علت شهرت احمد اردبیلی به محقق و مقدس اردبیلی چیست؟/ارتباط مقدس اردبیلی با دربار صفوی چگونه بود؟/در کدام یک از مسائل فقهی نظر مقدس اردبیلی با آرای مشهور متفاوت است؟

احمد بن محمد اردبیلی معروف به مقدس و محقق اردبیلی از فقهای امامیه در قرن دهم هجری قمری و از معاصران شیخ بهایی بود. وی در علوم عقلی و نقلی تبحر داشت و در زمان ریاست او بر حوزه علمیه نجف رونقی دوباره به این حوزه داده شد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که به لطف روح بزرگشان مفید فایده باشد. این مطلب به مقدس اردبیلی از فقهای امامیه اختصاص دارد که از معاصران شیخ بهایی بود. وی از دربار صفویه برای گسترش تشیع و حل مشکلات شیعیان استفاده می‌کرد. این متن از ویکی شیعه برداشت شده است.

 

احمد بن محمد اردبیلی  (متوفای ۹۹۳ق) معروف به  مقدس و محقق اردبیلی از فقهای امامیه در قرن دهم قمری و از معاصران شیخ بهایی بود. وی در علوم عقلی و نقلی تبحر داشت و در زمان ریاست او بر حوزه علمیه نجف رونقی دوباره به این حوزه داده شد.

 

مجمع الفائده و البرهان و زبدة البیان از مهم‌ترین آثار او نام برده شده است. اردبیلی در مسائل فقهی چون نجاست خمر، حرمت غناء و شرایط قاضی، آرایی متفاوت از نظر مشهور فقهای شیعه داشت.

 

مقدس اردبیلی از دربار صفویه برای گسترش تشیع و حل مشکلات شیعیان استفاده می‌کرد؛ ولیکن وارد دستگاه صفوی نشد. زهد و تقوا و کمک‌های او به محرومان زبان‌زد بود و کراماتی نیز به او نسبت داده شده است.

 

محقق اردبیلی در سال‌های ۹۸۴-۹۹۳ق مرجع تقلید بوده و افرادی مانند میرزا محمد استرآبادی، سید محمد عاملی مؤلف مدارک الاحکام و شیخ حسن عاملی مؤلف معالم الدین از شاگردان او بودند.

 

زندگینامه

احمد اردبیلی فرزند محمد در قرن ۱۰ق در اردبیل زاده شد. وی معاصر شیخ بهایی و شاه عباس اول بود[۱] علوم نقلی و فقه را نزد سید علی صائغ و دیگر استادان حوزه علمیه نجف فرا گرفت.[۲] اردبیلی مدتی به شیراز مهاجرت کرد و نزد جمال الدین محمود علوم عقلی را فراگرفت.[۳] وی در اواخر عمر در نجف از تدریس علوم عقلی سر باز زد و تا زنده بود به تدریس علوم نقلی پرداخت.[۴] وی در دوران ریاست خود بر حوزه علمیه نجف آن را رونقی تازه بخشید.[۵] و به محقق اردبیلی معروف شد.[۶] او در صفر ۹۹۳ق[۷] درگذشت و در ایوان طلای حرم امام علی(ع) به خاک سپرده شد.[۸] حرز الدین درگذشت او را در ۹۹۲ق ذکر کرده است.[۹]

 

اردبیلی نخستین کسی بود که پس از عصر شیخ طوسی دایره عمل به خبر واحد را گسترش داد و به خبر غیر امامی ثقه توجه داشت.[۱۰]

 

خصوصیات اخلاقی

وی به مقدس شهرت یافت.[۱۱] از وی کراماتی نیز نقل شده است.[۱۲] مقدس اردبیلی خود را در برابر شاگردانش بسیار کوچک می‌شمرد. از شاگردانش گزارش‌هایی درباره تواضع او و کمک‌هایش به محرومان نقل شده است.[۱۳]

وی مورد تجلیل علما و فقهای شیعه قرار گرفته است؛ از جمله سید مصطفی تفرشی،[۱۴] شیخ حر عاملی،[۱۵] شیخ عباس قمی او را با القاب و عبارت‌های گوناگونی ستوده‌ است.[۱۶] صاحب جواهر و محدث بحرانی در الحدائق الناضرة و صاحب مستند الشیعه از او به عظمت یاد کرده‌اند.

