در این نامه آمده است:
'حضور محترم جناب آقای مونسان؛ معاونت محترم ریاست جمهوری وریاست محترم سازمان میراث فرهنگی کشور
با تقدیم سلام و احترام
برخود وظیفه می دانم تبریک و تشکرم را از انتصاب بجای حضرت عالی در رأس میراث فرهنگی کشور؛ خدمت شما و ریاست جمهورمحبوب مان ابراز داشته و امیدوار باشم که همانند جزیره زیبای کیش بتوانید نفس تازه‌ای در کالبد مرده میراث فرهنگی کشور بدمید و آن را از خمودگی و نیستی برهانید.
سرور ارجمندم
مجبورم در ابتدای ریاست گرانبهایتان در میراث فرهنگی کشور دردنامه ای از وضعیت شهر باستانی و 6000 ساله مظلوم مرند خدمت تان تقدیم بکنم و برای نجات آنها از قدرت و درایت جنابعالی کمک بخواهم.
مرند شهری در شمال غربی ایران و با حداقل 6000 سال عمر موسوم است به شهر نوح نبی(ع)، چرا که همسر خداشناس حضرت نوح در مرند دفن شده است. هرچند در سال های قبل برای جا بازکردن برای نمازگزاران ضریح مبارک این بقعه در مسجد بازار مرند را که میعادگاه زایرین اغلب ادیان بوده است به دور افکنده‌اند که جا دارد در نظام مقدس جمهوری اسلامی، دستور فرمائید این ضریح به جای خود برگردانده شود.
ریاست محترم سازمان میراث فرهنگی کشور!مرند باستانی ما به غیر از دهها قلعه و کاروانسرا و آتشکده های فروریخته که به دردی به غیر از کند و کاو علمی نمی خورد، سه اثر قابل ارائه به بازدیدکنندگان است که متاسفانه در اثر بی تفاوتی میراث فرهنگی استان آذربایجان شرقی و نبود اداره میراث فرهنگی در شهرستان مرند، هر سه واحد در حال از بین رفتن هستند.
اینجانب برای نجات این سه اثر از خدمت دو مدیرکل میراث فرهنگی استان در سال های 94 و95 و نیز فرمانداری مرند کمک خواسته ام، ولی حرکتی مشاهده نشده است.
با توجه به اینکه این سه اثر به نسل ها تعلق دارد و ما وظیفه اخلاقی داریم که آنها را به نسل های بعدی هم برسانیم برای مرمت و حفاظت آنها از خدمت تان استدعای کمک دارم .
ابتدا از طولانی شدن مکتوبم پوزش می طلبم که برای آشنا شدن حضرتعالی مجبورم شمه ای از موقعیت این سه مکان را باز گویم.
1-مسجد جامع سلجوقی مرند
این بنا باعمری نزدیک به یک هزار سال، قدیمی ترین بنای سالم شمالغرب کشور هست. تا سال 1386 و با زحمات و هزینه فراوان میراث فرهنگی استان، مرمت شد اما مرمت قسمت اصلی و تاریخی مسجد که حاوی یک محراب گچبری شده کم نظیر ایلخانی و ده ها نقش و نگار بی بدیل در مساجد اسلامی می باشد (همچون صلیب- صلیب شکسته- ستاره داوود- ستاره سه پر چرخان) پس از زدودن پیرایه های قرون معاصر از رویشان؛ بدون مرمت به حال خود رها کرده و رفتند! و چون پایه های محراب گچبری شده از دیوار جداشده و با کمترین فشار ممکن است فرو بریزد وما راشرمنده نسل های بعدی بکند، بازسازی و مرمت این محراب و نقش و نگارها نیازمند توجه اورژانسی می باشد.
2 - در 27کیلومتری جاده مرند به جلفا باقیمانده قصر و یا کاروانسرائی موسوم به کاروانسرای ایلخانی وجود داشت که قسمتی از سردر شاهکار آن تاسال 1370 موجود بود. در این سال ها سردر فوق توسط افرادی عمدا فرو ریزانده شد و مکان فوق به یک تپه ای تبدیل شد که خاک محافظ طبیعی مناسبی برای به حساب می آمد.
در سال 1390میراث فرهنگی استان در یک کار غیرعلمی نسبت به کنار زدن خاک های محوطه فوق اقدام و آجرها و سنگ های پوسیده را بدون محافظ و بدون مرمت به حال خود رها نمودند.
در این میان کسی معلوم نکرد که اگر نمی خواستند اینجا را مرمت بکنند چرا خاک ها را کنار زدند!؟ دنبال چه بودند؟ چه چیزی از زیر خاک بیرون آمد و کجاست؟!
حفاظت حداقلی کاهگلی دیوارها برای جلوگیری از ریزش و سرقت سنگ ها از اولین اقدامات بشمار می آید.
3-مورد دیگر و مهمی که نیاز به بذل توجه اورژانسی دارد، بقعه زیر زمینی ایلخانی پیرخموش در وسط شهر فعلی مرند است.
شواهد نشان می دهد این بقعه خود در روی یک سایت باستانی قرار دارد و در سال های گذشته حداقل دو سه هکتار مساحت داشته و دارای برجی هشت گوشه ای بوده است. اما دیگر از برج اثری نیست و حالا محوطه اش هم تنها به 92مترمربع رسیده است !! و آن نیز درحال تخریب می باشد.
در پائیز 1394 روی درد نامه ای که تقدیم مدیر کل وقت میراث نمودم، دستور بر مرمت بقعه فوق را صادر فرمودند. در یک کار علمی خاک های مرطوب اطراف بقعه دور ریخته شد و ساختمان نحیف و پوسیده بقعه در زیر باد و باران نمایان شد.
منتها از اول فروردین 1395 با اتمام بودجه تخصیصی، ادامه کار راکد ماند. با توجه به زمستان های طولانی و پر برف مرند مجبور شدم در پائیز 95 درجلسه ای که در فرمانداری برگزار بود از خدمت مدیر کل وقت میراث کمک بخواهم. ایشان از آنجا بازدید نمودند ولی متاسفانه اقدامی نکردند و زمستان مرند فرا رسید.
ابتدا توسط دوستداران تاریخ و فرهنگ، گونی نایلونی برروی بقعه کشیده شد و سپس توسط نمایندگی میراث فرهنگی (که بود و نبودش برای مرند تفاوتی ندارد و تنها 5 نفر مفتی حقوق می گیرند!) چادری بر روی بقعه کشیده‌ شد تا از برف و باران در امان بماند. هر چند برف و باران بر روی آجرهای لخت بقعه نبارید اما بعلت نبود آبرو، پساب جمع شده در روی چادر در پی بنای فرسوده فرو رفت.
علی ای حال:
با توجه به فرارسیدن زمستان زودرس مرند که چیزی نمانده است، این بقعه ایلخانی توان سپری کردن زمستان دیگری را ندارد. طبیعی است که فرو خوابیدن این بنا ننگی خواهد بود برپیشانی مجموعه ما !
دستور فرمائید کارشناسان زحمتکش میراث بررسی فرمایند، درصورت صدق گفته هایم انتظار دارم دستور بر اختصاص بودجه و فکری مصمم و اورژانسی بر مرمت این سه واحد را صادر فرمایند.
دریافت : نعمت مرادپور**انتشار: عزیزی راد
6132/518
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.