برخی به دلیل بغضهایی که دارند، سفیدشویی هایی نسبت به عملکرد رضاشاه می کنند. باید حساسیتهایی وجود داشته باشد، اگر مبدا تحولات در ایران مدرن را 1304 بدانید یک نسخه ای برای آینده ترویج می کنید و به دیکتاتور مصلحی می رسید که همه چیز را اصلاح کرد و ایران آباد را ساخت، اما اگر مبدا تحولات را انقلاب مشروطه و زحماتی که شاید شروع آن از جنگهای ایران و روس و اقدامات امیرکبیر و عباس میرزا و قائم مقام و سپهسالار و انقلابیون مشروطه بدانید بود، به یک نسخه دیگری برای اصلاح کشور می رسید. نسبت به دستهایی که به دنبال این است که اصرار کند این مملکت دیکتاتور مصلح می خواهد حساس باشیم. چه نفعی برای رضاشاه و یا کشور دارد که کسی اصرار کند قبل از رضاشاه، هر چه بود پوچ بود و زحمات پرارج ملتی را بی ارج کند.
دکتر رسول رئیس جعفری، پژوهشگر ارشد تاریخ اقتصادی، ضمن بررسی برخی انتقاداتی که نسبت به عملکرد محمد مصدق در جریان ملی شدن نفت از سوی برخی از پژوهشگران مطرح می شود، با بیان اینکه برخی تصور می کنند سرمایه گذاری خارجی انگلستان در ایران انقلاب صنعتی تمام عیار بوده است، ادامه داد: مصدق در سی و ششمین کمیسیون نفت در 1329 هدف خود را اعاده حاکمیت سرزمینی و کنترل کامل بر منابع عنوان کرد. اما اکنون برخی چنان درباره انقلاب شکوهمند صنعتی صحبت می کنند که گویا تلاش می کنند بروشور تبلیغاتی برای شرکت نفت ایران و انگلیس بسازند! خجالت آور نیست که پلیس و راه و شهرسازی در اختیار یک کشور خارجی باشد و بعد ساخت چند تاسیسات را انقلاب صنعتی می دانند!؟
به گزارش جماران، دکتر رسول رئیس جعفری، استاد تاریخ اقتصادی در نشست «ملی شدن نفت و بحرانهای کنونی» در «موسسه مطالعات دین و اقتصاد»، با تاکید بر اینکه تاریخ به مثابه چراغی برای آینده است و ما خطاهایی انجام دادیم که نباید آنها را تکرار کنیم، تصریح کرد: قرارداد ملی شدن صنعت نفت در 1280 که قرارداد دارسی بسته شد تا 1310 که مصادف با بحران بزرگ اقتصادی در آمریکا و جهان است، چالش جدی ایجاد نکرد. تا اینکه یک باره در سال 1311 درآمد نفت ایران نسبت به سال قبل تا یک سوم کاهش پیدا کرد که باعث عصبانیت و ناراحتی رضاشاه شد. اولین اصلاح در قرارداد دارسی از آن زمان انجام شد، ایراداتی وارد بود که تا آخرین زمان ملی شدن، همواره مورد بحث بود.
وی با تاکید بر اینکه قرارداد ملی شدن، قراردادی بی ایراد، شفاف و منطقی نبوده اما امروز برخی تمام ایراداتی که می گیرند، نقطه اصابتش مرحوم مصدق است و نهضت ملی شدن نفت را با مرحوم مصدق توام می دانند، یادآور شد: البته بخشی از آن درست است اما واقعیت این است که اگر بخواهیم در این تاریخ ایرادات ایران و شکایات و بحثهایی که ایران در رابطه با آن داشت، مصدق حداقل تا 1326 و 1327 حداکثر در نقش یک نماینده مجلس متنفذ نفوذ داشت و از جایی به بعد که موضوع جدی شد، رابطه مهمی میان جدی شدن بحث و توانمندی مرحوم مصدق وجود داشت. اینکه ما توانستیم وارد دعوای ملی شدن نفت شویم، به دلیل قوه، بنیه و وجیه المله بودن مصدق بود، وگرنه قبلا هم همین استدلالها را داشتیم اما احساس می کردیم نمی توانیم وارد این کارزار شویم.