 

ارتباط با دربار صفوی

وی با دربار صفویه ارتباط داشت و از این راه در گسترش تشیع و حل مشکلات شیعیان تلاش‌های زیادی کرد؛ هرچند وی به درخواست شاه عباس صفوی برای ترک نجف و مهاجرت به ایران پاسخ منفی داد.[۱۷]

 

به گفتۀ حرزالدین در معارف الرجال، مقدس اردبیلی در نجف بود، نامه‌ای درباره نیازمندی یکی از علویان، به شاه طهماسب اول نوشت و در آن شاه را به دوستی و برادری خطاب کرد. هنگامی که شاه طهماسب نامه را خواند به آن شخص علوی کمک کرد و به نزدیکان خود گفت هنگامی که من از دنیا رفتم این نامه را در قبر من زیر سرم قرار دهید تا به وسیلۀ آن بر نکیر و منکر احتجاج کنم به اینکه ملا احمد مرا برادر و دوست قبول کرده است و سبب نجاتم از آتش شود.[۱۸]

 

مرجعیت

اردبیلی از سید علی صائغ اجازه اجتهاد دریافت کرد.[۱۹] و به گفتۀ محمد ابراهیم جناتی، در سال‌های ۹۸۴-۹۹۳ق مرجع تقلید بوده است و مردم به این عنوان به او رجوع می‌کردند.[۲۰]

 

شاگردان

گفته شده است مقدس اردبیلی ۱۰ شاگرد داشته است؛ برخی از شاگردانش عبارتند از:

  • میرزا محمد استرآبادی
  • سید محمد عاملی (۱۰۰۹ق) مؤلف مدارک الاحکام و نهایة المرام
  • شیخ حسن عاملی (۱۰۱۱ق) مؤلف معالم الدین فرزند شهید ثانی
  • امیر فضل الله[۲۱]
  • عبدالله بن حسین تستری[۲۲]
  • محمد بن محمد بلاغی[۲۳]

 

برخی اندیشه‌ها

مقدس اردبیلی در برخی از مسائل فقهی مانند نجاست خمر، حرمت غناء[۲۴] و شرایط قاضی[۲۵] آرایی بر خلاف مشهور داشته است که آنها را در کتاب مجمع الفائدة و البرهان فی شرح الاذهان بیان کرده است.[۲۶]

 

آثار

اردبیلی در موضوعات کلام، فقه، اصول، عقاید و سیره اهل بیت(ع) آثاری نگاشت که برخی از آنها عبارتند از:

  • استیناس المعنویة[۲۷]
  • زبدة البیان فی براهین احکام القرآن که در آن به آیات الاحکام پرداخته است.[۲۸]
  • حدیقة الشیعة[۲۹] در انتساب این اثر به او تردید است. اما صاحب ریحانة الادب این تردید را انکار می‌کند.[۳۰]
  • حاشیه بر شرح تجرید قوشجی[۳۱]؛ بحث امامت را مورد بحث قرار داده است و ادله‌ای از فخر رازی را پاسخ داده است.[۳۲]
  • رساله فارسی در حرمت خراج[۳۳]
  • حاشیه بر شرح مختصر عضدی[۳۴]
  • رسالة فی کون افعال الله تعالی معللة بالاغراض[۳۵]
  • مجمع الفائدة و البرهان فی شرح الاذهان[۳۶] از معروف‌ترین دایرة المعارف‌های فقه استدلالی، این کتاب را به مثابۀ شرحی بر کتاب ارشاد علامه حلی نگاشت.
  • رسالۀ فارسی در مناسک حج
  • عقائد الاسلام در علم کلام که به گفتۀ حرزالدین جمع مباحث عقلی و نقلی کلام را در برداشته است.[۳۷]
  • تعلیقاتی بر قواعد علامه حلی
  • رسالۀ فارسی در امامت
  • تعلیقاتی بر تذکره[۳۸] و...

