در دوره رضاشاه مصدق را به پوپولیست بودن محکوم کردند، اما خودشان همه گونه استفاده ابزاری از دین کردند، ادعاها درباره تقسیم دوره تاریخی به قبل ۱۳۰۴ (تاجگذاری رضاشاه) و بعد از آن از پایه بی اساس است. این اقدام نادیده گرفتن زحمات ملتی است که سالها کوشش کرده انقلاب مشروطه کرده و جنگ جهانی اول را با دشواری از سر گذرانده است. دولتهایش را ناکارآمد میکردند و به هر دلیلی کشور را اشغال میکردند. تلخ است که همه این سختیها را نبینید و بگویید رضا شاه ویرانهای را با آدمهای بیسواد که حتی بهداشت را رعایت نمیکردند، تحویل گرفت. مسئله اصلا مصدق نیست. به نظر میرسد هر آنچه که هویت ملی را میخواهد برجسته کند و روزنه امیدی باشد، تخریب میشود و به نظر میرسد پشت این داستان، افرادی هستند که ایران ملی متحد را نمیخواهند، به همین دلیل همه را تخریب میکنند. مگر میتوان زحمت افراد ملی را نادیده گرفت و البته که همه نقطه ضعف دارند. چه کسی گفته که مصدق بیعیب بوده!؟ قویترین نقدها را اطرافیان مصدق بعد از ملی شدن نفت به او میکنند. آنها که میگویند ما میخواهیم اسطوره مصدق را نابود کنیم خودشان با نگاه اسطورهای به مسئله نگاه میکنند.
دکتر رسول رئیس جعفری، استاد تاریخ اقتصادی، با تاکید بر اینکه کار به جایی رسیده که ملی شدن نفت به طور جدی زیر سوال رفته، در حالی که فرایند 28 مرداد کودتا بود، گفت: ادعاها درباره تقسیم دوره تاریخی به قبل ۱۳۰۴ (تاجگذاری رضاشاه) و بعد از آن از پایه بی اساس است. این اقدام نادیده گرفتن زحمات ملتی است که سالها کوشش کرده انقلاب مشروطه کرده و جنگ جهانی اول را با دشواری از سر گذرانده است. دولتهایش را ناکارآمد میکردند و به هر دلیلی کشور را اشغال میکردند. تلخ است که همه این سختیها را نبینید و بگویید رضا شاه ویرانهای را با آدمهای بیسواد که حتی بهداشت را رعایت نمیکردند، تحویل گرفت. در حالی که پایه های آنچه در دوره رضاشاه پیش رفت، در دوره قبل گذاشته شده بود.
فرایند 28 مرداد کودتا بوده است
به گزارش جماران، دکتر رسول رئیس جعفری در نشست «دستکاریهای مشکوک تاریخ و فرهنگ ایران زمین؛ نگاهی به فرایندهای قباحت زدایی از کودتاها و تحریف تاریخ ایران از سوم اسفند 1299 تا ملی شدن صنعت نفت» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه چند دهه بعد از کودتای 28 مرداد و فوت مرحوم مصدق، همیشه با یک سری ابهامات در تفسیر تاریخ و شخصیت مصدق و کودتای 28 مرداد و ملی شدن صنعت نفت روبرو بودیم و بسته به شرایط اجتماع و وضعیت دولت و حکومت هر بار تفسیری غالب و نگاهی جدی تر می شود، تصریح کرد: بعد از انقلاب که حکومت پهلوی برقرار نبود، اسناد زیادی منتشر شده که به وضوح نشان داد فرایند 28 مرداد کودتا بوده است.
کار به جایی رسیده که ملی شدن نفت به طور جدی زیر سوال رفته!
