به گزارش ایرنا، استاد فقید «مرتضی مرتضوی» از نوادر روزگار بود که عمری را صرف تحقیق، پژوهش و تالیف در ادبیات فارسی کرد و هرگز از کوشش در این راه خسته نشد؛ بزرگ مرد دانشمندی که جایگاه بی بدیلش در حوزه پژوهش های فرهنگی - ادبی را پله ای برای ترفیعات اداری نکرد و پس از بازنشستگی از دانشگاه تبریز، منزلش تنها به محل رفت و آمد شمار محدودی از دوستان و رفقای دانشمند و فرهیخته اش بدل شد. 

استاد مرتضوی از بساط نکته دانان و عالمانی مانند بدیع‌الزمان فروزانفر، ملک‌الشعرا بهار، سعید نفیسی، ابراهیم پورداود و محمدتقی مدرس رضوی، نکته ها چید و سال های بعد جا پای آنان گذاشت؛ هر چند وجهه علمی استاد مرتضوی در محافل دانشگاهی ایران شناخته شده است، اما آنچه او را از دیگر ستاره های سپهر زبان و ادبیات فارسی متمایز کرد، حسن خلق، فروتنی و تواضع بی حد مرزش بود تا آنجا که به شاگردانش اجازه نمیداد نامش را بر روی جلد پایاننامه هایشان بنویسند. 

بدون شک از جمله خدمات ارزشمند و ماندگار استاد فقید دکتر مرتضوی، تاسیس بنیاد تاریخ و فرهنگ ایران و به ویژه مجله پژوهشی دانشکده ادبیات فارسی بود؛ یکی از اساتید پیشکسوت دانشگاه تبریز در تبیین جایگاه این مجله در محافل دانشگاهی جهان به این حقیر تعریف میکرد که یک بار در یک کنفرانس بین المللی شرکت کرده بودم؛ قرار شد شرکتکنندگان در  گروه های چند نفری پنل بگذارند و در گروهی که من قرار گرفتم، سه تن از اساتید دانشگاه های آمریکا و اروپا بودند؛ وقتی که از من پرسیدند از کدام دانشگاه هستی و من گفتم از دانشگاه تبریز، سری تکان دادند که یعنی چنین دانشگاهی را نمی شناسند. اما در همین حین استاد دانشگاه آمریکایی تاملی کرد و از من پرسید که آیا شما مجله ای به نام «مجله دانشکده ادبیات» دارید و من جواب مثبت دادم؛ او پس از آگاهی از این امر، احترام زیادی به من کرد و دیگران نیز به تاسی از او همین کار را کردند. 

نگاهی اجمالی به زندگی استاد فقید مرتضوی 

مرجوم دکتر منوچهر مرتضوی، ادیب، نویسنده و پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تبریز و حافظ‌شناس برجسته کشورمان، اول تیرماه سال ۱۳۰۸ در تبریز متولد شد. او در سال ۱۳۲۵ وارد دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران شد، و دورهٔ لیسانس زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۲۹ به پایان رساند؛ در دوران تحصیل دانشگاهی از درس استادانی چون بدیع‌الزمان فروزانفر، ملک‌الشعرا بهار، سعید نفیسی، ابراهیم پورداود و محمدتقی مدرس رضوی بهره گرفت.

مرتضوی جوان در سال ۱۳۳۷ با دفاع از رساله دکتری خود با موضوع «اوضاع ادبی آذربایجان در عصر ایلخانان» به راهنمایی بدیع‌الزمان فروزانفر، به درجهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی نایل شد؛ او از سال ۱۳۳۷ تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز را آغاز کرد و سال‌ها ریاست دانشکدهٔ ادبیات آن دانشگاه را به عهده داشت.

