با علنیشدن فروش جنگندههای افـ۳۵ به عربستان سعودی، موجی از نگرانی در محافل امنیتی و رسانهای اسرائیل شکل گرفت؛ نگرانیهایی که در ظاهر بر توازن قوا و برتری هوایی در خاورمیانه متمرکز است، اما با نگاهی دقیقتر، بیش از آنکه به تهدیدی واقعی بازگردد، بازتابی از منطق سیاسی، بهرهبرداری راهبردی و مناسبات ویژه با واشنگتن است. تحلیلی در روزنامه اورشلیم پست نشان میدهد این «هراس» بیش از آنکه امنیتی باشد، کارکردی دیپلماتیک و اقتصادی دارد.
به گزارش سرویس بینالملل جماران، اورشلیم پست نوشت: بهمحض آنکه فروش جنگندههای پیشرفته افـ۳۵ به عربستان سعودی بهطور علنی تأیید شد، برخی ناظران اسرائیلی شروع به گلایه درباره لطمه خوردن به امنیت اسرائیل و برتری نیروی هوایی آن در خاورمیانه کردند. در نگاه نخست، این واکنش منطقی به نظر میرسید؛ زیرا اسرائیل تنها بازیگر خاورمیانه—و یکی از معدود بازیگران جهان—است که به این هواپیمای فوقپیشرفته دست یافته است. در واقع، تنها طرفی است که نسخه اختصاصی افـ۳۵آی را در اختیار دارد؛ نسخهای که به فناوریهای پیشرفتهتر و کاملاً انحصاری مجهز است و هیچ بازیگر دیگری به آنها دسترسی ندارد.
با این حال، اکنون اسرائیل ناگزیر است با یک بازیگر بالقوه خصمانه دیگر در نزدیکی خود مواجه شود که به افـ۳۵هایی با توانمندی بالا مجهز خواهد شد؛ امری که در ظاهر میتواند امنیت و برتری هوایی اسرائیل در خاورمیانه را تضعیف کند. با این حال، حتی کسانی که—هرچند با اکراه—با معامله آمریکا و عربستان موافقاند، یادآور میشوند که حدود شش سال طول میکشد تا سعودیها این جنگندهها را تحویل بگیرند و تا آن زمان، اسرائیل فرصت کافی خواهد داشت تا تدابیر دفاعی خود را متناسب با شرایط جدید بهروزرسانی کند. اما این، تنها بخشی از ماجراست.
تجربه تاریخی نشان میدهد که هرچند عربستان سعودی همواره در صدر فهرست جهانی هزینهکنندگان نظامی قرار داشته، این واقعیت هرگز به معنای تبدیلشدن آن به یک قدرت نظامی منطقهای—چه برسد به تهدیدی واقعی برای اسرائیل—نبوده است؛ بلکه درست برعکس.
چرا سعودیها تهدیدی برای اسرائیل نیستند
هرچند گفته میشود عربستان در جنگهای ۱۹۴۸ و ۱۹۷۳ علیه اسرائیل مشارکت داشته، حضور و سهم آن در نبردها در بهترین حالت نمادین و حاشیهای بوده است.
درست است که عربستان با تأسیس موجودیت یهودی مخالفت کرد و هرگز اسرائیل را به رسمیت نشناخت یا با آن روابط رسمی برقرار نکرد؛ با این حال، بنا بر گزارشها، از دهه ۱۹۸۰ روابط اقتصادی منظم و مذاکرات محرمانه میان دو طرف برقرار بوده و حتی احتمال حضور اطلاعاتی اسرائیل در عربستان مطرح شده است.
در سال ۱۹۷۱، اسرائیل با فروش هواپیماهای هشدار سریع آواکس به عربستان مخالفت کرد. واشنگتن در آن زمان کوشید اطمینان دهد که جای نگرانی نیست و این سامانهها صرفاً «دفاعی» هستند—هرچند زمانی که اسرائیل حدود ۳۰ سال بعد تلاش کرد سامانههای مشابه خود را به چین بفروشد، ناگهان همین تجهیزات «تهاجمی» تلقی شدند.