بدیهیاتی را تحریف می کنند که گویا هیچ شناختی از این تاریخ ندارند
وی به برخی تفسیرها که علیه مصدق بیان می شود اشاره کرد و افزود: زمانی اگر به کسی می گفتیم که در محافل علمی درباره این بحث می شود که کودتای 28 مرداد کودتا نبوده، با تعجب زیاد نگاه می کرد و آن را نگاه اقلیت می دانست. اما اکنون کار به جایی رسیده که ملی شدن صنعت نفت به طور جدی زیر سوال رفته و عنوان می کنند که نفت ملی نشده و دولتی شده و خیانتی بوده است! می گویند مصدق فرصت مذاکره را از بین برد و می شد همان طور که در 1912 و 1933 رضاشاه مذاکره کرد و قرارداد دارسی را تغییر داد، این امکان فراهم بود که بتوان به راحتی مذاکره کرد و شرایط قرارداد را تغییر داد، اما مصدق با رفتارهایش فرصت مذاکره را از ما گرفت. بدیهیاتی را تحریف می کنند که گویا هیچ شناختی از این تاریخ ندارند.
اظهارات زیباکلام درباره بی اطلاعی روح انگلستان از کودتای 1299 تعجب برانگیز است
این استاد دانشگاه گفت: اکنون در آخرین شاهکارها، برخی از اساتید دانشگاه که کارهای قابل تاملی از آنها دیده شده و افراد ارزشمندی هم هستند، مانند آقای دکتر زیباکلام ، در مصاحبه ای گفته اند که روح دولت انگلستان هم از کودتای 1299 بی اطلاع بود. واقعا تعجب برانگیز است که چگونه ممکن است چنین بدیهیاتی زیر سوال رود!
رئیس جعفری، ضمن بیان این پرسش که آیا واقعا روح بریتانیا هم از کودتای 1299 بی خبر بود، توضیح داد: پیش بینی می کنم به سمتی برویم که در چند سال آینده بگویند اساسا سوم اسفند کودتا نبود! کمااینکه زمزمه هایی هم اکنون در فضای مجازی می بینیم که کاری که رضاشاه کرد فعالیتی عادی در تاریخ سیاسی ایران بود که گروهی می آمد و حکومت را ساقط می کرد و نمی توان اسم آن را کودتا گذاشت و اگر می خواهیم آن را کودتا بنامیم، باید گفت نادرشاه و آقامحمدخان قاجار هم کودتا کرده اند!
اهمیت حیاتی ایران برای انگلستان
نگرانی لندن نسبت به نفوذ شوروی در ایران
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم به کودتای سوم اسفند بپردازیم، باید بازگشت تاریخی به قرارداد 1919 که به قرارداد وثوق الدوله معروف است، داشته باشیم، توضیح داد: در این قرارداد، انگلستان با توجه به انقلاب بلشویکی که در شوروی رخ داده بود، می خواست به دلیل منافع جدی که در ایران داشت، قراردادی به ایران تحمیل کند که بر اساس آن، کنترل کامل به اوضاع سیاسی و اقتصادی داشته باشد. لرد کرزن، در 9 اوت 1919 می گوید که ما در گوشه جنوب غربی ایران، دارایی هنگفتی به صورت مناطق نفتی داریم که برای تامین احتیاجات دریایی بریتانیا منظور شده و ما را دارای منافع مهمی در این قسمت از جهان کرده است. بسیار واضح و شفاف. یا وزیر خارجه بریتانیا، در 1889 می گوید اگر به خاطر مستملکات هندوستان نبود، ما اعتنایی به وضع ایران نداشتیم.
این پژوهشگر تاریخ اقتصادی خاطرنشان کرد: دو نکته مهم در اینجا وجود دارد؛ ایران در اینجا سپر دفاعی در برابر هندوستان است و دیگر اینکه بزرگترین سرمایه گذاری خارجی بریتانیا در 200 سال گذشته، مجموعه نفتی آبادان در جنوب ایران بوده است. لرد کرزن، می گوید برای ما این مجموعه حیاتی است.
