دراین مطلب آمده است:
معابر شبیه پارچه های چهل تکه ... فضای گردشگری نیازمند و چشم براهِ مناسب سازی اما نابسامان و شبیه شبه جزیره های متروکه در دنیا ... کف خیابان ها شبیه تپه های کره مریخ ... اما ... و اما ...همه این ها رها شده اند و در امان خدا رهسپار شده اند و برخی مسئولان قمی به آرامستان های موجود در شهر چسبیده اند و امان از دست برخی مسئولان که با برخی تدابیر احساس برانگیز سبب می شوند تا مردم علاوه بر فشارهای اقتصادی و دیگر ناملایمات وارده از روزگار همچنان در استرس های متلاطم و مواج دیگر دست و پا بزنند و خود را گاهی غرق کنند تا آن جا که مردم با هجوم اشک ها و نفرین ها؛ خود را که هیچ حتی مسئولان را یکی پس از دیگری از رده خارج نمایند، دریغ از این که این خوبان از مسئولان بدانند جایگاهشان یک روز در همین گورهاست و به قولی گور تنگ است و دنیا دو روز ... .
اگر در استان قم، به عنوان مرکز ثقل تفکر؛ مرکز ثقل جهان تشیع و آموزه های توحیدی برای تعطیلات نوروز سری بزنید؛ خواهید دید که هرچند این استان علی رغم گستره عظیمی که به آن نسبت داده شده و از آن اغناست، ولی در مقابل بسیاری از شهرهای ایران از شهرهای فرودست به نظر می آید به آن دلیل که عمدتا تا عملیاتی ساختن بسیاری از حمایت ها و ادبیات بازسازی خالی است.
این جا یک موضوع دامنگیر این شهرمقدس شده و آن هم مقوله ای به نام مسطح سازی آرامستان هاست که اکنون با ارائه عملکردی فرهنگی و ملموس از جنس تخریب و برانگیختن کنش های مردمی، جایگزینِ تخریبِ فرهنگ اعتماد و امنیت شده که اگر به طور مثال مانند آن زن که به تازگی «مادر» خود را از دست داده و یا آن دیگر زن که در فراق «فرزندش» خود را بر زمین می کشد و نمی تواند بر سر مزار عزیزش رود و یا شبیه آن یکی که دسترسی به آرامگاه «پدرش» فعلا مقدور نیست و با تماس تصویری به برادرش که در یک شهر دیگر زندگی می کند عقده دل خالی می کند و بر سر و روی خویش می زند و های های بلند می گرید و دل سنگ هم برایش آب می شود؛ باشی ... می توانی درک کنی که «آرامستان ها، نیاز به آرامش دارند» نه مسطح سازی و برانگیختن اعتراضات شدید و واکنش های مردمی ... در حالی که اندیشه مرمت، بازسازی و حفاظت؛ مفهومی فلسفی است که همواره باید مورد صیانت قرار گیرد تا با ایجاد حس تعلق، تمامیت ارزش های جهانشمول برای تک تک افراد جامعه به صورت یک ارزش و هویت ملی در کالبدهای ارتباطی بین انسان ها باشد.
و این جا دو موضوع کاملا مشخص می شود و آن، این است که از هر آب گل آلودی نباید ماهی گرفت هرچند آینده نگری شما تمایل دارد مانند دیگر آینده نگری ها که پس از تخریب و مسطح سازی آرامستان ها منجر به تصمیم عظیم خیابان سازی و ساختمان شد و دو این که اهانت، اهانت است خواه در دل بقیع باشد، خواه در دل یک شهر دیگر و شهری به نام «شهرمقدس قم».
7406/ 6133/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.