رئیس جعفری ضمن تشریح ایراداتی که ایران به قراداد دارسی داشت، با انتقاد از مقاله ای که از سوی «شهرام اتفاق» نوشته شده و به نهضت ملی شدن نفت ایراداتی وارد کرده ، گفت: بر روی خطاهایی که ایشان در ملی شدن صنعت نفت بر می شمرد، ایرادات جدی وجود دارد. ایشان می گوید مجاز دانستن مصادره اموال خصوصی، بی اعتنایی به نهاد مالکیت، یکسان پنداشتن استقلال کشور با غرب ستیزی ، همسان پنداشتن سرمایه گذار خارجی با بیگانه غارتگر، ترویج تئوری منحط خودکفایی به جای مشارکت در زنجیره های جهانی تولید بر اساس مزیتهای نسبی، اشاعه تصدی گری و بنگاه داری دولتی و محدود کردن آزادی اقتصادی، تغییر موازنه قدرت سیاسی به زیان جامعه مدنی نمونه هایی از تفکرات مخرب جریان ملی شدن نفت است!
وی با بیان انتقاد نسبت به این ادعا که امکان تغییر و اصلاح قراداد دارسی وجود داشت، به بخشهایی از خاطرات و نطق تقی زاده اشاره کرد و ضمن ابراز تاسف نسبت به اینکه برخی به خود حتی زحمت نمی دهند که این سند متقن ثبت شده تاریخی در مجلس را بخوانند، تصریح کرد: تقی زاده 4 سال قبل از ملی شدن صنعت نفت نامه ای به قوام می نویسد بر اساس محاسبات دقیقی که کرده ام سال 1946 مجموع فروش نفت ایران حدود 18 میلیون تن بوده که بر مبنای مقررات امتیازنامه 1933، حدود 6 میلیون و 727 هزار لیره عاید ایران شده است. حال اینکه همین مقدار تولید بر مبنای امتیازنامه عراق 1 میلیون و 484 هزار لیره بیشتر عاید عراق کرده که 25 درصد بیشتر از ایران بوده است. تقی زاده استدلال می کند که جهتی معقول ندارد که عایدی ایران از حق الامتیاز نفت، کمتر از عراق باشد. بنابراین به گونه ای درباره رجال سیاسی و اقدامات آن دوره صحبت می شود که گویا آنها افرادی بیسواد و نفهم و دور از مبانی مدرنیت و بازار بوده اند و اقتصاد و قرارداد را نمی فهمیدند. این از روی خیرخواهی برای وطن نیست.
این استاد تاریخ اقتصادی ادامه داد: او در این نامه نوشته بود «بدیهی است که کمپانی خواهد گفت شما به موجب نص امتیازنامه، هیچ حق قانونی ندارید و راه امتیاز بسته است. اما جواب آن باید این باشد که هر قرارداد بین المللی هم با مرور زمان اساسا و اخلاقا قابل تجدید نظر است... اگر بی عدالتی در عهد قدیم روی داده، لازم نیست عملی شود و موجب شکایت دائمی طرف باشد. این نوع ناراضی گری باید دوستانه برطرف شود.»
وی با بیان اینکه انگلستان اصلاح قرارداد را با شرکت دیگری لحاظ کرده بود و تقی زاده حدود سه ماه بعد نامه ای به وزیر دارایی می نویسد و درباره کاهش قیمت نفت ایران و متضرر شدن ایران توضیحاتی می دهد، گفت: تقی زاده تا این اندازه به روز بود اما برخی به گونه ای می گویند که اینها نمی فهمیدند در دنیا چه اتفاقاتی در حال وقوع است. تقی زاده شرح مفصلی از این مساله داد و تاکید کرد که ما باید حقوق خود را استیفا کنیم.