رئیس جعفری ضمن تشریح تحولات تاریخی که در آن مقطع در ایران و منطقه رخ داد، افزود: با این همه حساسیت تاریخی که انگلستان روی ایران داشته، عده ای معتقد هستند در همین یک تکه تاریخی، روح این کشور خبر نداشته که مثلا سه تا چهار هزار قزاق از قزوین حرکت کردند و تهران را گرفتند و هیچ کسی هم هیچ مقاومتی نکرده و همه هم تسلیم شدند و عجیب است که آقای زیباکلام می گوید من به هیچ شواهدی نرسیدم و انگلستان روحش هم خبر نداشته! این اظهارات ساده انگارانه است.
وی اظهارداشت: در خاطرات و سفرنامه آیرون ساید، ،سند 692، می آید که لرد کرزن، با اشاره به ماده اول پیمان سری که از حکومت انقلابی شوروی به ایران پیشنهاد شده، می گوید ما بیمناکیم که حتی حضور تفنگداران جنوب، تحت ماده یک پیمان سری، می تواند از سوی بلشویکها حمل بر تهدید یک حمله بالقوه شود که در نتیجه آن قوای روس می تواند تا مدت نامحدودی در شمال ایران بماند. یعنی بر اساس قراردادی که ایران و روسیه بسته، انگلستان می گوید اگر ما اینجا بمانیم و اقدامی کنیم، ممکن است روسیه هم آن قرارداد را فعال کند و بیاید و در ایران باقی بماند. فرماندار نخجوان در دسامبر 1919 به صراحت می گوید نیروهای بلشویک به این دلیل در ایران ماندند که مبادا انگلیسی ها پیشروی کنند و دریای خزر را تصرف نمایند.
رئیس جعفری یادآورشد: انگلستان به دلیل اینکه نه مصلحت ایجاب می کرد و نه توان مالی داشت در سال 1918 و 1919 ، و بعد از انقلاب بلشویکی حدود 30 میلیون لیر برای نگه داشتن نیروهای قزاق هزینه کرده بود و می خواست ایران را ترک کند.
ژنرال آیرون ساید، به وقاحت گفت تنها یک کودتا به درد ما می خورد
وی به بخشهایی از خاطرات «سر دنیس رایت» در پاورقی صفحه 181 در کتاب «یک سال در میان ایرانیان»، اشاره کرد که در آن به نقل از ژنرال آیرون ساید، به وقاحت آمده تنها یک کودتا به درد ما می خورد، ادامه داد: در 14 ژانویه 1921، دوباره آیرون ساید در خاطرات خود نوشت درواقع یک دیکتاتوری نظامی می تواند مشکلات ما را حل کند و ما را قادر میسازد که بی هیچ مشکلی از ایران خارج شویم. یعنی به صراحت دو، تا سه سال قبل از کودتا میگوید که ما باید به خاطر شرایطی که وجود دارد ایران را ترک کنیم و باید دیکتاتوری نظامی در آن ایجاد شود تا منافع ما را حفظ کند.
برنامه تغییر حکومت یا تغییر شاه روی میز بوده است
رئیس جعفری با بیان اینکه گزارش «سر پرسی کاکس»، مامور بین النهرین در تلگرامش به وزارت خارجه انگلستان میگوید باید در تهران در جستجوی عناصر میانه روی غیر بلشویکی باشیم که معتقدند این کشور تنها با کمک ما نجات خواهد یافت، ادامه داد: او میگوید ما باید معاهده دیگری تدوین کنیم که مجلس آن را بپذیرد و حکومت اعلیحضرت پادشاه بریتانیا بتواند باز هم به ایران کمک کند. کاملا ممکن است در چنین معاهدهای تغییر شاه یا تغییر سلسله از ما خواسته شود که البته ما برای انجام این خواسته درنگ را جایز نخواهیم دانست، یعنی کاملاً برنامه تغییر حکومت یا تغییر شاه روی میز بوده است. وزیر مختار انگلیس در تهران بر اساس این پیشنهاد میگوید من در حال حاضر سرگرم گردآوری عناصری هستم که «سر پرسی کاکس» در خط مشی اول پیشنهاد کرده و این مشکلتر از آن چیزی است که در لندن تصور میشود. این موضوعی بود که نورمن سفیر بریتانیا در ۲۴ بهمن ۱۲۹۹ عنوان کرده است و میگوید ممکن است ترک قوای بریتانیا و یا تغییر شاه لازم شود و اگر کارها با نظم پیش رود بدون مشکلی جدی انجام خواهد شد، اما من به امکان تغییر در سلسله معتقد نیستم تنها چیز دیگری که میتواند جایگزین دربار فعلی شود یک جمهوری است که البته من از آن بیمناک هستم که بسیار زود شکل جمهوری شوروی را به خود بگیرد.