در عمل، آواکسهای سعودی هیچ تأثیری بر امنیت اسرائیل نداشتند. حتی از سال ۲۰۲۰ که ریاض حریم هوایی خود را به روی پروازهای تجاری اسرائیل گشود—و بنا بر برخی گزارشها پروازهای نظامی نیز از آن عبور کردند، هرچند دو طرف این موضوع را انکار کردند—تهدیدی متوجه اسرائیل نشد. با این حال، یک نمونه بالقوه تهدیدآمیز پیشتر مطرح شده بود.
در سال ۱۹۸۸، عربستان قراردادی با چین برای خرید موشکهای بالستیک میانبرد DF-3A (CSS-2) امضا کرد؛ معاملهای که گفته میشود با تأیید ایالات متحده انجام شد. هرچند این موشکهای سوختمایع در همان زمان نیز عملاً منسوخ بودند، گزارشها آن را تهدیدی علیه امنیت اسرائیل توصیف کردند. با این حال، سعودیها هرگز از این موشکها استفاده نکردند؛ نه برای بازدارندگی در برابر صدام حسین و نه حتی برای پاسخ به حملات عراق.
در مارس ۲۰۱۵، عربستان رهبری ائتلافی عربی علیه حوثیها در یمن را بر عهده گرفت؛ ائتلافی که با وجود هزینههای سنگین، بهطور کامل ناکام ماند. در سپتامبر ۲۰۱۹ نیز، حمله به تأسیسات نفتی عربستان که نیمی از ظرفیت تولید این کشور را مختل کرد، بدون پاسخ مؤثر باقی ماند. در هر دو مورد، نه عربستان و نه ایالات متحده واکنشی بازدارنده نشان ندادند.
در مجموع، کارنامه نظامی عربستان—چه در میدان نبرد و چه در استفاده از تسلیحات پیشرفته—چندان قابلاعتنا نیست. با این حال، این کشور همچنان یکی از بزرگترین واردکنندگان تسلیحات در جهان است. اینجاست که پرسش اصلی مطرح میشود:
چرا ریاض همچنان به خرید جنگافزارهایی مانند افـ۳۵ ادامه میدهد، و این تسلیحات قرار است علیه چه کسی به کار گرفته شوند؟
پاسخ روشن است: نه علیه اسرائیل.
شش یا هفت سال دیگر، زمانی که افـ۳۵های سعودی احتمالاً عملیاتی شوند، تهدید آنها برای اسرائیل همچنان ناچیز خواهد بود—بهویژه اگر تا آن زمان روابط دو طرف عادی شده باشد. در آن مقطع، نیروی هوایی اسرائیل به احتمال زیاد همچنان باتجربهترین و مجهزترین نیروی هوایی منطقه باقی خواهد ماند؛ با پیشرفتهترین سامانههای پدافندی و ناوگانی که کارآمدی آن در مواجهه با تهدیدهای منطقهای به اثبات رسیده است.
با این همه، دو پرسش کلیدی باقی میماند:
چرا عربستان افـ۳۵ میخرد؟
و چرا بسیاری از مقامات و افسران اسرائیلی این خرید را تهدیدی برای امنیت اسرائیل معرفی میکنند؟
تحلیل اورشلیم پست در پاسخ به این پرسشها، تصویری تمثیلی ارائه میدهد: عربستان مانند کودکی ثروتمند است که عموی سخاوتمندی—«سم»—هر اسباببازی گرانقیمتی را که بخواهد در اختیارش میگذارد. اما هدف کودک، بازیکردن نیست؛ بلکه نمایش دارایی برای کسب پرستیژ و ادعای رهبری است. اسرائیل نیز با آگاهی از این واقعیت، تهدیدی بعید و بزرگنماییشده را دستاویز قرار میدهد تا از همین عموی سخاوتمند، امتیازهای مالی و نظامی بیشتری مطالبه کند.