شگفت‌آور و بلکه مضحک است که پس از گذشت حدود ۲۰ ماه از این فاجعه انسانی، همچنان کسانی هستند که باور دارند دولت اسرائیل را می‌توان صرفاً با بیانیه‌ها، ابراز نگرانی‌ها و جملات دیپلماتیک از مسیر خشونت‌بار خود منصرف کرد؛ یا اینکه کابینه اسرائیل کوچک‌ترین ارزشی برای اصول حقوق بین‌الملل و قواعد انسانی قائل است.

اوفر کاسیف عضو سابق پارلمان اسرائیل در یادداشتی صریح برای گاردین، پرده از طرحی سازمان‌یافته برای نسل‌کشی و پاک‌سازی قومی فلسطینیان برمی‌دارد؛ طرحی که ریشه در سال ۲۰۱۷ دارد و امروز در غزه به مرحله اجرا رسیده است. او هشدار می‌دهد که فاجعه ۷ اکتبر تنها بهانه‌ای برای پیشبرد نقشه‌ای بود که بزالل اسموتریچ سال‌ها پیش برای انکار موجودیت فلسطینی‌ها و نابودی کامل آنان طراحی کرده بود.

به گزارش جماران، وی می نویسد:

 

اعلام آغاز عملیات نظامی جدید اسرائیل برای «تصرف» غزه، به همراه اظهارات بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی این رژیم، مبنی بر اینکه نوار غزه باید «به‌طور کامل نابود شود»، جامعه جهانی را نگران و آشفته کرده است. این اقدامات ممکن است برای ناظران ناراحت‌کننده و شوک‌آور باشد، اما نباید باعث شگفتی شوند. ایدئولوژی‌های مبتنی بر نسل‌کشی، دست‌کم درمورد اسموتریچ، مدت‌ها پیش از واقعه ۷ اکتبر آشکار بوده‌اند.

صداهای مخالف – از جمله نگارنده – از اکتبر ۲۰۲۳ نسبت به نیات واقعی دولت اسرائیل در قبال غزه هشدار داده‌اند.

اقدامات اخیر جریان ملی‌گرای افراطی در دولت اسرائیل، نه‌تنها رنج و فلاکت بیشتری را بر مردم فلسطین تحمیل کرده، بلکه آسیب‌های روانی و اجتماعی جدی به جامعه اسرائیل نیز وارد کرده است.

تصمیم کابینه اسرائیل برای گسترش عملیات نظامی، خانواده‌های گروگان‌های اسرائیلی را به‌شدت دچار وحشت کرده؛ آنان اسموتریچ را متهم کرده‌اند که در پی تحقق رؤیاهای موعودگرایانه خود، بر مزار عزیزان‌شان قدم می‌گذارد، و بنیامین نتانیاهو را به پنهان‌کاری و ارائه اطلاعات نادرست درباره تعداد گروگان‌های زنده متهم کرده‌اند.

در همین راستا، «عیناو زنگوکر»، مادر «مَتان» که در ۷ اکتبر از خانه‌اش در کیبوتص نیر عوز ربوده شده بود، این هفته با هشداری تکان‌دهنده به کنست (پارلمان اسرائیل) رفت و گفت: «گسترش حملات نظامی در غزه، به مرگ گروگان‌ها خواهد انجامید.»

وقتی او از نیروهای ذخیره ارتش خواست تا از اجرای دستور فراخوان خودداری کنند، صدایش را قطع کردند و از تریبون پایین آوردند.

در اکتبر ۲۰۲۳، در نخستین مصاحبه‌ام پس از ‌ ۷ اکتبر، هشدار دادم که دولت اسرائیل از این کشتار بی‌رحمانه به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد طرح‌هایش در جهت الحاق سرزمین‌های فلسطینی بهره‌برداری خواهد کرد.

طرحی که به آن اشاره داشتم، سندی بود که بزالل اسموتریچ در سال ۲۰۱۷ تدوین کرده بود و با عنوان «طرح تسلیم» (که گاه «طرح قاطع» نیز ترجمه شده) شناخته می‌شود.

اسموتریچ در این سند، نقشه‌ای دقیق برای از میان برداشتن هرگونه امکان تشکیل دولت مستقل فلسطینی ترسیم می‌کند. در متنی تکان‌دهنده که انسان‌ها را همچون مهره‌های شطرنج توصیف می‌کند، او مرزهای اسرائیل را بازتعریف می‌کند:

در گام نخست، خواهان الحاق سرزمین‌های فلسطینی بدون اعطای هرگونه حقوق سیاسی، مدنی یا ملی به فلسطینیان است و آن‌ها را همچون اتباع سرزمین‌های اشغالی و بی‌حقوق تلقی می‌کند.

