در حالی‌که افشاگری‌های تازه درباره رابطه دونالد ترامپ با جفری اپستین دوباره توجه افکار عمومی را به یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های دهه‌های اخیر جلب کرده، واکنش رئیس‌جمهور سابق آمریکا نه تنها شفاف‌سازی نبوده، بلکه با انکار، طفره‌روی، انحراف موضوع و تلاش برای سانسور همراه بوده است. ترامپ به‌جای پاسخ‌گویی درباره ارتباط خود با فردی متهم به قاچاق جنسی، روایت شخصی‌اش از «شکار جادوگر» را بار دیگر زنده کرده و حتی پای اوباما، بایدن و انتخابات ۲۰۲۰ را نیز به میان کشیده است—رفتاری که بیش از هر چیز، به ذهنیتی متهم‌وار شباهت دارد تا موضعی از سر بی‌گناهی.

به گزارش سرویس ترجمه و بین‌الملل جماران،  آتلانتیک نوشت: فرض کنید مقام دولتی منتخب هستید و ناگهان درمی‌یابید که یکی از دوستان قدیمی‌تان، بدون اطلاع شما، در حال اداره یک شبکه قاچاق جنسی بوده است. طبیعی است که برای اثبات بی‌گناهی خود در این ماجرا تلاش زیادی کنید. احتمالاً خواستار شفاف‌سازی کامل شده و با صراحت به تمام سؤالات درباره ارتباط احتمالی‌تان پاسخ می‌دادید. اما رفتار دونالد ترامپ در مواجهه با پرونده جفری اپستین هیچ شباهتی به چنین رویکردی ندارد.

دور جدید تلاش‌های شتاب‌زده ترامپ برای فرار از پاسخگویی از هفته گذشته آغاز شد؛ زمانی که وال‌استریت ژورنال گزارش داد او در سال ۲۰۰۳ پیامی حاوی عبارتی معنادار و یک طراحی دستی در دفتر یادبودی که به مناسبت پنجاه‌سالگی جفری اپستین تهیه شده بود، ثبت کرده است. این موضوع به‌تنهایی تنها اندکی به اطلاعات عمومی درباره رابطه ترامپ و اپستین افزود. با این حال، ترامپ به‌جای بی‌اهمیت جلوه‌دادن گزارش، اصالت آن را انکار کرد و گفت: «من در عمرم هرگز تصویری ننوشته‌ام» — دفاعی عجیب و محدود، به‌ویژه برای فردی که گزارش‌ها نشان می‌دهد در آن دفتر نوشته: «باشد که هر روز تو، رازی شگفت‌انگیز دیگر باشد» — خطاب به مجرمی که راز زندگی‌اش، سوءاستفاده سازمان‌یافته از دختران نوجوان بود. این انکار بلافاصله با توجه به علاقه شناخته‌شده ترامپ به طراحی و خط‌خطی‌های شخصی، بی‌اعتبار شد

 

درخواست سانسور به‌جای پاسخگویی!

ترامپ سپس در پلتفرم Truth Social مدعی شد که از روپرت مرداک، مالک وال‌استریت ژورنال، خواسته بود انتشار گزارش را متوقف کند و پاسخی امیدوارکننده نیز دریافت کرده بود، اما در نهایت گزارش منتشر شد. در شرایط عادی، اعتراف یک رئیس‌جمهور به تلاش برای سانسور یک گزارش افشاگرانه، به‌تنهایی می‌توانست به یک رسوایی سیاسی تمام‌عیار تبدیل شود. اما ترامپ چنان به روایت شخصی خود از رسانه‌ها باور دارد — روایتی که طبق آن هر رسانه‌ای خارج از کنترل او «اخبار جعلی» محسوب می‌شود — که انتشار این گزارش را نه لکه‌ای بر اعتبار خود، بلکه نشانه‌ای از ضعف اخلاقی مرداک تلقی کرد.