استاد فقید در سال ۱۳۴۴ کتاب «مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظ‌شناسی» را منتشر کرد که هنوز پس از گذشت چندین دهه از کتاب‌های مرجع و مورد استناد در زمینهٔ شناخت حافظ و شعر اوست؛ او در سال ۱۳۵۶ به مدت پنج ماه ریاست دانشگاه تبریز را عهده‌دار بود و  پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بازنشسته شد؛ تربیت دانشجویان پژوهشگر و انتشار مداوم مجلهٔ پژوهشی دانشکدهٔ ادبیات تبریز و نشر تألیف‌ها و ترجمه‌های ادبی معتبر در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تبریز از جمله تکاپوهای فرهنگی ماندگار او به شمار می‌رود.

دکتر منوچهر مرتضوی چهارشنبه نهم تیر ۱۳۸۹ در ۸۱ سالگی در تبریز درگذشت و در وادی رحمت تبریز و در کنار همسرش آرام گرفت؛ یادنامه منوچهر مرتضوی تحت عنوان «سایه سرو سهی» توسط محمد طاهری خسروشاهی، از پژوهشگران دانشگاه تبریز، منتشر شده‌ است.

دکتر مرتضوی در حین مسوولیت‌پذیری منصبگریز بود

باقر صدری‌نیا، استاد پیشکسوت عرفان و تصوف دانشگاه تبریز، در آیین بزرگداشت دکتر مرتضوی در قالب «شب بخارا»: درخشش دکتر مرتضوی، از دوره جوانی آغاز شد؛ آن‌ هم نه در میان افراد معمولی، بلکه ایشان در میان  نخبگان و دلاورانی مانند دکتر خیام‌پور، رجایی بخاری و قاضی‌طباطبایی چهره‌ای درخشان بودند.

وی جوانمردی و فروتنی را از خصلت‌های بارز استاد مرتضوی خواند و خاطرنشان کرد: مرحوم مرتضوی، مسئولیت‌پذیر، اما در عین‌ حال، منصب‌گریز بود و دلبستگی به مقام نداشت. مسئولیت‌های علمی نظیر ریاست دانشگاه را به چشم مشاغل تحصیلی می‌دید و حاضر نبود به خاطر مقام و مسئولیت، مجیز کسی را بگوید.

صدری‌نیا به ماجرای دیدار روسای دانشگاه با محمدرضا پهلوی اشاره کرد و گفت: در همایشی که روسای دانشگاه‌های کشور در رامسر داشتند،  اساتید دانشگاه در صف منظمی منتظر شاه بودند تا با او دیدار کنند. این برنامه از تلویزیون پخش می‌شد. تک‌تک اساتید موقع دست‌دادن با شاه، تا حد دست‌بوسی، خم می‌شدند. نفر آخر، دکتر مرتضوی بود که با جسارت مثال‌زدنی، حاضر نشد در برابر شاه، قد خم کند.

استاد دانشگاه تبریز بیان کرد: دریغ بر ما که نتوانستیم آن‌گونه که شاید، از ایشان بهره ببریم. این خسران، از بزرگترین حسرت‌های تبریز است. دکتر مرتضوی عقاب‌وار در تنهایی آسمان‌ها سیر می‌کرد اما حاضر نشد با قیل‌وقال کلاغ‌ها هم‌کلام شود.

تسلط استاد به زبان های خارجی مایه حیرت بود

«نصراله امامی»، دانشجویی سال های دور دکتر مرتضوی که امروز از اساتید برجسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز است، نیز در وصف حال استاد فقیدش گفت: بنده دو سال در محضر استاد مرتضوی بودم اما بعد از آن، و در مدت چهل‌وچند سال سابقه تدریسم، هیچ‌گاه جدا از یاد استاد نبودم و همچنان شاگردی‌ ایشان را می‌کردم.