در گام دوم، فلسطینیانی که حاضر به پذیرش این وضعیت تبعیض‌آمیز نباشند، باید به‌زور از خانه‌ها، زمین‌ها و سرزمین مادری خود اخراج شوند.

و در گام سوم، آن دسته از فلسطینیانی که مقاومت کرده و برای حقوق بنیادین انسانی خود تلاش کنند، باید شناسایی و کشته شوند.

در زمان انتشار این سند، تمرکز آن بیشتر بر کرانه باختری اشغالی بود. اما اکنون به‌وضوح دیده می‌شود که جنگ در غزه به دولت اسرائیل این امکان را داده تا گام به گام زمینه اجرای این طرح را در آن منطقه نیز فراهم کند.

پس از این هشدارها، ابتدا از سمت خود در کنست تعلیق شدم و اکنون برای بار دوم تعلیق شده‌ام، این‌بار به دلیل حمایت از شکایت رسمی آفریقای جنوبی به دیوان بین‌المللی دادگستری؛ شکایتی که خواستار پاسخ‌گویی و تحقق عدالت در برابر خشونت‌هایی‌ست که پیشاپیش نسبت به آن‌ها هشدار داده بودم.

چگونه می‌توان از اظهارات اسموتریچ شگفت‌زده شد، در حالی که اقدامات کابینه اسرائیل طی ۱۸ ماه گذشته دقیقاً در راستای اجرای «طرح تسلیم» او پیش رفته است؟!

در این مدت، فلسطینیان در غزه و کرانه باختری اشغالی هدف بمباران قرار گرفته‌اند، از گرسنگی رنج برده‌اند، قتل‌عام شده‌اند و از خانه‌ها و سرزمین‌های خود رانده شده‌اند تا جای بیشتری برای تحقق رؤیای اسموتریچ از گسترش شهرک‌های یهودی فراهم شود.

در حالی که جهانیان این جنگ را با وحشت و دلهره دنبال می‌کردند، شهرک‌نشینان وابسته به اسموتریچ با غرور اعلام می‌کردند که در «دورانی معجزه‌آسا» زندگی می‌کنند.

در بحثی که این روزها درباره میزان انطباق اقدامات اسرائیل با تعریف حقوقی نسل‌کشی در جریان است، این طرح باید به‌عنوان مدرک اصلی برای پیگرد قانونی در نظر گرفته شود.

در قاموس اسموتریچ و حلقه اطرافش، «تسلیم» مفهومی معادل پاک‌سازی قومی، اخراج اجباری، الحاق غیرقانونی و قتل‌هایی است که آشکارا ناقض قوانین بین‌المللی‌اند.

در ماهیت، هدف این طرح چیزی نیست جز نابودی کامل و انحلال موجودیت ملی فلسطینیان، به‌عنوان یک ملت با هویتی مشترک، در سرزمین مادری‌شان.

آیا این، همان تعریف دقیق نسل‌کشی نیست؟

«هرگونه تلاش برای الحاق اراضی در غزه غیرقابل قبول است» — این جمله‌ای بود که همیش فالکنر، وزیر امور خاورمیانه بریتانیا، همین هفته بر زبان آورد. اما اظهارات او، که نه همراه با تحریم بود و نه کوچک‌ترین پیامد عملی، در فضا محو شد؛ گویی هیچ‌گاه بیان نشده است.

شگفت‌آور و بلکه مضحک است که پس از گذشت حدود ۲۰ ماه از این فاجعه انسانی، همچنان کسانی هستند که باور دارند دولت اسرائیل را می‌توان صرفاً با بیانیه‌ها، ابراز نگرانی‌ها و جملات دیپلماتیک از مسیر خشونت‌بار خود منصرف کرد؛ یا اینکه کابینه اسرائیل کوچک‌ترین ارزشی برای اصول حقوق بین‌الملل و قواعد انسانی قائل است.

اگر در ابتدا نسبت به عملکرد دولت بریتانیا و دیپلماسی ناتوانش احساس دلسوزی داشتم، این احساس خیلی زود جای خود را به خشم عمیق داد؛ آن‌گاه که به سفر اخیر «جدعون ساعر»، وزیر خارجه اسرائیل به لندن فکر کردم.

تنها چند هفته پیش، همین دولت بریتانیا که اکنون کابینه او را به اقدامات غیرقانونی و غیرقابل قبول متهم می‌کند، خود مسئول تأمین امنیت و محافظت از او در خاک بریتانیا بود.

به‌خاطر مردم فلسطین، گروگان‌ها، و حتی مردم اسرائیل، زمان آن فرا رسیده که دولت اسرائیل مورد بازخواست واقعی قرار گیرد — و این مسئولیت، هرگز با کلمات به‌تنهایی محقق نخواهد شد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.