاروارد آمریکا و دانشگاه فودان چین است. او سوابق بسیار و درخشانی در دنیای پژوهش دارد و در سال ۲۰۱۸، به عنوان کاشف سال هلند انتخاب شد.

لینک کوتاه کپی شد

گروه علم و فناوری جی پلاس- نسترن صائبی؛ علیرضا مشاقی از پژوهشگران حوزه مطالعات تک‌مولکولی به ویژه در زمینه تاشدگی پروتئین‌ها در دنیاست. بد تاخوردگی پروتئین‌ها منجر به بیماری‌ه‌ای متعددی از جمله پارکینسون، آلزایمر و سرطان می‌شود.

بنابر مطالعات پزشکی جهانی؛ از انبرک مولکولی بر‌ای دستکاری و اندازه‌گیری تاخوردگی یک تک‌مولکول پروتئین استفاده می شود و مشاقی کارهای متعددی در زمینه غشاهای نازک و فناوری نانو انجام داده است. از جمله در سال ۲۰۰۸، او و همکارانش در دانشگاه فدرال زوریخ و شرکت فارفیلد، روشی اپتیکی بر‌ای مطالعه فیلم‌های پلیمری و غشاهای لیپیدی ابداع کردند و در سال ۲۰۲۰ نخستین میکروچیپ بیماری ویروسی ابولا را ساختند.

در حوزه چشم‌پزشکی، عمده کارهای علیرضا مشاقی در حوزه بیماری‌های قرنیه و سطح چشم و به‌ ویژه بیماری‌های التهابی چشم متمرکز بوده ‌است. او در سال ۲۰۱۸، به همراه همکارانش کشف کرد که سلول‌های بنیادی می‌توانند ایمنی ذاتی را تنظیم کنند و می‌توانند به عنوان ابزاری بی‌خطر و مؤثر بر‌ای مهندسی پاسخ‌های ایمنی مطلوب مورد استفاده قرار گیرند. نتایج تحقیقات او طی مقالات متعددی در مجلاتی از جمله نیچر منتشر شده ‌است.

مشاقی جوایز متعددی، از جمله لوح تقدیر انجمن شیمی آمریکا، جایزه پژوهشگر جوان تیفاس آمریکا، جایزه بهترین مقاله ام‌دی‌پی‌‌ای سوییس، و AAAS/Science Program for Excellence in Science دریافت کرده است. همچنین برنده جایزه یک میلیون و 200 هزار دلاری سازمان پژوهش‌های ملی هلند بر‌ای پژوهش‌های تک سلولی روی سرطان و جایزه 300 هزار دلاری مرکز دیستروفی عضلانی آمریکا شده است. وی در سال ۲۰۱۸، به خاطر پژوهش‌های بین‌رشته‌‌ای و تک مولکولی به عنوان کاشف سال انتخاب شد.

مشاقی در دانشگاه متعددی از جمله دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه فدرال زوریخ، دانشگاه صنعتی دلفت، دانشگاه لیدن، دانشگاه ‌هاروارد، دانشگاه استانفورد و موسسه فناوری ماساچوست یا MIT  پژوهش و تدریس کرده‌ است. او دوره دکتری پزشکی را در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران و دوره فلوشیپ پژوهشی چشم‌پزشکی را دانشگاه‌ هاروارد گذراند. همچنین همزمان با تحصیل در رشته پزشکی، دوره کارشناسی شیمی را در دانشگاه تهران به پایان برد و در دوره کارشناسی ارشد بیوفیزیک مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران و در دوره کارشناسی ارشد فیزیک دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کرده‌است. او دوره پسا کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی مواد در دانشگاه فدرال زوریخ به پایان رساند و همچنین فارغ‌التحصیل دوره دکتر‌ای فیزیک دانشگاه صنعتی دلفت هلند است.

اگر بخواهیم کمی به زندگی شخصی او بپردازیم، باید بدانید که علیرضا مشاقی متولد ۱۳۵۶ در بابل است و در دبستانی تحصیل کرده که توسط مرحوم انوشیروانی که یک بازرگان مهربان و نیکوکاری بود ساخته شده بود.

