وقتی من با یک مسئول حکومتی درباره خطاهایشان ابراز نگرانی میکنم، همواره در مقابل چشمم این می گذرد که بهایی که مردمم باید در مقابل این خطاها بپردازند چیست! من انبوه خانوادههایی را میبینم که زیر بار سیاستهای توهمزا و اشتغالزُدا فرو میپاشند. دختران معصومی را میبینم که ناگزیر به سمت تنفروشی کشیده میشوند و جوانان غیرتمندی را میبینم که به شیوههای فاسد برای کسب درآمد ناگزیر می شوند و بنابراین هیچ جایی برای تعارف و مماشات نمی بینم. در مقام بیان نظر کارشناسی، قول لین را پیش روی خود می گذارم اما وقتی چشمانداز این خطاکاری پیشِ روی من است، به ناچار از سیره علی بن ابی طالب(ع) پیروی میکنم. افتخار من این است که دافعهام متوجه کسانی است که جاهطلباند، چاپلوسی را میپسندند، اهل ربا، دزدی و رانت هستند. این دافعه، برای من افتخارآمیز است.
گروه اقتصادی: فرشاد مومنی در شب بزرگداشت هفتادسالگیاش، از خودش کمتر گفت و از نسلی بیشتر گفت که باور داشت زندگی با عزت جمعی معنا پیدا میکند، نه با نفع فردی. او خود را پرورشیافته همان نسلی دانست که برای بهبود حال جامعه، از منافع شخصی گذشت. در سخنانش، بارها به آموزگارانی اشاره کرد که بر شکلگیری اندیشه و وجدان اجتماعیاش تأثیر گذاشتهاند؛ از معلمان دبستان تا اندیشمندانی چون شهید بهشتی، شریعتی، و عالینسب.
مومنی تاکید کرد که دانشگاه را آگاهانه انتخاب کرده تا دانشی تولید کند که به کار توسعه عدالتمحور بیاید، نه به خدمت رانت و قدرت درآید. او از عهدی گفت که با خدا بسته است؛ عهدی برای استفاده از علم در مسیر دفاع از بیپناهان، نه تامین آسایش شخصی. در میان همه تاثیرگذاران زندگیاش، وقتی از مادرش گفت، صدایش آرامتر و نگاهش متاثرتر شد. زنی صبور که در تنگدستی و بیماری، خم به ابرو نیاورد و فرزندانش را با صبر و ایمان بزرگ کرد و حقیقتا یتیمی واقعیاش بعد از مادرش بوده است.
به گزارش جماران، «شب فرشاد مومنی» در قالب هشتصد و پنجاه و ششمین شب از سلسله برنامههای فرهنگی شبهای بخارا، به مناسبت هفتاد سالگی این اقتصاددان برجسته، با همکاری مجله بخارا و دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد و دکتر فرشاد مومنی به عنوان آخرین سخنران این مراسم، در آغاز سخنان خود گفت: برای من که هیچگاه سخن گفتن نزد هیچکس دشوار نبوده، اکنون و در این جمع، سخن گفتن را دشوار می بینم. اینهمه لطف، محبت و بزرگی برای من، افزاینده بار مسئولیت است و از خداوند می خواهم توفیق حمل این بار را به من لطف کند. من وامدار بیشمار معلم هستم، از تعدادی از آنها در این مراسم یاد شد، اما تاثیرپذیری من از شرافت، حریت و مسئولیت شناسی آموزگاران دبستان و دبیرستانم اصلا کمتر از معلمان دانشگاهم نبودده است و اکنون از سر خضوع در برابر آنها سر تعظیم فرود میآورم و از خداوند میخواهم که حقوق آنها را بر من حلال کند.
فرزند نسلی هستم که چنین تربیت شد که برای حقوق اجتماعی، بر حقوق شخصی اولویت قائل باشد
او افزود: من فرزند نسلی هستم که از ابتدا چنین تربیت شد که برای حقوق اجتماعی، بر حقوق شخصی اولویت قائل باشد. این ویژگی، پدیدهای مربوط به نسل ماست و متعلق به تنها من نیست، اما ممکن است در برخی این ویژگی آشکار شود و در برخی نه. نسل ما نسلی بود که خود را فدا میکرد تا جامعه و مردمش با عزت زندگی کند و امید به آینده را در وجودشان حفظ کنند.