وی احاطه علمی دکتر مرتضوی را شگفت‌انگیز توصیف کرد و گفت: تسلط ایشان به انگلیسی و فرانسوی، باعث حیرت دانشجویان خارجی بود. در متونی مانند حکمت‌الاشراق و فصوص‌الحکم بارها احاطه ایشان را به عربی دیده‌بودیم. در کنار زبان‌های خارجی، دکتر مرتضوی به زبان‌های باستانی و اوستایی نیز اشراف داشتند.

امامی، به اطلاعات تاریخی مرحوم مرتضوی پرداخت و افزود: دکتر مرتضوی، در طریق حافظ‌شناسی، آشنایی دقیق با تاریخ سیاسی عصر حافظ را ضروری می‌دانستند؛ پژوهش‌های ایشان در مورد تاریخ دوره ایلخانی، ریشه در همین موضوع داشت.

استاد اجازه نداد نامش را بر روی پایان نامهام بنویسم

«دکتر معصومه معدن‌کن»، استاد پیشکسوت دانشگاه تبریز نیز در «شب بخارا» برای بزرگداشت مقام علمی استاد مرتضوی گفت: مرحوم استاد مرتضوی از خرمن علم بزرگانی نظیر بدیع‌الزمان فروزان‌فر، جلال‌الدین همایی، ملک‌الشعرای بهار، مجتبی مینوی و احمد بهمن‌یار، بهره برده بودند. در مقام عمل، به شدت پایبند آموخته‌ها و گفته‌های خود بودند و مرتب تاکید می‌کردند که مطالب این کتاب‌ها «برای آدم‌شدن ما» است.

وی با اشاره به اینکه شهامت ایشان در دوره پیروزی انقلاب اسلامی هیچ‌گاه از یاد نخواهد رفت، متذکر شد: ایشان نخستین رئیس دانشگاه کشور بودند که سال 57 در اعتراض به کشتار گارد شاهنشاهی، از ریاست دانشگاه استعفا کردند؛ در وزارت علوم دست به تحصن زدند و با آن شهامت مثال‌زدنی، سخنرانی‌ی کردند که شنیدن آن مو بر تن هر کس، راست می‌کرد.

معدن‌کن ادامه داد: مقدمه 30 صفحه‌ای ایشان در مورد اشکالات و ایرادات نظام آموزشی ایران، سیستم آموزش، جذب دانشجو و ارتقای اساتید را با شجاعت، مورد نقد قرار داد؛ استاد معتقد بودند «سیستم واحدی دروس» از آمریکا و ژاپن اخذ شده و نمی‌تواند به درد آموزش ما بخورد.

استاد دانشگاه تبریز یادآور شد: ایشان در سال‌های بعد و قبل از انقلاب، برگزیده جشنواره‌ها و جایزه‌های مهم علمی و ادبی بودند، اما هیچ‌گاه حاضر به پذیرش این جوایز نمی‌شدند؛ البته نه از روی قهر، بلکه تدریس و تالیف را وظیفه خود می‌دانستند و پاداشی برای آن قائل نبودند.

وی اضافه کرد: این در حالی بود که از نظر مالی در مضیقه بودند و حتی حقوق ایشان در سال‌های اول انقلاب، قطع شده بود، به طوری که مجبور شدند برخی از کتاب‌های‌شان را بفروشند.

معدن‌کن به خدمات ماندگار دکتر مرتضوی در دانشگاه تبریز اشاره کرد و افزود: خدماتی نظیر تاسیس موسسه تاریخ و فرهنگ ایران و انتشار مجله علمی و پژوهشی دانشکده ادبیات، آوازه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز را در محافل علمی و ادبی جهان، مطرح کرد.

وی خاطرنشان کرد: مراودات علمی استاد با مراکز دانشگاهی جهان، به قدری بود که تا همین چند سال پیش، مجلات و کتب ارزشمند از جای‌جای جهان، به نام ایشان، به دانشکده ادبیات می‌رسید.