 

حمله به دشمنان همیشگی؛ تاکتیک انحرافی ترامپ پس از افشاگری!

پس از آنکه موفق به جلوگیری از انتشار گزارش نشد، ترامپ به سیاست انحراف افکار عمومی روی آورد. او برای جلب دوباره وفاداری هواداران مرددش، بار دیگر دشمنان همیشگی خود را آماج حمله قرار داد. روز جمعه، تولسی گبرد، مدیر اطلاعات ملی، اتهاماتی تکراری را مطرح کرد مبنی بر اینکه دولت اوباما پرونده دخالت روسیه را برای ضربه زدن به ترامپ جعل کرده بود. اما هیچ‌یک از داده‌ها یا شواهد ارائه‌شده، حتی از دور نیز مؤید این ادعا نبودند. تمام این عملیات فریب مبتنی بود بر خلط میان دو مسئله مجزا: اینکه آیا روسیه به دستگاه‌های رأی‌گیری نفوذ کرده بود (که دولت اوباما به‌صورت علنی و محرمانه آن را رد کرده بود)، و مسئله جداگانه‌ای که به تلاش روسیه برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی از طریق هک و افشای ایمیل‌های حزب دموکرات مربوط می‌شود — موضوعی که دولت اوباما، بازپرس ویژه رابرت مولر، و همچنین یک کمیته دوجناحی در سنای آمریکا همگی آن را تأیید کرده‌اند.

چرا تولسی گبرد دقیقاً در این مقطع زمانی تصمیم گرفت اطلاعات اطلاعاتی مربوط به سال ۲۰۱۶ را منتشر کند و آن‌ها را به‌گونه‌ای تحریف‌شده بازگو نماید—در حالی‌که این اطلاعات پیش‌تر از سوی دولت اوباما به‌طور علنی تأیید شده بود؟ پاسخ این پرسش را دونالد ترامپ خود به‌وضوح آشکار ساخت؛ آن‌هم زمانی‌که در جریان نشست خبری مشترک با رئیس‌جمهور فیلیپین، برای فرار از پاسخ به پرسش‌هایی درباره پرونده جفری اپستین، مسیر گفت‌وگو را به‌سمت حمله به باراک اوباما منحرف کرد.

ترامپ در پاسخ به پرسشی درباره اپستین گفت: «راستش من خیلی پیگیر این موضوع نیستم. به نظرم این هم یکی دیگر از همان پرونده‌های شکار جادوگر است. ادامه همان پروژه قدیمی. اما آنچه باید درباره‌اش حرف زد، این است که آن‌ها رئیس‌جمهور اوباما را کاملاً گیر انداختند.»

او هنوز توضیح نداده که چرا «شکار جادوگری» که نزدیک به یک دهه است ذهنش را به خود مشغول کرده، برایش همچنان اولویت دارد، اما پرونده تازه‌ای که خود به‌تازگی مطرح کرده، آن‌قدر بی‌اهمیت است که نمی‌خواهد درباره‌اش صحبت کند.

در واقع، ترامپ خود تلویحاً ارتباطی میان این دو ماجرا برقرار کرده است. او پرونده اپستین را بخشی از یک توطئه‌ی ادامه‌دار توصیف کرده که به ادعای او، در نهایت به سرقت انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ توسط جو بایدن منتهی شده است: «و راستی، این ماجرا به رقابت ۲۰۲۰ رسید. و رقابت ۲۰۲۰ تقلبی بود.»

ممکن است تصور شود که چنین پیوندی، علاقه ترامپ به پیگیری پرونده اپستین را بیشتر می‌کند؛ به‌ویژه با توجه به وسواس بی‌پایان او برای اثبات این ادعا که در سال ۲۰۲۰ پیروز شده است. اما این‌بار چنین نشد.