دانشگاه را آگاهانه انتخاب کردم
مومنی با اشاره به تاثیر برخی اندیشمندان بر شکلگیری مسیر فکریاش تصریح کرد: بدون تردید، در همه این سالها همه این آموزگاران که تعدادشان بیشمار است، بر من حق دارند، اما حقوقی که شهید بهشتی، دکتر شریعتی، جهانبگلو و عالی نسب بر من بیشتر است. من دانشگاه را آگاهانه انتخاب کردم. از دل تجربه نخستوزیری و تجربه حزب جمهوری دریافتم که در ذخیره دانایی مکتوب ایرانیان، بهویژه از دریچه اقتصاد سیاسی، اندیشههای ثمربخش و اعتلابخش، فراوان نیستند و این مناسبات رانتی، بیشتر به ادبیاتی بها داده که از دل آن خیر جمعی حاصل نمیشود. در یک مناسبات نابرابر، برای خواصی خیر و برای اکثریت قاطع جامعه، شر می سازد.

دست استمداد به سوی همه کسانی دراز میکنم که دغدغه اعتلا ایران را دارند
وی در ادامه گفت: من دانشگاه را با چنین نیتی انتخاب کردم و از خداوند خواستم که به من توفیق دهد در بسط دهنده آن ادبیاتی باشم که به نام توسعه در دنیا آزمون شده اما در ایران هنوز هم در غربت به سر میبرد. تلاشهای ما تاکنون کافی نبوده و از همینرو دست استمداد به سوی همه کسانی دراز میکنم که دغدغه اعتلا ایران را دارند. ما به کمک نیاز داریم.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به تفاوت خود با کسانی که زود دلسرد میشوند، عنوان کرد: فرق من با آنهایی که بهسرعت مأیوس میشوند این است که من از شکستها، ناکافی بودن توانمان را نتیجه میگیرم؛ نه نادرستی مسیر را. بنابراین معتقدم که باید بیشتر تلاش کرد، نه اینکه بگوییم کاری کردیم و فایده نداشت، آنچه به یاس منجر می شود، رویکردی نارسا، ناکافی و همراه با توهم است؛ چرا که حتی این گونه نبود که همه سخنان پیامبر خدا را گوش کنند. ایشان هم با تربیت کادر، ایجاد ساختار مناسب و تزریق اراده، می توانست سطوحی از موفقیت را به دست آورد.
در یک ساخت رانتی، تلاشهای عزتخواهانه، استقلال خواهانه و عدالتطلبانه نه تنها پاداشی نمیگیرد، بلکه تنبیه های سنگین هم مواجه می شود
ما خستگیناپذیر باقی می مانیم
مومنی با انتقاد از ساختارهای رانتی تاکید کرد: معلوم است که در یک ساخت رانتی، تلاشهای عزتخواهانه، استقلال خواهانه و عدالتطلبانه نه تنها پاداشی نمیگیرد، بلکه تنبیه های سنگین هم مواجه می شود. بنابراین اگر این تلاشها ثمربخش نباشد، بهمعنای آن است که کافی نبودهاند، نه اینکه بیفایده بودهاند. این همان مرامی است که من در پی ترویج آن هستم و معتقدم نجات ایران هم نیازمند چنین بینش و نگرشی است. این گونه است که ما خستگیناپذیر باقی می مانیم و من این را از کلام مولا امیرالمؤمنین علی(ع) الهام گرفته ام، آنجا که به یارانشان هشدار میداد که مبادا ایمان شما به راهتان کمتر از ایمان خلافکاران به باطلشان باشد. ما باید استقامت داشته باشیم و خستگی ناپذیر باشیم، تعدادمان را زیاد کنیم تا باب نجات گشوده شود و من بههیچوجه از این مسیر مایوس نیستم.
این اقتصاددان به بخشهایی از سخن دکتر محسن رنانی درباره نحوه تعاملی که او در کلاسهای درس با دانشجویان دارد و با آنها مانند مسئولان اقتصادی، با نقدی صریح صحبت می کند، اشاره کرد و با لحنی طنزآمیز خطاب به رنانی گفت: این تعبیری که دکتر محسن رنانی عزیز مطرح کرد، مانند بسیاری دیگر از حرفهای او نادرست بود.
این سخن مومنی، با خنده و تشویق حضار همراه شد.
