یادداشت جی پلاس

برای جهانی شدن بسکتبال ایران چقدر شادی کنیم؟/ یک صعود و 10 نکته!

تیم ملی بسکتبال با برتری برابر استرالیا به جام جهانی صعود کرد. حالا سوال اینجاست که برای این موفقیت چقدر باید به جشن و پایکوبی بپردازیم؟

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش سرویس ورزشی جی پلاس؛ تیم ملی بسکتبال بالاخره در آخرین مسابقه انتخابی به جام جهانی صعود کرد. صعودی که البته به دست خودمان و پیروزی بدست آمد و یک جشن تمام عیار را هم در پی داشت. به این ترتیب بسکتبال ایران پس از حضور در دوره های 2010 و 2014، سومین تجربه جهانی خود را در سال 2019 و در چین پشت سر خواهد گذاشت. رقابت هایی که به علت همین سیستم جدید انتخابی یک سال دیرتر برگزار می شود. به همین خاطر هم از آخرین دوره این رقابت ها که ایران هم آن شرکت کرد، پنج سال می گذرد.

به هر ترتیب تیم ایران با پیروزی برابر استرالیا در خانه جشن سومین صعودش به جام جهانی را گرفت. صعودی که البته نیازمند نگاه جامع تری است و در کنار شادی هایمان بد نیست دقیق تر به آن توجه کنیم. نگاهی که باید نه مثبت و نه منفی بلکه واقع بینانه و به دور از هیجانات باشد. به این ترتیب قطعا هم نکات مثبت خواهد داشت و هم منفی که دیدن و پرداختن به هر دو برای آینده بسکتبال لازم است.

1. پیش از بازی ایران و استرالیا در گزارشی به پنج حالت صعود ایران اشاره کردیم. پنج حالتی که اگر هرکدام به تنهایی به نفع ایران پیش می آمد، سهمیه جهانی را می گرفتیم. جالب است بدانید از این پنج حالت سه تای آن ها به نفع تیم ایران انجام شد. یعنی اول از همه تیم ایران استرالیا را برد اما اگر این اتفاق هم نمی افتاد، پیروزی ژاپن برابر قطر و باخت لبنان سهمیه را به ایران می داد.

2. اینکه تیم ملی بسکتبال خودش تکلیف صعود را مشخص کرد و با برد سهمیه گرفت، اتفاق بسیار خوبی بود. آن هم با پیروزی برابر تیم نامداری مانند استرالیا. گرفتن سهمیه با نتایجی که دیگر تیم ها برایمان گرفتند، به اندازه این پیروزیِ شیرین و صعود به جام جهانی نمی چسبید. آن قاب های خوشحال و فریادهای شادی بازیکنان هم در  تاریخ تالار بسکتبال آزادی ثبت نمی شد. پس چه خوب شد که به تور این استرالیا خوردیم و با پیروزی جهانی شدیم. 

3. استرالیایی که در ایران به میدان رفت، بیش از هشتاد درصد بازیکنانش برای اولین بار در پنجره های انتخابی جام جهانی به میدان می رفتند و با احتساب بازی اول شان در این پنجره، دومین بازی ملی شان بود. پس این تیم را شاید تیم دوم استرالیا هم نتوان به حساب آورد آن هم بدون سرمربی و تک ستاره اش. سرمربی استرالیا برای هدایت تیم باشگاهی اش از اردوی این تیم کنار رفت و سنتر و یکی از معدود ستاره های تیم هم برای بازی در لیگ صربستان راهی این کشور شد. پس در کنار ثبت این پیروزی در تاریخ برای اولین بار، یادمان باشد چه تیمی را برده ایم.

4. تیم ایران در پنجره ششم بدون تکیه گاه هایی مانند صمد نیکخواه بهرامی و به خصوص حامد حدادی به میدان رفت. نبود هیچ کدام از این بازیکنان در این پنجره و جمع و جور کردن تیم توسط ستاره هایی همچون یخچالی، مشایخی و جمشیدی اتفاق خوبی بود و ومثل پنجره گذشته ظهور این ستاره ها و خارج شدن آنها از پوسته یک استعداد و بازیکن جوان را وعده داد.

5. نکته ای که پس از باخت اول به ژاپن بر سر زبان ها افتاد، ترس و واهمه درباره صعود ایران بود. در ظاهر و از بیرون شاید اینطور به نظر برسد که صعود به جام جهانی کار بسیار دشواری است و افتخار ارزشمندی هم حساب می آید. در ارزشمندی این تجربه و اتفاق که شکی نیست اما بیایید یک مثال ساده بزنیم. تیم فوتبال ایران دو دوره پیاپی است سهمیه جام جهانی را از میان یکی از چهار سهمیه مستقیم آسیا را می گیرد. همه هم خوشحال می شوند اما در عین حال به نوعی مدعی هستیم ایران باید یکی از چهار سهمیه را بگیرد و از راهیابی به جام جهانی با وضعیت فعلی جشن می گیریم. اما آیا از رقابت های 2026 که تعداد تیم ها 48 بشود و سهمیه فوتبال آسیا هم به هفت یا هشت برسد، بازهم صعود ایران به جام جهانی اتفاق خیلی بزرگی می شود؟

