نیروهای ارتجاعی همچنان قدرتمند باقی می مانند و این فرصت را برای خود محفوظ نگاه می دارند که اگر بن سلمان نتواند انتظارات جوانان را برآورده کند، مقابله به مثل کنند و اقدامات بن سلمان را تلافی کنند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، وب سایت کانادایی آی پالیتیکس (ipolitics) در گزارشی نوشت: بر خلاف موج اعتراضاتی که در ماه فوریه هفت سال پیش به راه افتاد، بهار عربی که به تحریک شاهزاده «محمد بن سلمان» در حال راه افتادن است، به خوبی پیش می رود.
حداقل در حال حاضر این چنین است.
ولیعهد 32 ساله کنونی عربستان از زمانی که پدرش ملک سلمان در ژانویه 2015 بر تخت سلطنت نشست، حاکم بلامنازع این کشور بوده است.
با گذشت سه سال از آن زمان تا به امروز، تغییر و تحولات گسترده ای در این کشور رخ داده است.
در حال حاضر عاقلانه است که با لفظ «تغییر» به آنها بپردازیم تا «اصلاحات». اهداف واقعی شاهزاده محمد و شانس موفقیت او بسیار متضاد هستند.
لیبرال های غربی از اقدامات بن سلمان در خصوص اجازه دادن به زنان برای رانندگی و اجازه دادن به آنها برای حضور در مسابقات فوتبال ابراز رضایت می کنند.
در عین حال، یک اداره کل سرگرمی ایجاد شده است که بیشتر به عنوان یک وزارتخانه طراحی شده است که سعودی ها را به سمت داشتن تفریحاتی چون شرکت در کنسرت های موسیقی سوق می دهد.
همه اینها به مزاج جمعیت جوانان عربستان سعودی، که به خوبی از فرهنگ غلط جوانان آگاه هستند و نمی فهمند چرا باید از این برنامه ها محروم باشند، خوش آمده است.
طرح اصلاحات اقتصادی طولانی مدت محمد بن سلمان موسوم به «چشم انداز 2030» نیز که محصول مطالعات مشاوران غربی است، مورد استقبال قرار گرفته است. هدف این است که مقادیر زیادی از ثروت نفتی عربستان سعودی را به یک صندوق حمایتی برای ایجاد یک اقتصاد متنوع تر، قبل از اینکه ذخایر هیدروکربن از بین بروند، انتقال دهند.
چشم انداز داشتن شغل واقعی و حرفه ای، و نه فقط زندگی کردن با حقوق بازنشستگی دولتی، برای بسیاری از جوانان سعودی بسیار جذاب است.
بن سلمان همچنین به تغییر رابطه سمی بین آل سعود و روحانیون متعصب وهابی تمایل نشان می دهد. بخش عمده تروریسمی که جهان را در 40 سال گذشته درگیر خود کرده است، ریشه در این قرارداد مرگبار دارد.
اما هنوز هم یک سوال مطرح است که آیا برخی از تغییرات گسترده بن سلمان واقعا اولین گام در جهت رهایی اجتماعی و سیاسی برای 32 میلیون نفر ساکن در این کشور است.
دلواپسان در عربستان سعودی و کشورهای همسایه در خاورمیانه این مسئله را مطرح می کنند که آیا بن سلمان در واقع تلاش می کند تا توجه ها را از این واقعیت که او در حال ایجاد یک حکومت «استبدادی یک نفره» است، منحرف سازد؛ این در حالی است که در داخل خانواده سلطنتی پیش از این سیستم «خشن اما موثر» اجماع اجرا می شد.
این دیدگاه توسط بعضی از اقدامات دیگر شاهزاده محمد تقویت می شود.
راه اندازی جنگ شخصی او علیه ایران، رقیب اصلی عربستان سعودی در خاورمیانه، یکی از بدترین بحران های غیرنظامی جهان را در جنگ یمن ایجاد کرده است. نیروهای سعودی با بمباران مناطق مسکونی، هزاران غیرنظامی را در این کشور قتل عام کردند و گرسنگی و بیماری هم در این کشور بیداد می کند.
و بن سلمان تلاش بی رحمانه ای برای تحمیل تحریم ها علیه دولت قطر، با طرح اتهام حمایت از تهران، اعمال کرده است.
شاهزاده محمد زمانی که پدرش در سال 2015 پادشاه بود، فرد دوم این کشور بود. او وزیر دفاع بود و در نتیجه کنترل نیروهای مسلح اصلی را بر عهده داشت.
اما گارد ملی عربستان سعودی (SANG)، که متهم به دفاع از خانواده سلطنتی و مسلح به وسایل نقلیه ضد زرهی پیشرفته کانادایی بود، توسط «محمد بن نایف» ولیعهد آن زمان کنترل شد. او یکی از شاخه های دیگر رقیب خاندان سلطنتی - ابن سعود - محسوب می شد.
با این حال بن نایف فرد آسیب پذیری بود. او هیچ گاه از آثار منفی سوء قصد نافرجام اوت سال 2009 نتوانست خلاصی یابد.
اگرچه آسیب دیدگی او بسیار جزئی بود، بن نایف هرگز از ترسو دلهره پس از این سوء قصد نجات پیدا نکرده است.
بنابراین بن نایف در ژوئن سال گذشته و زمانی که بن سلمان جایگزین او شد، هیچ مقاومتی نکرد. این اقدام راه را برای کودتای 4 نوامبر بن سلمان هموار کرد.
طی این اقدام بیش از 380 تن از مردان ثروتمند و قدرتمند عربستان سعودی که اکثر آنها شاهزاده ها بودند، در هتل پنج ستاره «ریتز کارلتون» شهر «ریاض» بازداشت شدند. برخی معتقدند کارزار ضد فساد به رهبری «شی جینپینگ» رئیس جمهور چین برای درک رویکرد ولیعهد عربستان مفید است. کمپین شی علیه فساد عمومی برای درک بیشتر اهداف و ارزش های حزب کمونیست بوده اما در عین حال شی از این کارزار به عنوان فرصتی برای به حاشیه راندن مخالفان و تقویت جایگاه خود استفاده کرده است.
دادستان کل عربستان روز سه شنبه گذشته از آزادی این زندانیان و مصادره 107 میلیارد دلار برای دولت در قالب های مختلف خبر داد.
بن سلمان از زمان تاسیس این کشور توسط ابن سعود در سال 1932، در موقعیت منحصر به فردی قرار دارد و تلاش می کند خود را به عنوان قدرت بلامنازع این پادشاهی تحمیل کند.
در کوتاه مدت شاید این اقدامات بن سلمان با سکوت 15 خانواده قدرتمند این کشور در کنار روحانیون پرنفوذ وهابی مواجه شود، اما نیروهای ارتجاعی همچنان قدرتمند باقی می مانند و این فرصت را برای خود محفوظ نگاه می دارند که اگر او نتواند انتظارات جوانان را برآورده کند، مقابله به مثل کنند و اقدامات بن سلمان را تلافی کنند.