نمیتوانم با مسئولان تعارف کنم وقتی بهای خطاهایشان را مردم با فروپاشی زندگیشان میپردازند
سیاستهای اشتباه، دختران را به تنفروشی و جوانان را به فساد میکشاند
مومنی ادامه داد: اما این سخن، از این نظر حرف متینی است که وقتی من با یک مسئول حکومتی درباره خطاهایشان ابراز نگرانی میکنم، همواره در مقابل چشمم این می گذرد که بهایی که مردمم باید در مقابل این خطاها بپردازند چیست! من انبوه خانوادههایی را میبینم که زیر بار سیاستهای توهمزا و اشتغالزُدا فرو میپاشند. دختران معصومی را میبینم که ناگزیر به سمت تنفروشی کشیده میشوند و جوانان غیرتمندی را میبینم که به شیوههای فاسد برای کسب درآمد ناگزیر می شوند و بنابراین هیچ جایی برای تعارف و مماشات نمی بینم.
این سخنان مورد تشویق حاضران در نشست قرار گرفت.

افتخار من این است که دافعهام متوجه کسانی است که جاهطلباند
او با اشاره به سخنان دکتر نمازی، اظهار داشت: در مقام بیان نظر کارشناسی، قول لین را پیش روی خود می گذارم اما وقتی چشمانداز این خطاکاری پیشِ روی من است، به ناچار از سیره علی بن ابی طالب(ع) پیروی میکنم. همان طور که دکتر مهدوی به درستی اشاره کرد، افتخار من این است که دافعهام متوجه کسانی است که جاهطلباند، چاپلوسی را میپسندند، اهل ربا، دزدی و رانت هستند. این دافعه، برای من افتخارآمیز است.
خود را فرزند میر مصطفی عالی نسب میدانم
این اقتصاددان با بیان اینکه من خود را فرزند میر مصطفی عالی نسب میدانم، یادآورشد: ایشان خاطره ای برای من نقل کرد و گفت با یکی از یاران صدیقم که سمت معلم اخلاق برای من داشت؛خانه دکتر مصدق رفتیم و ایشان آنچنان کوبنده با مصدق حرف زد که مصدق وا رفت، بعد من به ایشان گفتم شما در تعالیم اخلاقی خود چیزهای دیگری به ما می گویید چطور اینقدر محکم با این مردی که خودت والایی شخصیتش را اذعان داری صحبت می کنی!؟ آن معلم اخلاق پاسخ داد در نزد اصحاب قدرت باید به گونه ای صحبت کنی که سرخ شوند؛ چرا که فلزهای صلب، تا سرخ نشوند از خود انعطاف نشان نمی دهند. من این را درست می دانم و مردانه سعی می کنم همین مشی را ادامه دهم و اگر خدای ناکرده قصور و تقصیری هم در این زمینه داشته باشم، عذرخواهی می کنم.
عهد کردم از دانشم برای پر کردن جیبم استفاده نکنم
افتخار میکنم اگر دافعهام متوجه رانتخواران و چاپلوسان باشد
مومنی با بیان اینکه من خود را وامدار محبتها و عنایتهای غیرمتعارفی می دانم که خداوند به واسطه همین روحیه، به من ارزانی داشته و افزود: روزی که وارد دانشگاه شدم، با خداوند عهد کردم که در مواجهه با دانشجویان، هیچگاه عاملی برای سرخوردگی یا بیانگیزگی هیچ دانشجویی از هیچ مشربی نباشم. حتی اعضای خانوادهام گاهی با طعنه میگویند که اگر میشود، نام ما را هم از لیست فرزندان خارج کن و در لیست دانشجویانت بگذار، شاید توجه بیشتری بگیریم! من این شوخی را میپذیرم اما تصورم این است که تا روزی که به عهدی که با خدا بستهام وفادار بمانم، خداوند عنایاتش را شامل حال من می کند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با اشاره به عهد خود با خداوند خاطرنشان کرد: از خدا خواستم به دانش من برکت دهد و در عوض، من هم تعهد کردم که از این دانش برای پر کردن جیبم استفاده نکنم، بلکه آن را در خدمت دفاع از بندگان بی پناهت قرار دهم. تا زمانی که به این عهد پایبند باشم، خود را مشمول الطاف خداوند میدانم.
وی ضمن اشاره به برگزاری این برنامه با بیان اینکه این جلسه برای من کاملا غافلگیرکننده بود و تا چند روز پیش از آن اطلاع نداشتم. همین نشان میدهد که دوستان بسیار عزیزی، بهویژه آقایان علی دهباشی، رئیس جعفری و مقیسه زحماتی فراتر از استاندارد کشیدهاند تا چنین مراسمی برگزار شود. از همه آنها صمیمانه سپاسگزارم، گفت: استاد فقید «عالینسب» همیشه با برگزاری مجلس بزرگداشت برای خودشان مخالف بودند و میگفتند بزرگداشتمان را با خدا حساب کنیم. مجلسی بگذارید که به بیان دردهای مردم و تهدیدهایی که امنیت ملی را نشانه رفته اختصاص یابد.