علیرضا می‌گوید: اولین خاطره‌ای که از مدرسه در ذهنم  هست این است که ۶ سالم بود و به اردوی مسابقات کشوری دانش‌آموزان ممتاز در شیراز دعوت شدم. کوچک‌ترین دانش‌آموز دعوت شده بودم و یکی دو هفته قرار بود دور از خانواده باشم. در آن اردو در یک کارگاهی شرکت کردیم که خلبانان و مهندسان نیروی هوایی در مورد ساخت هواپیما برگزار کرده بودند و هر کدام هم یک هواپیمای کوچکی ساختیم و حتی به پرواز  درآوردیم. این روند ادامه پیدا کرد و من همیشه جزو دانش‌آموزان برگزیده بودم و این شور و نشاط زیادی را به خانواده من تزریق کرد که شاید این تنها منبع انرژی شان بود و من خیلی از اینکه موجب شادی خانواده و اطرافیانم‌ می‌شدم شاد بودم و احساس مفید بودن می‌کردم.

او می‌افزاید: در دوران کودکی و نوجوانی، در دو دنیای موازی رشد کردم؛ یکی دنیای عاطفی سعدی و حافظ و مولانا و فردوسی بود و من در تنهایی خودم سرمست نگاه هنری و عاطفی ایرانی بودم. از بده بستان‌های عاطفی خیلی لذت می‌بردم و دنیای دوم دنیای ریاضیات و علم و شکوه طبیعت بود که من با اویلر و هلمهولتز و ...زندگی می‌کردم.

 

در ادامه گفت و گوی جذاب خبرنگار جی پلاس با علیرضا مشاقی یکی از نخبگان چشم پزشکی دنیا و دانشمندان مهم ایرانی در دانشگاه های بین المللی را می خوانید:

 

** خانواده تا چه حدی از لحاظ ادامه تحصیل و ایجاد انگیزه به شما کمک کرده‌اند؟

در خانواده بیشترین تاثیر را از پدربزرگم گرفتم که شاید بزرگترین شانس زندگی من بود و خیلی نگاه بلند و مثبتی داشت و از درون ثروتمند بود. به دانش و فرهنگ هم خیلی اهمیت می‌داد. پدرم هم آموزگار خوشنامی بود و در زندگی، فردی بسیار منظم و قابل اعتماد بود. از لحاظ تحصیلی البته من کلا از همان کودکی روی پای خودم بودم و برنامه‌ریزی خاصی روی من انجام نشده بود.

 

** سرمشق شما چه کسی بوده؛ شخصی که اگر به او فکر می کردید، انگیزه می گرفتید؟

در کار دانشگاهی من از خیلی‌ها تاثیر گرفتم از جمله از شیمیدان آمریکایی لینوس پاولینگ و در ایران دکتر مسلم بهادری و بسیاری دیگر.

 

** در مورد دستاوردهای مهم و جالب توجهی که داشتید توضیح دهید...

بیشترین تلاش من در این سال‌ها این بوده که توجه افراد را به امکانات میان رشته‌ای جلب کنم؛ به ویژه اینکه پلی بین پزشکی و علوم پایه زده شود. لازمه این کار تغییر در قوانین کشور بود که موفق به انجام آن شدیم و در این سال‌ها زمینه‌ساز ظهور نسل نویی از متخصصان ایرانی شدیم که نگاه میان رشته‌ای دارند. امروز مهندسانی که در علوم پایه آموزش دیدند و یا پزشکانی که در علوم پایه ،مدیریت و بهداشت آموزش دیدند در سراسر کشور حضور دارند.

از جمله دستاورد‌های علمی من و همکارانم در چند سال اخیر ارائه نظریه توپولوژی مداری در حوزه ریاضیات، ابداع فناوری اندام تراشه بر‌ای بیماری‌های ویروسی، کشف مکانیسم عمل چاپرون‌های مولکولی (سیستم دفاع داخل سلولی) و روش‌های جدید تشخیصی و درمانی بر‌ای بیماری‌های سطح چشم بوده است.

 

** شما چند رشته را به طور همزمان با هم خوانده‌اید و شاید هر رشته‌‌ای یک دید کلی از جهان به ما بدهد؛  آیا این موجب شده که به زندگی واقعی به شکل دیگری نگاه کنید؟

رشته‌های مختلف علمی زبان مختلف و حتی فضای فرهنگی متفاوتی دارند که گاهی سد بزرگی در ارتباط بین رشته‌هاست. فضای فرهنگی پزشکی با ریاضی محض کاملا متفاوت هست. یادم هست که با دکتر مریم میرزاخانی در این مورد مکالمه‌ای داشتیم و از نظر ایشان حتی گاهی بین ریاضیدان‌ها و ریاضی فیزیکدان‌ها هم ارتباط برقرار کردن مشکل بود و این مانع انجام کار خوب می‌شود. طبیعتا دانستن دو زبان فضای زندگی فرد را تغییر می‌دهد و امکانات بیشتری را در اختیار فرد قرار می‌دهد. البته هر امکاناتی با هزینه‌ای هم همراه هست.