شرایط صعود به جام جهانی بسکتبال در این دوره، به مراتب ساده تر از فوتبال در 2026 بود. بسکتبال آسیا در گذشته تنها یک سهمیه برای جام جهانی داشت. سهمیه ای که به قهرمان رقابت قاره ای می رسید اما حالا این تعداد به عدد هفت رسیده! بر فرض اگر استرالیا و نیوزلند که از اقیانوسیه آمده اند را هم کنار بگذاریم، آسیایی ها هم پنج سهمیه مستقیم دارند. یعنی حالا که شانس صعود پنج برابر شده، بسکتبال ایران با همه تلاش و کوششی که کرده و باید دست مریزاد هم گفت اما واقعا در چه شرایطی توانست این سهمیه را بگیرد؟

6. پوستری که فیبا برای صعود ایران به جام جهانی منتشر کرد، شاید هم بدون منظور باشد اما خیلی جالب است. سه بازیکنی که در این پوستر حضور دارند، در جشن یکشنبه شب در تیم ایران حضور نداشتند. حامد حدادی که برجسته ترین تصویر را دارد، با آن شرایط و رفتار عجیب از تیم کنار گذاشته شد، ارسلان کاظمی که دو پنجره است مورد غضب کادرفنی است و صمد هم که فعلا اصلا بسکتبال بازی نمی کند!

7. درست است که تیم ایران در روز پایانی تیمی را برد که حداقل نام بزرگی دارد. درست است که برای سومین بار پیاپی به جام جهانی بسکتبال صعود کردیم اما یادمان نرود که با ادعای آقایی در آسیا و حتی دومی پس از چین در میادین مختلف به میدان می رویم اما دو بازی رفت و برگشت را به ژاپن باختیم! اگر ما ستاره هایمان را در آن دو بازی نداشتیم، آن ها هم در هر دو بازی دو یا یک ستاره شان را نداشتند اما برابر ما برنده شدند. یادمان نرود که نمی توانیم تمام تیم ها را کنار بگذاریم و بعد بگوییم ما بهترین هستیم. استرالیا و نیوزلند را کنار بگذاریم، سپس چین را و حالا هم لابد نوبت ژاپن است که از قاعده آسیا مستثنی شود!

8. تیم ایران بارها صحبت از پوست اندازی و جوان گرایی کرده اما خبری از این مهم در تیم ملی نیست. آنقدر سرمربی تیم ملی برای این کار دست به عصا حرکت می کند که بازیکنان با تجربه مانند اوشین و آرن، خودشان یکی یکی از تیم ملی خداحافظی می کنند تا بلکه سرمربی مجبور شود از جوان تر ها استفاده کند!

مشخص است که تیم ایران در کنار بازیکن های پخته ای مانند جمشیدی، یخچالی، مشایخی و دیگران نیاز دارد چهره های جوانی مانند نوید رضایی فر و دیگران را خیلی زود و در میدان های مهم وارد ترکیب کند تا تیم ملی بسکتبال حداقل روزهای بدتری را در آینده نبیند. امروز اگر خودمان حدادی را کنار گذاشته ایم، در آینده مجبور به این کار می شویم و اگر همین امروز هم برای جانشینش به فکر چاره باشیم، خیلی دیر کرده ایم.

9. بسکتبال ایران برای سومین بار پیاپی سهمیه حضور در جام جهانی را گرفته. رقابت هایی که البته از این دوره لقب جام جهانی را دارد و در ادوار گذشته با عنوان قهرمانی جهان از آن یاد می شد. با این حال نه تنها اسم، بلکه سیستم صعود، تعداد تیم ها و شرایط برگزاری آن هم متفاوت است. برای تیم ایران هم همین طور بوده. تیمی که در دو دوره گذشته به سختی قهرمان قاره شد و تنها سهمیه را از آن خود کرد اما در این دوره به یکی از هفت سهمیه رسید. هفت سهمیه ای که البته چینی ها از آن بیرون بودند و به دلیل میزبانی از قبل صعود کرده بودند!

10. نباید یادمان برود که در دوره بعد، نه تنها سایر تیم ها شرایط بهتری پیدا می کنند، بلکه چین هم به رقابت های انتخابی خواهد آمد و آن موقع تیم ایران نه تنها دیگر صمد و حامدی نخواهد داشت بلکه ستاره های کنونی اش هم دیگر تا این اندازه جوان نیستند و کارش برای رسیدن به یکی از هفت سهمیه هم دشوارتر از امروز خواهد شد. پس حالا که جشنمان را گرفتیم و کاغذ رنگی هایمان روی زمین آرام گرفت، به فکر آینده باشیم و یک بار هم که شده به دور از برخی واکنش های شخصی، قدری کلان تر به بسکتبال نگاه کنیم. بسکتبالی که خیلی زودتر از رشته ای مانند والیبال راهی المپیک شد و به قهرمانی آسیا رسید اما این روزها به دنبال رسیدنش به شرایط کنونی والیبال هستیم!

دیدگاه تان را بنویسید