این اقتصاددان با بیان اینکه آنها به صراحت در اسناد رسمی خود عنوان کردند که باید تغییر شاه، ایجاد جمهوری یا یک دیکتاتوری اتفاق بیفتد، یادآور شد: آیرون ساید فرمانده نیروهای نظامی بریتانیا در ایران در دسامبر ۱۹۲۰ برای یافتن آن نیرو وارد قوای نظامی ایران شد ۱۷ آذر ۱۲۹۹ به وزارت جنگ نوشت یک افسر ایرانی توانا باید فرماندهی قزاقها را به دست بگیرد و این موضوع بسیاری از مشکلات را برطرف میکند و به ما مجال میدهد تا با مسالمت و آبرومندی این کشور را ترک کنیم. از سوی دیگر میگوید میگویند باید مسئله کودتا و خلع سلاح یک چهره مدنی و یک چهره نظامی داشته باشد. چهره مدنی به سید ضیا طباطبایی که قبلاً ضد بلشویک و مورد اعتماد بریتانیا و روزنامه نگار بوده و سابقه جدی در برخورد با طبقات اشرافی داشته است رسید.
به طور کنترل شده، اختیارات رضا شاه را افزایش دادند
این پژوهشگر تاریخ اقتصادی ضمن تشریح روندی که باعث شد رضا شاه به عنوان عنصر نظامی برای اجرای این پروژه انتخاب شود به برخی دیدگاهها مبنی بر اینکه رضا شاه پیش از آنکه با آیرون ساید آشنا شود نقشه کودتا را با کمک آلمانیها طراحی کرده بود، گفت: رضا شاه شخصا انگیزههایی داشت و بریتانیا نیز او را پیدا کرد و معتقد بود میتواند به آنها کمک کند. پس از آن کاملا به طور کنترل شده، اختیارات رضا شاه را افزایش دادند. رضاخان نیز به آنها اطمینان داده بود که من میتوانم اوضاع را به نفع انگلیسیها پیش ببرم و از بین بردن قزاق خانه و روسها کاری ندارد.
آخرین دیدار رضاخان با آیرون ساید ۵ روز قبل از کودتا بود
با کودتا کل قرارداد ۱۹۱۹ را در کشور اجرا کردند
رئیس جعفری با بیان اینکه آخرین دیدار رضاخان با آیرون ساید ۵ روز قبل از کودتا بوده است، به تشریح جزئیات هماهنگی و قرار و مدارهایی که رضاخان با انگلیسیها پیش از کودتا گذاشت پرداخت و اضافه کرد: نورمن، افسر اطلاعاتی انگلیس چند روز بعد از کودتا مینویسد القای قرارداد واجد معنایی نیست؛ چرا که سید ضیا محتوای قرارداد را از طریق افسران مستشاران مالی انگلیس به اجرا میگذارد و قزاق خانه را با افسران انگلیسی جدید سازمان میدهد. یعنی آنها با کودتا کل قرارداد ۱۹۱۹ را در کشور اجرا کردند.
