به گزارش این روزنامه، براساس آمار منتشره از سوی خانه کتاب، شمارگان متوسط چاپ کتاب در اردیبهشت امسال در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته با کاهش 16 درصدی مواجه شده است.
بر اساس این گزارش، اردیبهشت ماه سال 95 مرکز کشور شاهد انتشار 3 هزار و 754 عنوان کتاب بود که این آمار در اردیبهشت ماه سال 96 با افزایش 49 درصدی به 5 هزار و 612 عنوان رسیده است.
در شهرستان ها (بقیه استان ها و شهرهای ایران غیر از تهران)‌ در اردیبهشت ماه 95 در مجموع 2 هزار و 206 عنوان کتاب منتشر شده است، این آمار در اردیبهشت امسال با کاهش 11 درصدی مواجه شده است. به عبارتی تمرکز در بخش کتاب و انتشارات عمدتا در پایتخت بوده و آمار مجموع بقیه کشور نیز بمرات کمتر از آمار نشر کتاب در شهر تهران بوده است.
این در حالیست که قیمت متوسط کتاب در اردیبهشت ماه سال 95 از 139 هزار و 440ریال به 172 هزار و 80 ریال صعود کرده و افزایش 23 درصدی داشته است.
با مرور این آمار ها یک نتیجه کلی و عینی از جایگاه مهم کتاب ومطالعه در بین مردم در تهران و شهرستان ها عاید می شود که بیانگر وضعیت نه چندان خوشایند در این عرصه مهم و تعیین کننده از نظر نبود علاقه در بین مردم برای کتابخوانی است. به عبارتی اگر متوسط شمارگان کتاب های عادی (غیردرسی) را حداکثر دو تا سه هزار جلد در نظر بگیریم ، در خواهیم یافت که کتاب و مطالعه در کشور ایران با نزدیک به 80 میلیون جمعیت جایگاهی ندارد. البته شاهد هستیم که شمارگان برخی کتاب ها حتی به 200 تا 300 جلد نیز تنزل کرده و در مواردی کتابسازی هایی محسوب می شوند که شاید با اغراضی آلوده باشند.
متاسفانه در سال های اخیر کتاب سازی ها ، تقلب ، ترجمه های کپی برداری شده و ارائه آثاری حتی ضعیف تر از اولین انتشار آنها و تخلف های پیدا و نهان از این دست در جامعه نشر و کتاب زیاد شده و متولیان امر نیز در موارد زیادی چشم بر این تخلفات بسته و یا به دلیل زیاد بودن موارد تخلف نمی توانند برخورد مناسب با آنها انجام دهند.
ماحصل مطلب این است که در زمان حاضر سرانه مطالعه در کشور ما حتی در بین تحصیل کرده ها و افراد دارای مدارک عالی تحصیلی بشدت کاهش یافته و بعضی ها این کاهش و بی رغبتی به مطالعه را ناشی از وقت گذرانی مردم در شبکه های اجتماعی و مشغول بودن آنان با گوشی و تبلت و غیره مربوط می کنند. این در حالی است که در کشورهای دارای وضعیت مشابه ایران نظیر ترکیه و مصر وضعیت مطالعه و کتابخوانی در سطحی نیست که احساس خطر شود و تیراژ کتاب ها به 200 تا 300 جلد تنزل کند! بنابراین رسالت اصلی متولیان بخش های فرهنگ و انتشارات در کشور این است که با آسیب شناسی این نقص فاحش دلیل کاهش مداوم و بی وقفه رغبت به مطالعه و کتابخوانی در کشور و بین مردم شناسایی شده و راهکار برون رفت از این معضل تدوین و ارائه شود. نباید به مشغول بودن مردم در شبکه های اجتماعی و یا احتساب زمان مطالعه کتاب های دعا و قرآن در سرانه مطالعه وجدان خود را آسوده کرده و فکر کنیم که دیگر به سرانجام کار رسیده ایم و وظیفه ای بر زمین نمانده است.
واقعیت تلخ تر این است که سرانه مطالعه در کشور بمراتب کمتر از بعضی ممالک در حال توسعه مشابه ایران می باشد، بعضی از متولیان امر در گذشته با آمارسازی ها و مشغول کردن خود به اموری صوری از قبول این واقعیت که رغبت به مطالعه روز به روز در بین مردم کاهش می یابد ، سرباز می زدند. آنچه در هر زمینه ای موجب پیروزی و ارتقای جایگاه از وضع موجود خواهد بود ، قبول کاستی ها و شکست های احتمالی است، یعنی اگر ما کمبود ها و نقص ها را نبینیم ، به هیچ وجه قادر به برنامه ریزی برای جبران آنها نخواهیم بود.
بخش فرهنگ و انتشارات ما به نگاه های درد آشنا و آگاه به زمانه خود نیازمند است که خوشبختانه در این دوره بخصوص بعضی حرکت های مترقی و هوشمندانه در این عرصه را شاهد هستیم.
باید با دیدگاهی عمیق و آگاهانه با مطالعه میدانی به این سئوال اساسی پاسخ داده شود که چرا مجموع شمارگان انتشارات شهرستان ها در زمینه همین کتابهای 200 تا 300 جلدی نیز باید کمتر از تعداد شمارگان کتاب در تهران باشد؟ همچنین به این پرسش مهم نیز باید پاسخ ارائه شود در زمانی که آثار مهم نویسندگان مطرح جهان اسلام و غرب روی زمین مانده و ترجمه و منتشر نمی شوند چرا باید آثاری چون صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز که انصافا ترجمه شاهکار بهمن فرزانه از آن در دست است ، مجددا با جعل و کپی بنام فرد دیگر چاپ و منتشر شود؟ آیا به آمار سازی نیاز داریم یا به پرکردن خلا ها و یا شاید هم نتیجه غفلت های ماست که چنین وضعیتی را پدید می آورد.
در نهایت باید به این نکته کلیدی و مهم اشاره شود که بخش فرهنگ و در راس آن مطالعه و کتابخوانی توسط توده ها موجب باروری درخت استقلال سیاسی و فرهنگی گردیده و مانع از نفوذ الگوهای فرهنگی بیگانه در اذهان عمومی خواهد شد. بنابراین رسالت امروزی همه دولتمردان و اهالی فرهنگ این است که جایگاه فرهنگ و آگاه کردن توده ها را ارجح تر از هر طرح و برنامه ای تلقی کنند و در راه آشتی مردم با کتاب و کتابخوانی گام بردارند.
انتشاردهنده: محمد عزیزی راد
8023/518
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.