پانویس

  1.  شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲ش، ج۳، ص۶۰.
  2.  گلشن ابرار، ۱۳۷۹ش، ص۱۷۹.
  3.  افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۹۰.
  4.  افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۹۰.
  5.  گلشن ابرار، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۱۸۱.
  6.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۷.
  7.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۸۰؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۹۰؛ حر عاملی، امل الآمل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۳؛ حسینی تفرشی، نقدالرجال، ۱۳۱۸ش، ص۲۹.
  8.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۷۰؛ حرزالدین، معارف الرجال، ۱۴۰۵ق، ص۵۶.
  9.  حرزالدین، معارف الرجال، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۵۶.
  10.  ربانی، فقه و فقهای امامیه، ۱۳۸۶ش، ص۳۹.
  11.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۷.
  12.  مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۷۴؛ تنکابنی، قصص العلما، ص۳۴۵؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۷.
  13.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۸.
  14.  حسینی تفرشی، نقدالرجال، ۱۳۱۸ش، ص۲۹.
  15.  حر عاملی، امل الآمل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۳.
  16.  قمی، فوائد‌الرضویه، ص۲۳.
  17.  حر عاملی، امل الآمل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۳؛ حسینی تفرشی، نقدالرجال، ۱۳۱۸ش، ص۲۹؛ نک: حرزالدین، معارف الرجال، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۵۵.
  18.  حرزالدین، معارف الرجال، ۱۴۰۵ق، ص۵۵.
  19.  موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱۰، ص۵۷.
  20.  جناتی، «مقدس اجتماعی در عرصه اجتهاد»، ص۲۵.
  21.  افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۹۰.
  22.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۹.
  23.  سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۵۸؛ برای اطلاع از سایر شاگردان نک: امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۸۱.
  24.  اردبیلی، مجمع الفائده، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۵۹.
  25.  اردبیلی، مجمع الفائده، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۱۵.
  26.  جناتی، «مقدس اردبیلی در عرصه اجتهاد»، ص۲۹.
  27.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۹.
  28.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۹.
  29.  افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۸۹؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۹.
  30.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۹.
  31.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۹.
  32.  افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۹۱.
  33.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۹.
  34.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۹.
  35.  افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۹۱.
  36.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۳۶۹.
  37.  حرزالدین، معارف الرجال، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۵۴.
  38.  افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۹۱.
 

منابع

  • اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان‌، تصحیح: مجتبی عراقی- علی‌پناه اشتهاردی- حسین یزدی اصفهانی‌، قم‌، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
  • افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلا، ترجمه: محمدباقر ساعدی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۳۶۶ش.
  • امین، سید محسن، أعیان الشیعة،‌ بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
  • جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، نشر معروف، قم، ۱۳۷۹ش.
  • جناتی، محمدابراهیم، «مقدس اردبیلی در عرصه اجتهاد»، در مجله کیهان اندیشه، مرداد و شهریور ۱۳۷۵، شماره ۶۷.
  • حسینی تفرشی، مصطفی، نقدالرجال، قم، الرسول المصطفی(ع)، ۱۳۱۸ش.
  • حرز الدین، محمد، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، تحقیق: محمد حسین حرزالدین، قم،‌ منشورات مکتبة آیت الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۵ق.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الآمل فی علماء، نجف، جبل عامل مکتبة الأندلس - بغداد، ۱۳۸۵ق.
  • ربانی، محمد حسن، فقه و فقهای امامیه در گذر زمان، تهران، چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۶ش.

دیدگاه تان را بنویسید