نشست امسال سران گروه هفت در هیروشیما، به تعبیر یک متخصص، چیزی شبیه به یک «باشگاه قلب‌های تنها» می شود، جایی که رهبران دوست‌داشتنی می‌توانند برای مشکلات داخلی خود با یکدیگر همدردی و ایده‌هایی را برای بازگرداندن نظر مثبت رای دهندگان رد و بدل کنند.

به گزارش جماران به نقل از نیویورک تایمز، پیتر بیکر، خبرنگار ارشد کاخ سفید، از سال 1997 جلسات گروه 7 را پوشش می دهد. او در تازه ترین گزارش از هیروشیما ژاپن به بررسی چالش‌های پیش‌روی نشست اخیر گروه 7 پرداخته است:

سیاستمدارانی از گوشه و کنار جهان می آیند، به زبان های مختلف صحبت می کنند، باورهای ایدئولوژیک متفاوت و از 43 تا 80 سال سن دارند. هیچ کدام آنها هم در خانه ( کشورهای خودشان) چندان محبوب نیستند.  برای جو بایدن و همتایانش از قدرت‌های صنعتی پیشرو جهان، عصر نارضایتی دموکراتیک است که رأی‌دهندگان دائماً از روسای جمهور و نخست‌وزیری که انتخاب کرده‌اند ناراضی هستند.  هر یک از رهبران به دلایل مختلف در شرایط سختی قرار دارند اما مبارزات مشترک آنها شکنندگی جوامع آزاد را در زمان شکاف های عمیق سیاسی و فرهنگی نشان می‌دهد.

این  وضعیت باعث شده که نشست امسال سران گروه هفت در هیروشیما، به تعبیر یک متخصص، چیزی شبیه به یک «باشگاه قلب‌های تنها» شود، جایی که رهبران دوست‌داشتنی می‌توانند برای مشکلات داخلی خود با یکدیگر همدردی و ایده‌هایی را برای بازگرداندن نظر مثبت رای دهندگان رد و بدل کنند. چند روز دوری از خانه برای گفت و گو و تبادل نظر با همتایان می‌تواند نقش مسکن را برای رهبرانی ایفا کند که در خانه تحت فشار افکار عمومی قرار دارند،  فرصتی برای ایستادن و ایفای نقش دولتمردی که ظاهرا در حال شکل دادن به بخشی از تاریخ است. با این همه این مشکلات آنها را همه جا تعقیب کرده و و می تواند گزینه ها و نفوذ آنها را محدود کند. جو بایدن صبح جمعه خود را در روز افتتاحیه نشست سه روزه نه با بحث بلندبالا درباره امور ایالتی، بلکه با یک تماس تلفنی نیم ساعته با واشنگتن آغاز کرد. تماس تلفنی با مرکز برای بحث درباره مذاکرات با جمهوری خواهان درباره مسائل مربوط به مخارج و بدهی. او شامگاه همان روز مجبور شد مراسم شام رهبران را 90 دقیقه زودتر ترک کند تا باز هم به تماس تلفنی با واشنگتن درباره همان سوژه مورد بحث در صبح آنروز برسد.

سوزان مالونی، مدیر برنامه سیاست خارجی در مؤسسه بروکینگز، گفت: «ما شاهد وضعیتی هستیم که در آن رهبران قدرتمندترین دموکراسی‌های جهان در حالی که با وضعیت متزلزلی در خانه روبه‌رو هستند مجبورند همزمان با چالش های جهانی هم درگیر شوند.  این می‌تواند به شک و تردید در میان متحدان ما و اعتماد بیش از حد در میان دشمنان ما دامن بزند و در نتیجه همه ما را آسیب‌پذیرتر کند.»

داده‌های نظرسنجی گردآوری‌شده توسط Morning Consult در روزهای اخیر نشان می‌دهد که رهبران تنها چهار کشور از ۲۲ کشور بزرگ مورد مطالعه دارای محبوبیت بالای ۵۰ درصد بودند: نارندرا مودی از هند، آلن برست از سوئیس، آندرس مانوئل لوپز اوبرادور از مکزیک و آنتونی آلبانیز از استرالیا.  می‌توان گفت که محبوبیت 78 درصدی مودی طبق این نظرسنجی مورد غبطه سایر اعضای حاضر در هیروشیما قرار گرفت هرچند که در هند از اختلافات مذهبی برای منافع سیاسی سوء استفاده می شود و اصلی ترین مخالف سیاسی نخست وزیر هم با اتهام افترا از پارلمان اخراج شده است.