رئیس جعفری ضمن انتقاد نسبت به اینکه آقای اتفاق انتقاد کرده که ملی شدن نفت باعث از بین رفتن منافع اقتصادی ایران شد و فسخ قرارداد و خروج از قرارداد شرکت ایران- انگلیس باعث شد ایران 20درصد عواید فعالیت های شرکت نفت را در سراسر جهان از دست بدهد، گفت: اصلا روشن نیست که این 20درصد از کجا آمده است! نکته بعدی این است که درقرارداد 1399، اصلا اصل قرارداد دارسی که صحبت از 16 درصد کل عواید کرده بود، از بین رفته بود. ما فقط از عواید شرکت ایران و انگلیس در آن بخشی که به تصفیه و استخراج مربوط سهیم شده بودیم و اصلا هیچ مبنایی برای از دست دادن 20 درصد وجود ندارد. در محاسبات اصلی که انجام شده، ما سهم بسیار کمتری می بردیم و بر اساس مالیاتی که دولت انگلیس از سهم ما کسر می کرد، خصوصا بعد از پایان جنگ جهانی و افزایش نرخ مالیاتها، عملا سهم ما کاهش پیدا کرده بود.
وی با بیان اینکه آقای اتفاق معتقد است که چون ملی شدن نفت اتکای دولت را به مالیات به سمت اتکا به نفت برد بنابراین باعث شد حرکت ایران به سمت جامعه مدنی دچار کندی شود و استبداد نفتی را محصول ملی شدن نفت می دانند، یادآور شد: مگر قبل از آن، دولتها پاسخگو بودند که با ملی شدن نفت پاسخگویی شان از دست رفت!؟ چگونه است که در شرایطی که پایه گذاران مشروطه به دنبال پاسخگو کردن دولت بر مبنای مالیه اش بودند، افرادی مانند مصدق و تقی زاده متهم می شوند که با ملی شدن صنعت نفت و استیفای حقوق ملت ایران، دولت را به نفت وابسته کرده اند و جامعه مدنی را به تاخیر انداخته اند!؟
رئیس جعفری به این دیدگاه که چون نفت در اختیار دولت قرار گرفته شفافیتی در آن ایجاد نشد انتقاد کرد و پرسید: مگر آن زمان که در اختیار شرکت ایران و انگلیس بود، شفافیتی در آن وجود داشت!؟ یکی از بزرگترین دعواهای ایران با کمپانی این بود که به او گزارش نمی دهند و شفاف نیستند. بحث چهارمی که آقای اتفاق مطرح می کند، این است که مصادره اموال خصوصی بدعت گذاری شد و ایران اموال شرکت خصوصی ایران و انگلیس را مصادره کرد. در حالی که شرکت نفت ایران و انگلیس، شرکتی دولتی وابسته به انگلستان بود. 51 درصد سهام آن متعلق به دولت انگلستان و بیش از 20 درصد سهام آن هم نفت برمه بود که اکثریتش مربوط به دولت انگلستان بود و خصوصی نبود. ضمن اینکه در پایان جنگ جهانی دوم، انگلستان بسیاری از صنایع خود را ملی کرد.
وی با بیان اینکه ملی شدن صنعت نفت، پایان هژمونی قدرت انگلستان و شاید خودکشی بزرگ آن بود، خاطرنشان کرد: مگر می شود این وقایع تاریخی را ندید و آن شرکت را خصوصی تلقی کرد. تکان دهنده ترین بخش مساله این است که ایرانی ها معتقد بودند مساله شرکت ملی نفت ایران و انگلیس، مساله یک شرکت خصوصی نیست و مساله دولتی است که در دولت ما تشکیل شده. به جز دیگر دخالتهای انگلستان، حاکمیت ملی ایران نقض شده بود. شما نمی توانید شرافت بزرگ مردانی مانند فروغی، قوام و مصدق را در حفظ تمامیت ارضی کشور بدون توجه به زد و خوردها و جنگ هایی که وجود داشت، نادیده بگیرید.
این استاد تاریخ اقتصادی به تاکید و پشتیبانی مصدق برای تصویب این طرح که هیچ امتیاز خارجی بدون مصوبه مجلس نباید داده شود، گفت: قوام در قماری که در شوروی کرد امتیاز نفت شمال را داد اما گفت که باید مصوبه مجلس شود و انتخابات مجلس هم منوط به آزادی آذربایجان می شود. یعنی بدون اینکه آنها با هم هماهنگی سیستماتیکی داشته باشند، چون شرافتمند بودند و منافع ملی اولویتشان بود، نتیجه شان آزادسازی آذربایجان شد، هر چند که نقش جنگ سرد و تهدیدات آمریکا هم نقش جدی داشت.