با مطرح کردن انتخابات ۲۰۲۰، ترامپ تلاش کرد نظریه توطئه پیرامون اپستین را سنگین‌تر و تاریخی‌تر جلوه دهد—و همزمان بی‌گناهی خود را به ادعاهایی گره بزند که هرگز در عمل به نفعش اثبات نشده‌اند. حال تصور کنید که واقعاً هیچ ارتباطی با جرایم اپستین نداشتید. در این صورت، احتمالاً از مقایسه این پرونده با رسوایی‌هایی که در آن‌ها هشت نفر از نزدیک‌ترین همکارانتان به زندان محکوم شدند، یا ماجرای تلاش برای تقلب در انتخابات که نهایتاً منجر به استیضاحتان شد، خودداری می‌کردید.

اما ترامپ، برخلاف این منطق، عمداً بر شباهت میان پرونده اپستین و گذشته جنجالی خود تأکید می‌کند. او در اصل استدلال می‌کند که «شکار جادوگر» مربوط به اپستین به‌همان اندازه جعلی است که ادعای پیروزی بایدن در انتخابات ۲۰۲۰—یعنی دقیقاً به همان اندازه واقعی.

روز گذشته، مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، در واکنش به فشار برخی اعضای حزب جمهوری‌خواه برای تصویب قطعنامه‌ای غیرالزام‌آور با هدف افشای کامل اسناد دولتی مربوط به پرونده جفری اپستین، اعلام کرد که به‌جای آن، مجلس را برای تعطیلات تابستانی خواهد بست. این تصمیم در شرایطی اتخاذ شد که ترامپ پیش‌تر مصرانه خواستار استفاده حداکثری از هر روز کاری ممکن در سایه اکثریت شکننده‌اش در کنگره بود، و با توجه به برداشت رایج در واشنگتن مبنی بر اینکه جانسون حتی بدون چراغ سبز ترامپ اقدامی نمی‌کند، این اعلام تعطیلی زودهنگام را باید نشانه‌ای از استیصال و اضطراب شدید رئیس‌جمهور تلقی کرد.

 

 افشای اسناد نامرتبط؛ چرا ترامپ سراغ پرونده مارتین لوتر کینگ رفت؟

همچنین در همان روز، دولت ترامپ اعلام کرد که هزاران صفحه سند مربوط به ترور مارتین لوتر کینگ جونیور را منتشر خواهد کرد. مشخص نیست که چه ضرورتی این افشاگری ناگهانی را ایجاب کرده است. استدلال ترامپ مبنی بر اینکه ماجرای اپستین بیش از حد کسل‌کننده و تکراری است و ارزش پرداختن ندارد، به‌وضوح با این اقدام در تضاد است؛ چراکه اگر مرگ کینگ در سال ۱۹۶۸ را «موضوعی تازه» تلقی کنیم، این ادعا چندان پذیرفتنی نیست.

در واقع، افشای اسنادی که هیچ‌کس خواستار انتشار آن‌ها نبوده، به‌روشنی تمایل ترامپ به خودداری از انتشار اسنادی را برجسته می‌کند که افکار عمومی به‌شدت پیگیر آن هستند. اگر پلیس بخواهد زیرزمین خانه‌تان را به‌دلیل مشاهده آخرین سرنخ یک فرد گمشده در خودروی شما بازرسی کند، و شما در پاسخ پیشنهاد دهید که میز کار و کمدتان را بررسی کنند، این اقدام نه‌تنها سوءظن را از بین نمی‌برد، بلکه آن را تشدید می‌کند.

شاید ترامپ آن‌چنان به دروغ‌گویی خو گرفته که اصولاً برای مواجهه با موقعیت‌هایی که واقعاً چیزی برای پنهان‌کردن در آن‌ها ندارد، استراتژی مشخصی ندارد. یا شاید هم — و این فرضیه هر روز باورپذیرتر می‌شود — او به این دلیل رفتاری شبیه فردی گناهکار دارد، چون واقعاً گناهکار است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.