وی تاکید کرد: این موضوعات اسناد و مدارکی روشنی هستند که یافتن آنها اصلا دشوار نیست و اگر اکنون کسی بگوید روح دولت انگلیس از کودتا خبر نداشت چه قضاوتی باید درباره او و این نگاه کرد!؟
اتهامات نابجایی به مصدق وارد میکنند
ماجرای انتساب شمشیر حضرت علی به رضاخان
رئیس جعفری ضمن تشریح جایگاه علمی مصدق و موضوعاتی که او در پایان نامه اش که در سوئیس از آن دفاع کرده بود و همچنین سوابق تدریس و چاپ کتاب و مقاله از سوی او نسبت به ادعاها که مصدق را پوپولیست میخوانند انتقاد کرد و با بیان اقدامات موثری که مصدق در دوره مسئولیت پنج ماهه اش به عنوان وزیر امور خارجه در دفاع از منافع ایران انجام داده بود، ادامه داد: اکنون اتهامات بیجایی به مصدق وارد میکنند. قبل از کودتا شمشیر حمایلی منسوب به حضرت علی(ع) برای رضا خان که آن زمان رئیس الوزرا بود از عتبه عباسیه فرستادند. نمایش جدی دینی برای ورود این شمشیر به کشور ترتیب دادند و در همه شهرها این شمشیر مورد استقبال عموم قرار گرفت و گفتند عتبه عباسیه این شهر شمشیر را برای سردار سپه فرستادهاند و را ماموریتی برای وطن از طرف رضاخان دانستند و در مراسم مهمانی که در منزل سردار سپه برگزار شد جمعی از فعالان سیاسی سخنرانی کردند. مشابه همین ماجرا را درباره نادر شاه که گفته بود خواب نما شده علی به او شمشیر داده و مچنین قاجارها و صفویه داریم محمدرضا شاه هم میگفت من شفا یافته دست حضرت عباس هستم درباره رضا شاه و محمدرضا شاه وجود دارد اما بعد میگویند مصدق پوپولیست بوده است.
مصدق را به پوپولیسم محکوم کردند، اما خودشان همه گونه استفاده ابزاری از دین کردند
ادعاها درباره تقسیم دوره تاریخی به قبل ۱۳۰۴ و بعد آن بی اساس است
این اقتصاددان با بیان اینکه مصدق را به پوپولیست بودن محکوم کردند، اما خودشان همه گونه استفاده ابزاری از دین کردند، ضمن تاکید بر اینکه ادعاها درباره تقسیم دوره تاریخی به قبل ۱۳۰۴ (تاجگذاری رضاشاه) و بعد از آن از پایه بی اساس است، گفت: این اقدام نادیده گرفتن زحمات ملتی است که سالها کوشش کرده انقلاب مشروطه کرده و جنگ جهانی اول را با دشواری از سر گذرانده است. دولتهایش را ناکارآمد میکردند و به هر دلیلی کشور را اشغال میکردند. تلخ است که همه این سختیها را نبینید و بگویید رضا شاه ویرانهای را با آدمهای بیسواد که حتی بهداشت را رعایت نمیکردند، تحویل گرفت.
شاکله دانشگاه تهران همانها بود که در دوره قاجار تاسیس شده بود
رئیس جعفری خاطرنشان کرد: آنها در حوزه آموزش عالی مسئله راه آهن و درمان و بیمارستان ادعاهایی مطرح میکنند. در حوزه نهاد دانشگاه از حوزه تاریخ دانشگاه در ایران که بگذریم شاهدیم که در ۱۲۳۰ دارالفنون و در ۱۲۵۷ مدرسه عالی طب در ۱۲۷۸ مدرسه عالی علوم سیاسی و ۱۲۷۹ مدرسه فلاحت مظفری ۱۲۹۸ صنایع مستظرفه توسط کمال الملک و دارالمعلمین مرکزی و دانشگاه تربیت معلم است که اکنون خوارزمی نامیده میشود تاسیس شده است. یعنی سال ۱۳۱۲ که دانشگاههای تهران از تجمیع بسیاری از این دانشکدهها تاسیس شد، تقریبا شاکله دانشگاه تهران همانها بود که در دوره قاجار تاسیس شده بود. این چه بیانصافی است که در حق همه این افراد میکنید!؟ چه تفاخری برای ایران و رضا شاه دارد که ما این همه سوابق دانشگاهی را نادیده بگیریم و بگوییم دانشگاه سال ۱۳۱۲ تاسیس شد!؟
به گونه ای صحبت میکنند که گویا هیچکس نمیدانسته قبل از رضاخان بیمارستان و درمانگاه و راه آهن چیست!
