به مناسبت سالروز شهادت شهید مظلوم بهشتی؛

شهید بهشتی چگونه به حوزه علاقه مند شد؟/نقش علامه طباطبایی در ماندن شهید بهشتی در ایران چه بود؟/چه شد که شهید بهشتی دیگر نتوانست به آلمان برگردد؟

شهید سید محمد حسینی بهشتی در دوم آبان سال 1307 در لومبان اصفهان متولد شد و حاصل زندگی اش سال ها مبارزه و خدمت به خلق خدا بود و سرانجام در هفتم تیرماه سال 1360 به همراه 72 تن از مسئولان نظام جمهوری اسلامی به شهادت رسید.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که به لطف روح بزرگشان مفید فایده باشد.

این قسمت به شهید والامقام سید الشهدای شهیدان انقلاب اسلامی سید محمد حسینی بهشتی اختصاص دارد که عمری را در راه خدا گذراند و سرانجام به دست کوردلان منافق در هفتم تیرماه سال 60 به همراه 72 تن از یاران انقلاب اسلامی به شهادت رسید.

 

زندگینامه و تحصیلات 

شهید سید محمد حسینی بهشتی در دوم آبان ۱۳۰۷ هجری شمسی در اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش از روحانیان اصفهان و امام جماعت مسجد لومبان بود. وی از چهار سالگی به مکتب رفت در مدتی کوتاه قرائت قران و خواندن و نوشتن را آموخت و سپس به دبستان دولتی ثروت که بعدها 15 بهمن نامیده شد رفت.

 

از آنجایی که شاگرد باهوش و درسخوانی بود در آزمون های پایان دوره دبستان در اصفهان دوم شد و برای ادامه تحصیل به دبیرستان سعدی رفت.

پس از شهریور 1320 و زمانی که در سال دوم دبیرستان مشغول به تحصیل بود به علت همکاری با طلاب مدارس دینی به دروس حوزه علاقه مند شد و به این ترتیب در سال 1321 و در حالی که نوجوانی 14 ساله بود، دبیرستان را رها کرد و به مدرسه صدر بازار وارد شد و با آموختن ادبیات عرب، منطق، کلام و سطوح فقه و اصول سرانجام در سال 1325 و در سن هجده سالگی به قم رفت و در مدرسه حجتیه به ادامه تحصیل دروس حوزه پرداخت.

 

شهید بهشتی از محضر اساتیدی همچون سید محمد محقق داماد، امام خمینی، آیت الله بروجردی، آیت الله سید محمد تقی خوانساری، حجت کوه کمری و آیت الله حائری یزدی استفاده کرد.

ایشان در این مدت علاوه بر تحصیل برای گذران زندگی اش به تدریس نیز می پرداخت.

تحصیل در مدارس دینی او را از ادامه تحصیل در دروس دبیرستان باز نداشت و همزمان آن مقطع را نیز ادامه داد و با شرکت در امتحانات متفرقه موفق به دریافت دیپلم ادبی شد و سپس با ورود به دانشکده الهیات معقول و منقول دانشگاه تهران، لیسانس خود را در سال 1330 گرفت و به قم بازگشت و در کسوت دبیر انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم به فعالیت پرداخت.

 

شهید بهشتی

 

سید محمد در بورس تحصیلی اروپا پذیرفته شده بود و از آنجایی که بسیار مشتاق یادگیری فلسفه غرب بود و در کلاس های فلسفه روحش اقناع نمی شد و کار به جدل می کشید از یادگیری فلسفه اسلامی ناامید شد و عزمش را جزم کرد تا به همین منظور راهی اروپا شود.

در همین ایام بود که علامه طباطبایی از تبریز به قم آمد و شهید بهشتی به اصرار شهید مطهری و با ناامیدی در کلاس های ایشان شرکت کرد. در انتهای کلاس اشکالی را مطرح کرد و علامه با دقت به سخنان سید محمد گوش کرد و بی هیچ تعصبی در کمال آرامش پاسخش را داد. همین برخورد درست و بجای علامه اثر خود را گذاشت و سید محمد را از رفتن به اروپا پشیمان کرد و در همان قم ماندگار و به این ترتیب شهید بهشتی شد شاگرد مکتب فلسفه علامه طباطبایی و در کلاس های اسفار ملاصدرا، شفای ابن سینا، اصول فلسفه و روش رئالیسم حضور پیدا کرد.

سال 1333 بود که سید محمد بهشتی دبیرستان دین و دانش را در قم تاسیس کرد و تا سال 42 اداره اش را خود به عهده داشت.

شهید بهشتی از سال 1335 تا 1338 به ادامه تحصیل در رشته الهیات پرداخت و موفق به دریافت دکترای فلسفه الهیات شد.

 سال 1339 سید محمد به همراه جمعی دیگر از جمله مرحوم آیت الله عبدالرحیم ربانی شیرازی، مرحوم آیت الله علی مشکینی و مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی و... درصدد سر و سامان دادن بیشتر حوزه علمیه قم برآمدند که با برنامه ای هفده ساله به پایه ریزی مدرسه حقانی انجامید.

 

ازدواج و خانواده

سال 1331 بود که سید محمد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو دختر و دو پسر هستند.

ملوک السادات فرزند ارشد او، استادیار پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران است.

سید علیرضا عضو هیئت علمی دانشکدهٔ علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس و دبیرکل جمعیت توحید و تعاون است.