معدن‌کن در ادامه به بیان ویژگی‌های تدریس استاد مرتضوی پرداخت و گفت: کلاس درس ایشان، جدی، پرمحتوا و بی‌حاشیه بود و ساعت درسی ایشان، در دوره‌های فوق‌لیسانس حتی گاه به سه ساعت نیز می‌رسید. برای یک درس، گاه تا 120 منبع معرفی می‌کردند که خودشان بر همه آن‌ها تسلط داشتند و ما به عنوان دانشجو باید مرتباً از نحوه مطالعه این منابع، گزارش ارائه می‌دادیم.

وی اضافه کرد: تدریس ایشان مبتنی بر «شیوه مایوتیک سقراط» بود و استاد معتقد بود که ذهن انسان، تمام علوم را در خود دارد و وظیفه معلم، زایاندن این علوم است.

دانشجوی سال‌های دور استاد مرتضوی، با بیان اینکه مرحوم مرتضوی هیچ‌گاه طالب نام و مقام و جاه نبود، بیان کرد: به خاطر همین صفت فروتنی و اجتناب از شهرت‌طلبی بود که بنده هر چه خواهش کردم نتوانستم دکتر مرتضوی را متقاعد کنم که اسم‌شان را روی پایان‌نامه فوق‌لیسانس و دکترای خود بنویسم.

تالیفات دکتر مرتضوی بعد از 50 سال تازگی و ماندگاری دارد

محمدرضا ضیا، استاد دانشگاه اصفهان و حافظ پژوه شناخته شده کشورمان نیز اظهار کرد: عجیب است که کارهایی که نسل دکتر مرتضوی انجام داده، بعد از گذشت 50 سال، هنوز ماندگار است و برکت دارد، اما ما امروز، مقالاتی می‌نویسیم که دو سال بعد، خودمان فراموش می‌کنیم.

وی با بیان اینکه بدیهیات حافظ‌شناسی امروز نتیجه کشفیات دکتر مرتضوی است، گفت: مثلاً امروز این نکته که «ایهام» خصیصه اصلی شعر حافظ است، دانسته مشترک همه ما است، اما ایشان بودند که این نکته را در آن زمان، در کتاب «مکتب حافظ» عیان کردند.

ضیا اضافه کرد: من مطمئن هستم که دکتر مرتضوی، حاشیه‌های زیادی برای کتاب‌های مختلف نوشته‌اند، اما نمی‌دانم این کتاب‌ها الان در چه وضعیتی هستند. این حاشیه‌ها بسیار حایز اهمیت است و لازم است تا در اسرع وقت، عکس‌برگردان و ضبط شود.

این پژوهشگر حوزه حافظ شناسی، نسخه‌های قزوینی، خانلری، سلیم نیساری، سایه و عیوضی را پنج تصحیح برتر دیوان حافظ به ترتیب زمانی خواند و افزود: یکی از اهمیت‌های حافظ‌پژوهی دکتر مرتضوی این بود که پی به تصحیح اهمیت دکتر عیوضی برده بود.

وی اظهار داشت: این ذهنیت که شعر حافظ، ارتباط عمودی ندارد، از قدما تا امروز، مطرح بوده‌است، اما دکتر مرتضوی به خوبی به این موضوع پرداخته‌ و مثال‌های متعددی در ردّ این موضوع آورده‌است.

ضیا، همچنین در ابتدای سخنان خود به وضعیت خانه و کتابخانه دکتر مرتضوی اشاره کرد و گفت: در غرب، وقتی کافکا در یک کافه چای خورده، آن کافه را به عنوان یک اثر فرهنگی و تاریخی گرامی می‌دارند. اما متاسفانه در کشور ما آثار شخصیت بزرگی مثل دکتر مرتضوی، در وضعیت خوبی نیست. 

برنامه قبلی «شب بخارا» در تبریز در ماه قبل نیز به بزرگداشت مقام علمی و ادبی استاد فقید دکتر بهمن سرکارآتی از اساتید درگذشته دانشگاه تبریز اختصاص یافته بود. 

518

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.