تایوان امروز تقریبا نیمی از ظرفیت تولید جهانی را برای تمام نیمه هادی‌ها و نسبت بسیار بالاتر (شاید 90 درصد) پیشرفته‌ترین تراشه‌ها را در اختیار دارد. به عبارت دیگر، سهم تایوان در بازار نیمه هادی‌های پیشرفته، تقریبا دو برابر سهم نفت تولید شده توسط اوپک است.

به گزارش جماران؛ امروز ستون فقرات تقریبا هر صنعت مهم استراتژیک و شریان حیاتی دنیای کلان داده‌ها را تراشه‌ها و نیمه هادی‌ها تشکیل می‌دهند و تسلط چین بر تایوان، بی شک تولید این نیمه هادی‌ها را نابود می‌کند.

به صورت میانگین سالانه حدود 600 میلیارد دلار تراشه نیمه هادی در جهان تولید می‌شود. این تراشه‌ها به محصولاتی از تلفن‌های هوشمند گرفته تا ماشین‌ها و ابررایانه‌ها که در مجموع چندین تریلیون دلار ارزش دارند ختم می‌شود و ارزش نهایی آن‌ها سالانه به ده‌ها تریلیون دلار می‌رسد.

امروز، آخرین نسل تراشه‌ها تنها در دو مکان تولید می‌شود: تایوان (توسط شرکت تولید نیمه هادی تایوان یا TSMC) و تا حد بسیار کمی در کره جنوبی (توسط سامسونگ).

تایوان امروز تقریبا نیمی از ظرفیت تولید جهانی را برای تمام نیمه هادی‌ها و نسبت بسیار بالاتر (شاید 90 درصد) پیشرفته‌ترین تراشه‌ها را در اختیار دارد. به عبارت دیگر، سهم تایوان در بازار نیمه هادی‌های پیشرفته، تقریبا دو برابر سهم نفت تولید شده توسط اوپک است.

همانطور که انرژی ارزان روسیه برای چندین دهه به توسعه صنعت آلمان دامن زد، نیمه هادی‌های تایوان نیز باعث پیشرفت فناوری جهانی، رونق هوش مصنوعی و ظهور غول‌های فناوری تریلیون دلاری ایالات متحده مانند اپل، گوگل، مایکروسافت و اِن‌ویدیا شده است.

همچنین، به لطف افزایش تولید تراشه‌های تایوانی، هزینه‌های محاسباتی تراشه‌ها در دهه‌های اخیر به طور تصاعدی کاهش یافته است. به عنوان مثال، تراشه‌های پیشرفته‌ای که در آخرین نسل گوشی‌های هوشمند اپل استفاده می‌شوند، امروز قیمت هر کدام از آن‌ها کمتر از 100 دلار است. بدین ترتیب، ترکیب رشد بالای تولید تراشه‌ها و توسعه فناوری آن‌ها در تایوان، دسترسی جهانی به تراشه‌ها و نیمه هادی‌ها را آسان و با هزینه کم ممکن ساخته است.

اریک اشمیت؛ مدیر عامل و رییس سابق گوگل، سال گذشته در گفتگو با نشریه فارن افرز (Foreign Affairs) اظهار کرد: «هواپیماهای سریع‌تر باعث تولید هواپیماهای سریع‌تر نشد، اما رایانه‌های سریع‌تر به ساخت رایانه‌های سریع‌تر کمک می‌کنند و از دست دادن تراشه‌های تایوانی این چرخه را از بین می‌برد.» این خود گویای اهیمت استراتژیک صنایع نیمه هادی تایوان برای اقتصاد جهانی است.

برخلاف نفت و گاز (کالاهایی که منبع آن‌ها را می‌توان به راحتی تغییر داد)، چنین قابلیت برای نیمه هادی‌های سطح بالا در جهان وجود ندارد و ساخت و فعال سازی تاسیسات تولید تراشه‌های پیشرفته برای جایگزینی کارخانه‌های ریخته گری تایوانی سال‌ها طول می‌کشد.

هر ماه تاخیر در از سرگیری عرضه تراشه در سطوح قبل از بحران می‌تواند باعث افزایش زیان‌های اقتصادی جهانی و توقف پیشرفت در زمینه‌های حیاتی، از پزشکی تا علم مواد شود.

اگر چین تصمیم خود مبنی بر اشغال تایون را عملی سازد، حتی اگر چین کارخانه‌های ریخته‌گری تایوانی را دست نخورده تصرف کند، آن‌ها احتمالا برای رسیدن به سطح تولید قبل از جنگ به شدت با محدودیت روبرو هستند.