مومنی با اشاره به شرایط امروز کشور گفت: کشور ما شرایط بسیار پرمخاطره ای را تجربه می کند و به گمان من بخش اعظم این بحرانها، حاصل نادانی، فساد و ناتوانی کسانی است که بدون شایستگی مسئولیت پذیرفتهاند. در حالیکه با همین ذخیره دانایی موجود، میتوان کشور را با هزینهای بسیار کمتر و دستاوردی بیشتر اداره کرد و این محصول تلاشهای بزرگانی است که یادآوری نام و تلاشهایشان به ما نشان می دهد آن همه اظهارلطفی که به من شد، نسبت به تلاشهای آنها اندک است.
وی با بیان اینکه لطف الله میثمی برای من در میان آنها که در قید حیات هستند، یک الگو است، اضافه کرد: وقتی مجاهدت غیرقابل وصف او را چه از نظر پایمردی، پایداری و چه از نظر فداکاری در راه جامعه اش می بینم، با این وضعیت ظاهری و اینکه تعداد آثار تحریری و ترجمه ای اش با کل آثار بخش بزرگی از اعضای هیئت علمی دانشکده ما برابری می کند احساس کوچکی می کنم. این مرد با غیرت و پایمردیاش برای همه ما یک الگوست. خدا را شکر میکنم که در زمانهای زندگی کردهام که در آن شهید بهشتی، مطهری، شریعتی، بازرگان، محمدرضا حکیمی حضور داشتند. برای من، به طور خاص، سید مرتضی شبستری جایگاه ویژهای دارد که امیدوارم فرصتی برای معرفی شایسته ایشان فراهم شود.
او با لحنی متأثرکننده گفت: این شب برای من، شبی خاطره برانگیز است؛ چراکه هرگز در عمرم تا این حد یک جا از لطف و محبت دوستان شرمنده نشده بودم. از خدا میخواهم که این لطف، مایهای از انرژی برایم باشد تا بتوانم همچنان نسبت به آنچه که در توانم است فروگذار نکنم؛ چرا که درک من از قیامت، تأثیر زیادی در این سبک زندگیام دارد. مناسبترین تعبیر برای قیامت را «یوم الحسرة» میدانم؛ روزی که فرصتهای از دسترفته و انتخابهای نادرست را در برابر چشمانمان قرار میدهند. این برای من بزرگترین تنبه است. من از خدا خواستم که در آن روز حسرت نخورم، و در هر زمان تمرکزم را روی کاری بگذارم که خیر عمومی در آن باشد. از او خواستم که استقلالم را حفظ کند و از خیرشخصی مستقل از خیر عمومی را نمی خواهم.
مومنی با بیان اینکه دوست دارد کلام آخر را به پدر و مادرش اختصاص دهد، ادامه داد: نسل ما، در خانواده هایی زندگی کردند که فقر را به خوبی چشیدند و یتیمی اصلی من بعد از درگذشت مادرم بود، بسیار فراتر از درگذشت پدرم. زنانی که آن زمان مسئولیت مادری را داشتند، چه ها می کردند، با اینکه در تمام عمرم توفیق داشتم با بسیاری از بزرگان حشر و نشر داشتهام، اما انسانی با درجهای از توکل، رضا و صبر مثل مادرم ندیدهام. ایشان 19 سال دیالیز می شد اما خم به ابرو نیاورد، در زمستانهای سخت تهران، در شرایطی که آب لوله کشی نداشتیم، آن گونه برای ما زحمت می کشید و یک بار هم در تمام عمر این زحمات را به روی ما نیاورد.
در پایان، او با تقدیر از از زحمات علی دهباشی، گفت: صمیمانه از همه عزیزانی که این شب را رقم زدند سپاسگزاری میکنم.
به گزارش جماران، در پایان این مراسم مجری، اعلام کرد که هدایای متعددی برای دکتر مومنی ارسال شده اما یکی از این هدایا فرستاده میرحسین موسوی است که اگر بود به عنوان سخنران اصلی، سخنرانی می کرد. روی این تابلو نوشته شده بود «چو ایران نباشد تن من مباد». همچنین یک لوح نیز از سوی بنیاد بهره وری موقوفات آستان قدس رضوی و لوح دیگری از سوی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به دکتر مومنی اهدا شد.