 

** مهمترین دریافت و دیدی که رشته های مختلف به زندگی شما داد، چه بوده؟

از پزشکی نگاه مساله محور و برخورد کاربردی با یک سیستم پیچیده را یاد گرفتم.

از فیزیک یاد گرفتم که یک ایده هر چند زیبا و کارا ممکن هست در یک آزمایش شکست بخورد.

از ریاضی یاد گرفتم که چطور می‌شود یک دنیای تخیلی ساخت که خیلی هم زیبا و سرگرم کننده باشد نظم و دقت هم در ریاضی خیلی چشم گیر هست.

 

در مراحل زندگی کاری و پیشرفت های علمی، ممکن است انسان خسته و دلسرد از مسیر شود، این وضعیت برای شما وجود داشت و چه انگیزه یا محرکی باعث می شد، با قدرت به کارتان ادامه دهید؟

روابط عاطفی و پشتوانه معنوی می‌تواند به فرد کمک کند که امید به زندگی پیدا کند. اگر کسی این‌ها را ندارد باز هم راهی هست و آن هم باور به احتمال موفقیت است. شکست‌های مختلف ممکن است پیش زمینه پیروزی باشد که با حفظ امید و تلاش مداوم به دست می‌آید. البته شکست‌های مختلف ممکن است مقدمه شکست بعدی هم باشد و در اینجا فرد می‌تواند شکست یک مسیر را بپذیرد و یک مسیر نویی رادر زندگی آغاز کند و انتظارات خود را با توانایی‌های خود هماهنگ کند. پذیرش شکست و  مسئولیت آن و شناخت از خود البته شجاعت می‌خواهد.

 

 ** در خارج از کشور هم حال و هو‌ای عید را دارید؟ آیا خاطره‌‌ گفتنی در این زمینه دارید؟

البته جشن نوروز در ایران و کشورهای همسایه حس و حال دیگری دارد، ولی ما هم سعی می‌کنیم چنین فضایی را بر‌ای خودمان ایجاد کنیم. اخیرا من با یک سنت نوروزی آشنا شدم که ریشه در فرهنگ تبری دارد و در تبرستان یا مازندران کنونی انجام می‌شود که به آن مارمِ یا مارمِه گفته می‌شود که در آن از  فردی که کردار نیک، گفتار نیک و پندار نیک دارد دعوت می‌کنند که نخستین کسی باشد که به خانه قدم می‌گذارد. این کار با آیین‌هایی هم همراه است که بر‌ای من نو بود.

 

** شرایط پاندمی کرونا و قرنطینه چه تاثیری روی زندگی و تحقیقات شما داشته؟

بیماری کرونا آسیب خیلی زیادی به رویه کنونی جهان زد و طبیعتا دانشگاه‌ها هم آسیب‌هایی دیدند و انجام کار پژوهشی در برخی حوزه‌ها کند شد. البته پژوهش‌های مربوط به بیماری‌های ویروسی جهش پیدا کرد و نیز پژوهش‌های نظری و محاسباتی گسترش پیدا کردند. در طول یک سال گذشته از همه گیری کرونا تمامی فعالیت‌های آموزشی ما به صورت آنلاین برگزار شده است.

** در شرایط قرنطینه کاری انجام داده‌اید که قبلا فرصتش را نداشتید؟

زمان بیشتری را به خانواده اختصاص دادم.

 

** جهان بعد از کرونا را چگونه می بینید؟ آنطور که بیل گیتس پیش بینی کرده، این پاندمی در سال 2021 بدتر هم خواهد شد! نظر شما چیست؟

طبیعتا بعد از کرونا برخی از عادت‌های جدید زندگی باقی خواهند ماند و برخی سازمان‌ها دورکاری را ادامه خواهند داد.

احتمالا توجه به بیماری‌های ویروسی نو ظهور بیشتر خواهد شد و بودجه‌های پژوهشی این حوزه افزایش پیدا می‌کند. آموزش آنلاین هم جایگاه محکم‌تری در سیستم آموزشی پیدا خواهد کرد.

از نظرات بیل گیتس اطلاعی ندارم به هر حال در بخشی از جهان واکسن و روش‌های درمانی فراهم خواهد شد و بیماری احتمالا تحت کنترل در خواهد آمد. البته به خاطر تغییرات ویروسی، واکسن‌ها باید دائما بروز شوند.