وی ضمن تاکید بر اینکه حتی یک مورد هم نداریم که طرفداران ملی شدن نفت ادعای خودکفایی کشور و بی نیاز شدن از دانش فنی دنیا را مطرح کرده باشند، اضافه کرد: هیچ سندی برای آن ارائه نمی کنند و هیچ سندی هم برای آن پیدا نمی کنید. مصدق در 18 دی 1321 در قانون تشکیل شورای عالی فرهنگ ایران، به عضویت خاورشناسان و استادان تعلیم و تربیت غیرایرانی رسمیت داد. وقتی در مسائل فرهنگی خارجی ها را به رسمیت می شناسد، مخالفت درباره حضور خارجی ها در صنعت از جا بیرون آمده است!؟ اتهامی می زنند که از پایه بی اساس است تا نتیجه ای که می خواهند بگیرند.
رئیس جعفری به انتقاد از این درک پرداخت که برخی تصور می کنند سرمایه گذاری خارجی انگلستان در ایران انقلاب صنعتی تمام عیار بوده است و ادامه داد: مصدق در سی و ششمین کمیسیون نفت در 1329 هدف خود را اعاده حاکمیت سرزمینی و کنترل کامل بر منابع عنوان کرد. اما اکنون برخی چنان درباره انقلاب شکوهمند صنعتی صحبت می کنند که گویا تلاش می کنند بروشور تبلیغاتی برای شرکت نفت ایران و انگلیس بسازند! خجالت آور نیست که پلیس و راه و شهرسازی در اختیار یک کشور خارجی باشد و بعد ساخت چند تاسیسات را انقلاب صنعتی می دانند!؟
وی با بیان اینکه ملی شدن صنعت نفت، فرایندی است که آغاز آن حداقل بیست سال قبل از تحقق آن بوده و مصدق حلقه آخر این داستان است که حتما ایران و مصدق اشتباهات جدی داشته اند، برکناری این دولت قانونی را بینه ای مهم برای درست بودن مسیری که دولت مصدق می پیمود دانست و گفت: وزیر خارجه بریتانیا به صراحت به نماینده آمریکا می گوید بستن قرارداد با دولت مصدق امتیاز دادن به دولتهایی است که قراردادهای قبلی را نقض کرده اند. البته در 1973 تا 1980، آمریکا به شکلهای دیگر از قراردادهای نفتی دو جانبه خارج شد که شاید هزینه هنگفتی است که کودتا بر روی دست آمریکا و انگلستان گذاشت.
رئیس جعفری با بیان اینکه برخی به دلیل بغضهایی که دارند، سفیدشویی هایی نسبت به عملکرد رضاشاه می کنند تاکید کرد: باید حساسیتهایی وجود داشته باشد، اگر مبدا تحولات در ایران مدرن را 1304 بدانید یک نسخه ای برای آینده ترویج می کنید و به دیکتاتور مصلحی می رسید که همه چیز را اصلاح کرد و ایران آباد را ساخت، اما اگر مبدا تحولات را انقلاب مشروطه و زحماتی که شاید شروع آن از جنگهای ایران و روس و اقدامات امیرکبیر و عباس میرزا و قائم مقام و سپهسالار و انقلابیون مشروطه بدانید بود، به یک نسخه دیگری برای اصلاح کشور می رسید. نسبت به نیتهایی که القا می کنند این مملکت دیکتاتور مصلح می خواهد حساس باشیم. چه نفعی برای رضاشاه و یا کشور دارد که کسی اصرار کند قبل از رضاشاه، هر چه بود پوچ بود و زحمات پر ارج ملتی را بی ارج کند!؟
به گزارش جماران، در ادامه این نشست دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، نیز با بیان سخنانی، به تشریح دیدگاه های خود پرداخت: