یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

سخنی با مسئولین

باشگاه مخاطبان جماران، درآستانه سده بیست ویکم شاهدتغییرات اساسی درحیات جامعه بشری هستیم. جهان ازعصر منابع سنتی به عصر سرمایه و امروز به عصر دانش، ارتباطات، تخصص و مهارت قدم گذارده است. دراین عرصه، دولت های قابلیت ساز از ظرفیت بالایی نه تنها برای تنظیم وساماندهی منابع موجود(بالفعل) بلکه برای فعال کردن منابع بالقوه برخوردار می باشند.

تنظیم امورداخلی وخارجی، وضع و تدوین قوانین مناسب برای عرصه های مختلف حیات ملی و بین المللی، ظرفیت سازی نهادی و سازمانی برای اجرای قواعد و مقررات و حل تعارضات ومنازعات از اولویت های چنین دولتی است. بنابراین دراین قبیل دولت ها قاعدتا باید براساس اصل تخصص و تفکیک سامان یافته عمل شود. به گونه ای که پذیرش اصل تخصص دراختصاص مناسب مسئولیت ها در درون نهادها و سازمان های حکومتی و اداری ازملزومات اولیه ایجاد و تقویت چنین دولت هایی است. طبیعتا چنین دولت هایی ازظرفیت انعطاف پذیری و انطباق پذیری لازم برای مواجهه باتغییرات و تقاضاهای فزاینده درمحیط داخلی وخارجی برخوردارهستند. درچنین شرایطی این ظرفیت ها علاوه بر ابعاد نهادی و ابزاری نیازمند توانایی های ذهنی و نرم افزاری(مدیریتی-اطلاعاتی) برای تحلیل موقعیت ها، تقاضاها و مدیریت بحران می باشند.

بنابراین درصورت فراهم شدن چنین بستری دردولت ها، عرصه عملی واستقلال نهادهای مدنی نیزگسترش می یابد و دولت به تدریج از ایفای نقش های اقتدار آمیز در ارتباط با جامعه مدنی فاصله می گیرد و به عنوان یک میانجی و تنظیم کننده درروابط مدنی ظاهرمی شود. درحقیقت هیچ دولتی و نهادی ازظرفیت های بالقوه علوم انسانی بی نیاز نیست، اما گاه ممکن است این توهم بوجود آید که بدون اتکاء به این ظرفیت ها نیز می توان کشور را اداره کرد. با این که مهم ترین عنصرتمدن ساز علوم انسانی وپس از آن به طور اخص علوم سیاسی است، گاه دولت ها به دلیل درگیرشدن درمسائل روزمره ویا به دلایل دیگر از نقش برجسته این علوم غفلت می کنند و به سایر مسائل زودگذر عطف نظر می نمایند. بروز و ظهور چنین عارضه ای را می توان به زعم کارل اشمیت فیلسوف و نظریه پرداز سیاسی معاصر، حاصل انفعال رمانتیک که برابر با شاعرانه سازی عرصه سیاست ورزی است، تعبیرکرد. همان گونه که استحضار دارند از جمله وظایف اصلی علوم و درراس آن دانش سیاست بهینه سازی نظام اداره و مدیریت کشوری است. براین اساس حوزه های مختلف کاربردی که دانش سیاست و روابط بین الملل می تواند درچهارچوب آنها خدمات کاربردی و عملیاتی ارائه دهند مشتمل است برحوزه هایی نظیر: سیاست گذاری عمومی(دولتی)،اطلاعاتی-امنیتی،سیاست خارجی،ارتباطات ورسانه ها،آموزش وپژوهش و امورقضایی و...