 

** از دنیای فناوری چه چیزی را بیشتر از همه دوست دارید؟

به خیلی زمینه‌ها علاقه دارم از  انیمیشن گرفته تا ربات‌ها و هوش مصنوعی. البته فناوری می‌تواند بد هم باشد و به فرهنگ ما  آسیب بزند و یا اینکه ما را به مصرف کننده تبدیل کند.

** به کدام گونه از داستان ها یا فیلم های خاص علاقه دارید؟

کلا فیلم‌های کمدی را دوست دارم. انیمیشن‌های ایرانی و خارجی را هم دنبال می‌کنم. اما یکی از انیمیشن‌هایی که خیلی دوست دارم «شیرشاه» و نمایش مورد علاقه‌ام «اپرای عروسکی مولوی» است.

 

** اوقات فراغت‌تان را چگونه می‌گذرانید؟

با خانواده وقت می‌گذرانم ؛ موسیقی گوش می‌کنیم و دوچرخه سواری و ورزش می‌کنیم.

** مسیر رشد و ترقی بر‌ای جوانان ایرانی را در حال حاضر چطور ارزیابی می‌کنید؟ چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی او در کشورمان را چه می دانید؟

صحبت کردن درباره جوان ایرانی خیلی راحت نیست. جامعه ایرانی یک جامعه به شدت متکثر است و اختلاف طبقاتی هم متاسفانه زیاد شده. یک جوان ایرانی شاید حتی از متوسط یک جوان اروپایی یا آمریکایی رفاه بیشتری داشته باشد و یک جوان ایرانی دیگر احتمالا به شدت از فقر و بیکاری رنج ببرد و میراث دار مشکلات خانوادگی زیادی باشد. برخی از مشکلات هم البته همه مردم را دربر می‌گیرد؛ از جمله آلودگی هوا که کودک و بزرگسال و همه اقشار کم و بیش درگیر آن هستند.

 

بخشی از ناامیدی جوان ها بخاطر مقایسه کردن خود با دیگری است

 

فکر می کنم بخشی از جو ناامیدی در ایران بخاطر مقایسه کردن خود با تصوری است که از دیگران داریم. اگر خودمان را با خودمان مقایسه کنیم و تصویر واقع بینانه از خودمان و دیگران پیدا کنیم شاید آرامش بیشتری خواهیم داشت و امید به بهبودی و پیشرفت بیشتر خواهد شد.

من آدم امیدواری هستم. انسان‌ها هزاران سال در این سرزمین زندگی کرده‌اند؛ همراه با جنگ‌ها و قحطی‌ها و بیماری‌های واگیر و غیر واگیر. آمار مرگ و میر مادران و کودکان بسیار بالا بود و همین چند دهه پیش ایران قربانی جنگ بود. نه موبایلی بود نه اینترنتی و نه خیلی از امکاناتی که امروزه به آنها عادت داریم.

ما دلیل‌های زیادی بر‌ای امیدوار بودن داریم. البته چالش‌های زیادی هم روبروی ماست. از جمله مهم‌ترین چالش ما خود تخریبی و عدم تعهد اجتماعی است که این دو هر جامعه‌ای را می‌تواند نابود کند. معتقدم اولین شرط بقای یک جامعه این است که افراد جامعه خود را متعلق به آن بدانند حتی  اگر در خارج از آن کشور بسر ببرند.

 

** کدام توجه‌ها و امکان‌ها در دنیا را عامل حیاتی پیشرفت علمی و کاری نخبگان می‌دانید و این شرایط را در ایران و شباهت و تفاوتش با دنیا را چطور می‌بینید؟ بستری که به رشد و توسعه شما انجامید دقیقا چه ویژگی‌هایی داشت؟

البته این سوال خیلی پیچیده‌ای هست. من در اینجا فعلا به علوم انسانی نمی‌پردازم.

بسیاری از پیشرفت‌های علمی در حوزه علوم تجربی ناشی از نیاز جامعه بوده است، به خصوص در رشته پزشکی. بخشی هم ناشی از منافع اقتصادی بوده و تولید ثروتی که از علم به دست می‌آید. البته از علم بر‌ای پیروزی‌های نظامی و کسب ثروت از این راه هم استفاده شده است. بخشی از علم هم صرفا از روی کنجکاوی و زیباشناسی و انگیزه‌هایی از این دست فراهم شده است.

 

دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران نباید مرکز تولید دانشجوی لیسانس برای ورود به کشورهای غربی باشند!