وی ضمن تشریح گفتگوهایی که درباره تاسیس راه آهن از زمان مشروطه در ایران انجام شده بوده و خطوط راه آهنی که قبل از رضا شاه در ایران راه افتاد و به بهرهبرداری رسید، با بیان اینکه اولین راه آهن در ایران در ۱۲۲۷ کشیده شد گفت: مصدق نطق بلند مهمی در نقد راه آهن شمال به جنوب داشت و در آن مفصل به بیان تاریخچه راه آهن پرداخت و گفت باید راه آهن از منتهی الیه شمال غرب کشور به جنوب شرق و بندر چابهار وصل شود و باید مسیر تاریخی تجاری راه ابریشم را احیا کند. درباره راه آهن این سابقه را داریم اما به گونهای صحبت میکنیم که گویا هیچکس نمی دانسته راه آهن چیست! درباره بیمارستان هم مریضخانه و بیمارستان دولتی در ۱۲۵۰ در میدان حسن آباد خیابان مریضخانه افتتاح شد ۱۲۷۵ درمانگاه و بیمارستان نجم آبادی گشایش یافت ۱۲۷۲ در جلفای اصفهان و ۱۲۸۲ بیمارستان مرسلین کرمان ۱۳۰۱ بیمارستان نمازی شیراز یا مرسلین افتتاح شدند. در کنار آن مریضخانهها و درمانگاههای دیگری نیز وجود داشتند. اما به گونه ای صحبت میکنند که گویا هیچکس نمیدانسته قبل از رضاخان بیمارستان و درمانگاه چیست!
افرادی هستند که ایران ملی متحد را نمیخواهند
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: ما از دوره عباس میرزا اعزام محصل به خارج داشتهایم تا دوره مشروطه و بعد از آن، اما به گونه ای عنوان می کنند که رضا شاه بوده که به این فکر افتاد که محصل به خارج از ایران بفرستد! ببینید در این فضای آشفته چگونه درباره برخی افراد، ادعاهایی مطرح میشود و سرمایههای نمادین کشور تخریب میشوند. اکنون اگر محمدعلی فروغی را برجسته کنیم و از اقداماتش در تقابل با رضا شاه صحبت کنیم می گویند فروغی چپگرا بوده است. این ماجرا درباره مشیرالدوله هم هست. بنابراین مسئله اصلا مصدق نیست. به نظر میرسد هر آنچه که هویت ملی را میخواهد برجسته کند و روزنه امیدی باشد، تخریب میشود و به نظر میرسد پشت این داستان، افرادی هستند که ایران ملی متحد را نمیخواهند، به همین دلیل همه را تخریب میکنند. مگر میتوان زحمت افراد ملی را نادیده گرفت و البته که همه نقطه ضعف دارند. چه کسی گفته که مصدق بیعیب بوده!؟ قویترین نقدها را اطرافیان مصدق بعد از ملی شدن نفت به او میکنند. آنها که میگویند ما میخواهیم اسطوره مصدق را نابود کنیم خودشان با نگاه اسطورهای به مسئله نگاه میکنند.
«نگاهی به قباحت زدایی از کودتاها اسفند 1299 تا ملی شدن صنعت نفت»