نکته قابل توجه این است که هیچکدام از رهبران گروه هفت حمایت اکثریت مردمش را در چنته ندارد.  بر اساس گزارش Morning Consult، جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا، که پاییز گذشته انتخاب شد، با 49 درصد محبوبیت بهترین عملکرد را داشت، پس از او جو بایدن با 42 درصد، جاستین ترودو نخست وزیر کانادا با 39 درصد، اولاف شولز صدر اعظم آلمان با 34 درصد، ریشی سوناک نخست وزیر بریتانیا با 33 درصد ، فومیو کیشیدا از ژاپن با 31 درصد و امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه با ۲۵ درصد قرار گرفتند.

مایکل آبراموویتز، رئیس خانه آزادی، سازمانی مستقر در واشنگتن که دموکراسی را در سرتاسر جهان تشویق می‌کند، می‌گوید: « ارقام پایین محبوبیت‌ها،  بیشتر بازتاب دوقطبی شدن فزاینده در تعدادی از این جوامع است. مثلا حتی اگر جو بایدن  خیابان‌ها را با طلا سنگفرش کند هم باز نیمی از کشور با آن مخالفت می‌کنند. بدیهی است که دموکراسی ها باید کارکرد بهتری داشته باشد، اما شواهد کمی وجود دارد که اقتدارگرایان می توانند کار بهتری انجام دهند.

سرخوردگی نسبت به رهبر فعلی، آزمونی برای قدرت ماندگاری دموکراسی در زمانی که تحت فشار قرار گرفت،  است.   گروه آبراموویتز که وضعیت دموکراسی در سراسر جهان را دنبال می‌کند می‌گوید که وضعیت دموکراسی در 17 سال گذشته دائما در حال عقب نشینی بوده است. به عنوان نمونه ، دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق خواستار «فسخ» قانون اساسی ایالات متحده به منظور تسهیل بازگشت او به قدرت شده بود. جو  بایدن هم معمولا می گوید که مأموریت خود را دفاع از دموکراسی می‌داند.

هر رهبری در کشور خود با مشکلات منحصر به فرد خودش دست و پنجه نرم می‌کند. به عنوان نمونه امانوئل مکرون که سال گذشته با کسب 58.5 درصد آرا مجدداً در انتخابات انتخاب شد، با اصرار بر افزایش سن بازنشستگی از 62 به 64 سال، با کاهش محبوبیت و اعتراض های شدید خیابانی روبه رو شد.  یک نظرسنجی که در ماه جاری منتشر شد نشان داد که امانوئل مکرون در رقابت مجدد با مارین لوپن، رهبر راست افراطی – این بار شکست خواهد خورد.

به همین ترتیب، اگر اکنون انتخابات در برخی کشورها تکرار شود حزب محافظه کار سوناک به حزب کارگر در بریتانیا، حزب لیبرال ترودو به حزب محافظه کار در کانادا و حزب سوسیال دموکرات  شولز نتیجه را به اتحادیه دموکرات مسیحی در آلمان واگذار می‌کنند.

برخی ضعف رهبران گروه هفت را به نگرانی اقتصادی پس از همه گیری کووید-19 نسبت می دهند. کارل بیلد، نخست وزیر سابق سوئد، می‌گوید: «به نظر می رسد موجی از نارضایتی دموکراسی های ما را فرا گرفته است. من فکر می کنم بازگشت تورم به این موضوع بی ارتباط نیست. »

این اولین بار نیست که رهبران گروه هفت در حالی دور هم جمع می شوند که وضعیت آنها در خانه چندان تعریفی ندارد. جان جی کرتون، مدیر گروه تحقیقاتی گروه هفت در دانشگاه تورنتو می‌گوید که چنین وضعیتی معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که کشورهای زادگاه رهبران تحت تأثیر رکود یا رکود تورمی شدید قرار بگیرند، که اکنون  اینطور نیست.

در چنین زمان‌هایی که نظرسنجی‌ها پایین است، اجلاس گروه هفت به باشگاه قلب‌های تنها تبدیل می‌شود، زمانی که رهبران به نوعی با هم درباره این وضعیت درد دل  و شاید هم با تبادل نظر به احیای محبوبیت از دست رفته یکدیگر کمک می کنند.

با اینهمه برخی اینگونه استدلال می‌کنند که مشکلات سیاسی رهبران گروه هفت باید به عنوان دلیلی برای کارآمدی دموکراسی در نظر گرفته شود. بر خلاف رهبران اقتدارگرا، در سیستم سیاسی دموکراتیک اگر رهبران از عهده مسئولیت محوله بر نیایند رای داده شده از آنها پس گرفته خواهد شد. لذا مسئولیت پذیری نقطه قوت دموکراسی ها است نه ضعف آن.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.