 

بر‌ای گسترش علم و به خدمت گرفتن آن در جامعه، اولین وظیفه بر عهده خانواده‌هاست که فرزند را در این راستا پرورش بدهند. هنرمندان و اصحاب رسانه هم در ایجاد یک فضای مثبت روانی و در پشتیبانی از دانشمندان کشور باید دست به کار شوند.

دولت هم باید حمایت مالی از دانشمندان و پروژه‌ها انجام دهد و هم اینکه پروژه‌ها را در راست‌ای منافع ملی جهت دهی کند. دانشمندان هم باید متعهدانه در این مسیر بکوشند و جلوی فساد در این حوزه را بگیرند. کار علمی خوب و درست چه کوچک یا بزرگ باید تقدیر شود.

در مقابل تولید سلبریتی‌های پوچ علمی و یا تولید مقالات ساختگی و تولید ارجاعات مصنوعی به مقالات و یا داده‌سازی باید ایستاد که فساد دامن گیر علم کشور نشود.

 

دانشگاه‌های کشور در چند دهه اخیر توانستند استادانی تربیت کنند که در سطح جهانی درخشیده‌اند. این روند نباید کند شود و دانشگاه‌های ما از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران نباید به مرکز تولید دانشجوی لیسانس بر‌ای ورود به کشور‌های غربی تبدیل شود. این یک عقب‌گرد خواهد بود.

از طرفی بخشی از دانشمندان ایرانی باید در سطح جهانی هم فعال باشند تا از همکاری دیگران در راستای منافع مشترک بهره ببریم و هم در مدیریت جهانی علم سهمی داشته باشیم.

 

** نقش فضای مجازی در زندگی بشریت را چگونه ترسیم می‌کنید؟

فضای مجازی دسترسی ما را به اطلاعات بالا برده و امکانات فراوانی در اختیار ما گذاشته است. تماس با دانشمندان سایر کشور‌ها بسیار آسان شده و دسترسی به منابع هم تسهیل شده است. در حوزه علم تجربی حرکتی به سمت آزمایشگاه‌های مجازی که در آنها دانشمندان به طور فیزیکی در آزمایشگاه کار نمی‌کنند و همه چیز از راه دور کنترل می‌شود وجود دارد. استفاده از روبات‌ها و هوش مصنوعی در پزشکی و استفاده از همتای دیجیتال (Digital twin) در داروسازی در حال گسترش است. اگر از امکانات دیجیتال درست بهره برداری شود منافع زیادی بر‌ای ما خواهد داشت. البته شکسته شدن حریم خصوصی، گسترش داده‌های بی‌اساس و بمباران شدن با اطلاعاتی که دیگران بر‌ای منافع خودشان تولید می‌کنند  از آسیب‌های فضای مجازی است.

 

** و کلام پایانی علیرضا مشاقی؟ ( او پیشنهادات جالب توجهی ارایه می دهد!)

ما در آغاز سده جدیدی از تاریخ ایران هستیم. زمان خوبی است که به گذشته نگاه کنیم و بر اساس  آن مسیر آینده را بسازیم. نقش تک تک افراد جامعه در این مسیر مهم است. تک تک ما می‌توانیم با مردم کشور‌های همسایه دوستی برقرار کنیم چه از طریق سفر و یا از فضای مجازی. این دوستی‌ها در سطح کلان به شبکه با ارزشی بر‌ای ما تبدیل خواهد شد که منافع مادی و معنوی بسیاری خواهد داشت.  دانش ما از زبان مردم کشورهای اطراف کم است و می‌شود به عنوان سرگرمی به آموزش این زبان‌ها پرداخت. گفتگو و یا همکاری دانشمندان ما با دانشمندان کشور‌های اطراف بر‌ای دو طرف سازنده خواهد بود.

در سده پانزدهم ثروتمندان عزیز کشور می‌توانند نقش بیشتری در پیشرفت علمی کشور ایفا کنند. دانشگاه‌های مهمی مثل دانشگاه‌ هاروارد با کمک‌های مالی ثروتمندان به این جایگاه کنونی رسیده است.

حفظ فرهنگ و زبان و میراث معنوی می‌تواند انتخاب ما در سده نو باشد و در اینجا نقش ما تک تک مردم از نقش دولتمردان مهم تر است.

با صرف چند دقیقه در ماه بر‌ای گسترش موسیقی و هنر و فرهنگ ایرانی که در ادبیات ما گنجانده شده است؛ می‌توانیم سهمی در حفظ فرهنگ ایرانی و انتقال آن به نسل آینده داشته باشیم. این بستر فرهنگی بر‌ای رشد علم، اقتصاد و امنیت کشور سودمند خواهد بود.

دیدگاه تان را بنویسید