یکی از دلایل اصلی کاربردی نشدن علم سیاست درایران را می توان حضور کمرنگ دانش آموختگان این گونه رشته ها درفرایند تصمیم سازی به دلیل حاکم شدن ملاحظات خاص در فضای سیاست دانست. توجه به دیدگاه الی ویور(ole waver) نظریه پرداز مسائل امنیتی درمقام ارزیابی الگوی مدیریت سیاسی کشورهای جهان سوم دراین مورد خاص، تا حدودی می تواند به تبیین این موضوع کمک کند. مطابق نظراو، دراین الگوی مدیریتی، دستگاه اجرایی برای مدیریت سریع ترو قاطع ترمسائل جامعه به آنها صبغه امنیتی می بخشد و درفضای مبتنی برحساسیت و ضرورت، به مدیریت پدیده ها می پردازد.

از جمله پیامدهای منفی این رویکرد، افزایش ریسک درمدیریت پدیده هاست که بدین ترتیب عرصه تصمیم گیری به افرادی با ویژگی های خاص محدود می شود. به عبارت دیگر، برپایه این تحلیل می توان نتیجه گرفت، مدیریت مبتنی برفهم سیاسی الگوی مدیریت قاطع، سریع و تک گفتار را ترجیح می دهد. درحالی که جوهره دانش سیاست ازتکثرروش ها صحبت می کند و لذا دانش آموختگان سیاست ازصحنه مدیریت عملا فاصله می گیرند تا به مسائل نظری صرف توجه کنند. نتیجه آن که حساسیت فضای سیاست باید تا حد امکان مدیریت و کاهش یابد تا زمینه ورود این گونه ظرفیت ها به آن صحنه ها و کاربردی شدن دانش سیاست فراهم شود.

هم اکنون دولت وقت آنچنان که شایسته است از دانش تخصصی و ظرفیت و توانایی ویژه فارغ التحصیلان و دانش آموختگان دکتری دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی درگرایش های مختلف علوم انسانی و همچنین علوم سیاسی و روابط بین الملل بویژه در مناصب و مسئولیت های مرتبط اجرایی بهره نمی گیرد و درچنین وضعیتی ماشاهد سوء مدیریت و سوء تدبیر دربخش های گوناگون سیاسی و اجرایی هستیم. درحالی که بین پیشرفته بودن یک کشور و درجه همکاری متخصصین رشته های مختلف دانشگاهی و بالاخص علوم سیاسی با حکومت کنندگان ارتباط مستقیم وجود دارد.

از آنجا که انتظار می رود از تخصص و قابلیت حرفه ای و تجربی فارغ التحصیلان دکتری این گونه رشته ها به عنوان مدیر اثر گذار و ارشد در دستگاه دیپلماسی کشور وسایر نهادهای مرتبط نظیر: وزارت کشور، استانداری ها و غیره...استفاده شود، متاسفانه شرایط تحقق چنین ایده ای نه تنها فراهم نگردیده است و بلکه دانش تخصصی بسیاری از مسئولین وکارگزاران گماشته شده درمناصب و مسئولیت های مرتبط سیاسی همخوان نیست. پیشنهاد مشخص این است که زمینه ای مهیا گردد تا از دانش تخصصی و قابلیت های اجرایی و توانمندی های تجربی پژوهشگران و متخصصین رشته های گوناگون علوم انسانی و بویژه علوم سیاسی از طریق معرفی آنها به مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز دولتی بهره گیری شود. به طورحتم فراهم گردیدن شرایط تحقق چنین ایده ای ضمن توسعه و تعالی بخشی به اهداف وسیاست های دولت محترم در حوزه اجرا کمک شایانی به حل و فصل بسیاری از مشکلات جاری درعرصه های مختلف خواهدبود. درپایان با جمله ای حکمت آموز ازمولوی شاعرنامی ایران زمین درفیه ما فیه به عرایض خود خاتمه می دهم:

اکنون اگر صدهزار بار آب دریا را طاس طاس بپیماید، گوهر را نیابد. غواصی می باید تا به گوهر، راه برد و آنگاه هرغواصی نی، غواصی نیکبختی، چالاکی، این علم ها و هنرها همچون پیمودن آب دریاست به طاس، طریق یافتن گوهر، نوعی دیگر است.

 

حبیب عشایری/ مدرس دانشگاه و پژوهشگر

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.