سید محمدرضا دانشیار فلسفه دانشگاه تهران و عضو پیوستهٔ فرهنگستان هنر است.

 

فعالیت های سیاسی

با اینکه شهید بهشتی فعالیت های سیاسی اش را در نهضت ملی شدن صنعت نفت از سال های 1329 در تهران و اصفهان آغاز کرده بود اما این فعالیت ها با محوریت امام در سال 41 آغاز شد به این ترتیب که در سال 41 به همراه شهید مفتح کانون دانش آموزان قم را تشکیل دادند.

 با سخنرانی شهید بهشتی در جشن مبعث در دانشگاه تهران، هسته ای پژوهشی برای تحقیق درباره حکومت اسلامی تشکیل و همین قضیه باعث شد تا به اجبار ساواک، قم را به قصد تهران ترک کند.

شهید بهشتی با مهاجرت به تهران با اعضای هیات موتلفه اسلامی آشنا شد و به پیشنهاد شورای مرکزی مؤتلفه، امام برای این گروه شورای روحانیت و فقاهت تعیین کرد که از سید محمد، شهید مطهری، محی الدین انواری و مهدی مولایی تشکیل شد.

 

سال 1343 بود که ساخت مسجدی در هامبورگ به پایان رسید و از آنجا که نماینده آیت الله بروجردی قصد بازگشت به ایران را داشت، به پیشنهاد آیت الله میلانی و آیت الله حائری، شهید بهشتی روحانی این مسجد شد.

هر چند که تهیه گذرنامه برای این سفر به دلیل ترور منصور با مشکلاتی مواجه بود اما سرانجام سید محمد در اسفند سال 43 عازم هامبورگ شد و به ایفای نقش در تاسیس مرکز اسلامی هامبورگ و اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا در شاخه فارسی زبان پرداخت.

در مدت حضور در آلمان وی به سفر حج رفت و سفرهایی نیز به ترکیه، سوریه، لبنان و عراق و دیدار با امام موسی صدر و امام خمینی داشت.

ایشان در سال 49 سفری به ایران داشت که ساواک از فرصت استفاده کرده و او را ممنوع الخروج کرد و دیگر نتوانست به آلمان برگردد.

 

ادامه فعالیت های سیاسی تا پیش از انقلاب
پس از بازگشت به ایران، دوباره در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و سپس به عنوان کارشناس ارشد در کتاب‌های علوم دینی در سازمان تدوین کتاب‌های درسی ایران اشتغال داشت و به همراه شهید باهنر به گردآوری کتاب‌های درسی برای مدرسه‌ها پرداخت. ایشان همچنین از طرف وزارت فرهنگ به مأموریت‌هایی مانند آبادان فرستاده شد.
 
علاوه بر آن در کنار کارهای علمی و تکمیل کتاب‌های در دست نگارشش و کارهای حوزه، جلسه‌های تفسیر قرآن را در «مکتب قرآن» برگزار می‌کرد که دختران و پسران جوان در آن شرکت می‌کردند. نیز در مناسبت‌های گوناگون به سخنرانی می‌پرداخت. در فروردین ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد و چند روزی را در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری زندانی بود. 
 
زندانی شدن چندروزه باعث تعطیلی کلاس های تفسیر قران شد.
 
از سال ۱۳۵۵ در تلاش‌هایی برای ایجاد هسته‌های تشکیلاتی شرکت داشت که به ایجاد جامعه روحانیت مبارز انجامید.
 
از سال ۱۳۵۶ با اوج‌گیری انقلاب بر دامنهٔ کوشش‌هایش افزود.
 
در بهار ۱۳۵۷ سفری به اروپا و آمریکا داشت. هدف او در این سفر دیدار با دانشجویان و استادان دانشگاه و هماهنگی حرکت‌های سیاسی گروه‌های باورمند به رهبری امام بود.
 
پس از هجرت امام به پاریس برای دیدار با ایشان عازم فرانسه شد.
 
در عاشورای ۱۳۵۷ پس از سخنرانیش بازداشت شد و مدت کوتاهی را در زندان اوین و کمیتهٔ مرکزی بود.
 
ادامه فعالیت های سیاسی پس از انقلاب اسلامی 
با پیروزی انقلاب اسلامی ایشان دبیر شورای انقلاب شد و به دلیل باور نیرومندی که به کارهای حزبی داشت، در بیست و نهم اسفند سال 57 حزب جمهوری اسلامی را با همراهی مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی، مرحوم آیت الله هاشمی و شهید باهنر تاسیس کرد.
 
شهید بهشتی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی شرکت کرد و برای تدوین قانون اساسی انتخاب شد.
 
در چهارم اسفند ۱۳۵۸ به دستور امام خمینی عالی ترین مقام قضایی یعنی ریاست دیوان عالی کشور به وی واگذار شد که تا زمان شهادت عهده دار این سمت بود.
 
در دوم تیرماه سال 60 با عزل بنی صدر از رئیس جمهوری به همراه شهید باهنر و آیت الله هاشمی عضو شورای موقت ریاست جمهوری شد.
 

شهادت 

شامگاه هفتم تیرماه سال 60 بود که بمبی در دفتر حزب جمهوری اسلامی به وسیله یکی از اعضای سازمان منافقان منفجر شد و سید محمد در حالی که مشغول سخنرانی برای جمعی از ارکان نظام بود به شهادت رسید.

دیدگاه تان را بنویسید