اختلال در برق، به‌روزرسانی‌های نرم‌افزاری، تامین تجهیزات خارجی، تعمیر و نگهداری و مهندسی و همچنین خروج بسیاری از متخصصان و کارشناسان تراشه ها از تایوان، برای ماه‌ها یا حتی سال‌ها، تاسیسات تولیدی اشغال شده، به‌ویژه با توجه به تحریم‌های اقتصادی پس از جنگ که دموکراسی‌های جهان اعمال خواهند کرد، با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.

تشنج اقتصادی جهانی که به دنبال قطع تراشه‌های تایوانی ایجاد می‌شود، می‌تواند از تشنج ناشی از بحران مالی جهانی و همه‌گیری کووید-19 فراتر رود. از دست دادن دسترسی به نیمه هادی‌های تایوانی پنج تا 10 درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را کاهش می‌دهد.

مطمئنا اگر تراشه‌های حیاتی تایوان از بازارهای جهانی ناپدید شوند، اقتصاد چین دچار شکست‌های بزرگی خواهد شد و اقتصاد دیگر کشورهای صنعتی نیز همینطور است. حاکمان پکن، که قدرت را با مجموع صفر در نظر می‌گیرند، ممکن است این را بهایی ارزشمند بدانند. به خصوص اگر چین در نهایت به عنوان تولید کننده پیشرو تراشه در جهان ظاهر شود.

بی شک تایوان نخستین هدف چین در زنجیره و حلقه متحدان ایالات متحده در منطقه است و با از دست رفتن تایوان به احتمال زیاد سیستم و شبکه حلقه متحدان آمریکا دچار چالش اساسی و عدم هماهنگی می‌شود.

در نهایت اگر چین تایوان را ضمیمه کند، ایالات متحده ممکن است دسترسی به فرصت‌های تجاری و سرمایه گذاری ارزشمند در آسیا را از دست دهد و این موضوع به شدت به اقتصاد ایالات متحده آسیب می‌رساند. تاریخ نشان داده که هژمون‌های منطقه‌ای به طور منظم چشم انداز اقتصادی هژمونی‌های جهانی را محدود می‌کنند.

جنیفر لیند؛ متفکر علوم سیاسی، در یک مقاله در نشریه فارن افرز در سال 2018 در مورد زندگی در سایه چین نوشت: در تلاش چین برای تسلط منطقه‌ای، چنین کشورهایی قدرت اقتصادی فوق العاده‌ای را توسعه می‌دهند و از آن بهره می‌برند. آن‌ها همچنین نظام‌های عظیم می‌سازند، رقبای خارجی را اخراج می‌کنند و از نهادهای منطقه‌ای و برنامه‌های فرهنگی برای تثبیت نفوذ خود استفاده می‌کنند.

بی شک، تلاش چین برای کنترل بر آسیا، بزرگ‌ترین و پویاترین منطقه اقتصادی جهان، ضربه‌ای ویرانگر به منافع اقتصادی ایالات متحده وارد خواهد کرد. آسیای شرقی و اقیانوس آرام یک سوم تولید ناخالص داخلی جهانی را از نظر برابری قدرت خرید تشکیل می‌دهند، سهمی که تقریبا دو برابر ایالات متحده است.

در این سناریو، شبکه‌های تجاری پر جنب و جوش و باز منطقه احتمالا به یک سیستم گفتار با چین به عنوان مرکز و کشورهای تحت انقیاد در پایان، تبدیل خواهند شد. در بدترین سناریو، ایالات متحده ممکن است دسترسی به حجم تجارت با 9 شریک تجاری آسیایی خود به جز چین را از دست دهد. تجارت کالاهای دو طرفه این گروه با ایالات متحده در سال 2023 نزدیک به 940 میلیارد دلار بود که حدود 60 درصد بیشتر از تجارت کالاهای ایالات متحده با خود چین است. سرمایه گذاران آمریکایی نیز بی شک متضرر می‌شوند.

در کشورهای آسیایی علاوه بر چین، به ویژه در آسیای جنوب شرقی، ایالات متحده یکی از بزرگ‌ترین منابع سرمایه‌گذاری است. آمریکایی‌ها مبالغ نامحدودی را وارد کارخانه‌ها، مراکز داده و املاک و مستغلات در سراسر منطقه کرده‌اند و از آن‌جایی که این زیرساخت‌ها از نظر فیزیکی غیرقابل حرکت هستند، در برابر تغییرات اجباری مالکیت تحت اجبار چین آسیب‌پذیر خواهند بود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.