در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ میلادی کاخ ریاست جمهوری «لاموندا» در شهر سانتیاگو به محاصره سربازان کودتاچی به رهبری ژنرال آگوستو پینوشه، فرمانده ارتش درآمد و توسط هواپیماهای جنگنده بمباران شد.

به گزارش جماران، یورونیوز در گزارشی نوشت: با گذشت ۵۰ سال از کودتا علیه حکومت سالوادور آلنده رئیس‌جمهور شیلی، خانواده قربانیان حکومت آگوستو پینوشه هنوز در پی اجرای عدالت هستند.

در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ میلادی کاخ ریاست جمهوری «لاموندا» در شهر سانتیاگو به محاصره سربازان کودتاچی به رهبری ژنرال آگوستو پینوشه، فرمانده ارتش درآمد و توسط هواپیماهای جنگنده بمباران شد.

سالوادور آلنده که در سال ۱۹۷۰ به این مقام انتخاب شده بود، چندین ساعت در این ساختمان مقاومت کرد و تعدادی سخنرانی رادیویی نیز انجام دا. او درنهایت موافقت کرد که با آخرین همکارانش محل را تخلیه کند اما قبل از ترک ساختمان خود را کشت.

این روایت از واقعیت، با وجود تحقیقات کارشناسانی که بقایای او را نبش قبر کرده‌اند، هنوز مورد بحث باقی مانده است. 

نیم قرن بعد از کودتا کتاب جدیدی با عنوان «آلنده، کالبد شکافی یک جنایت» منتشر شده که این روایت را زیر سوال می‌برد و فرضیه بسیاری از مخالفان دیکتاتوری پینوشه را پشتیبانی می‌کند که همچنان ادعا می‌کنند او به قتل رسیده است.

نحوه مرگ شماری دیگر از مخالفان سیاسی پینوشه نیز، که ماه‌ها یا سال‌های بعد از کودتا جان خود را از دست دادند، هنوز محل مناقشه است. 

از میان آن‌ها می‌توان به پابلو نرودا، نویسنده و شاعر اشاره کرد که دوازده روز پس از کودتا درگذشت. او که در بیمارستان سانتیاگو بستری بود به گفته مقامات آن زمان بر اثر سرطان درگذشت، با این حال به گفته برخی شاهدان او مسموم شده است. 

کتابی که اخیرا با عنوان «اتاق ۴۰۶؛ ماجرای پابلو نرودا» توسط یک روزنامه‌نگار منتشر شده، به این موضوع می‌پردازد.

در روزهای کودتا و پس از آن در دوران حکومت پینوشه که هفده سال طول کشید، نزدیک به ۳۸ هزار نفر بازداشت و بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ شیلیایی مخالف دولت کشته یا ناپدید شدند. حدود ۲۰۰ هزار نفر نیز طبق گزارش کمیسیون حقوق بشر شیلی، در دوران دیکتاتوری شیلی (۱۹۷۳-۱۹۹۰) تبعید در اروپا، ایالات متحده و مکزیک را تجربه کردند.

با جود گذشت دهه‌ها از مرگ آگوستو پینوشه، هرچند عدالت در برخی جنایات خاص زمان دیکتاتوری او، مانند ترور ویکتور خارا خواننده محبوب شیلیایی اجرا شده اما پرونده شکنجه و مرگ بسیاری از قربانیان، بدون محکوم شدن جلادان و عاملان بی‌نتیجه رها شده است.

گابریل بوریک، رئیس‌جمهور چپگرا که از مارس ۲۰۲۲میلادی  بر سر کار آمده، با تأسف از کندی رویه‌های قانونی، به تازگی طرحی ملی را برای جستجوی حقیقت و عدالت با هدف روشن شدن سرنوشت بیش از هزار مفقود اجرا کرده است.

به گفته دولت، این یک گام اساسی برای شیلی است تا «حافظه خود را بازیابی کند و مطمئن شود که این اتفاق دیگر تکرار نخواهد شد.»

آمریکا و تبعات مداخله در سرنگونی حکومت دموکراتیک آلنده

در حالی که تلاش برای برقراری عدالت در داخل شیلی ادامه دارد، هزاران کیلومتر دورتر هنوز درباره نقش ایالات متحده در ساقط کردن حکومت وقت شیلی و نتایج آن بر سیاست خارجی این کشور بحث می‌شود.

پنجاه سال پیش از این، سیاستمداران در کاخ سفید که از نفوذ کمونیسم در نیمکره غربی نگران بودند به دیده منفی به سالوادور آلنده (مارکسیست و عضو حزب سوسیالیست شیلی) نگاه می‌کردند و به طور خاص ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت ایالات متحده و هنری کیسینجر دستیار او در امور امنیت ملی، وی را تهدیدی برای منافع ایالات متحده می‌دانستند.

تلاش‌های ایالات متحده برای کارشکنی در مسیر آلنده، با انجام «عملیات خرابکارانه» برای جلوگیری از قدرت گرفتن آلنده شروع شد و تا تماس‌های سازمان سیا با مقامات نظامی شیلی برای تحریک به کودتا علیه او پیش رفت.

بر اساس یک گزارش سنا، در سال ۱۹۷۵میلادی ایالات متحده ۸ میلیون دلار برای اقدامات مخفیانه علیه آلنده بین سال‌های ۱۹۷۰ میلادی تا کودتای ۱۹۷۳ هزینه کرده است. این گزارش البته هیچ مدرکی مبنی بر دخالت مستقیم ایالات متحده در کودتای ۱۹۷۳ نیافته و تنها به ذکر این نکته بسنده کرد که فعالیت‌های ایالات متحده در آن زمان «این تصور را ایجاد کرده که به یک کودتای نظامی با نارضایتی نگاه نمی‌کند».

هنری کیسینجر پنج روز پس از کودتا به ریچارد نیکسون گفته بود: «ما خودمان این کار را نکردیم. منظورم این است که به آنها کمک کردیم، بهترین شرایط را برایش حاضر کردیم.»

کودتای شیلی در زمان خود، افکار عمومی آمریکا را به نحو بی‌سابقه‌ای برانگیخت و منجر به تغییرات بزرگ در نگاه حقوق بشری در آمریکا شد؛ همزمان دست کنگره را برای ایفای نقش بزرگ‌تر در سیاست خارجی ایالات متحده باز کرد.

دولت نیکسون از آن پس سیاست تحکیم روابط با حکومت بر سر کار آمده در شیلی را پی گرفت، این در حالی بود که نمایندگان در کنگره شروع به وضع سیاست‌های محدود کننده علیه دولت آگوستو پینوشه کردند.

با گذشت زمان، رئیس‌جمهور‌های بعدی ایالات متحده نیز رفته رفته از دولت دیکتاتوری پینوشه فاصله گرفتند و اقداماتی تنبیهی علیه او وضع کردند. تاسیس دفتر حقوق بشر و امور بشردوستانه در وزارت خارجه زمان دولت جیمی کارتر در سال ۱۹۷۷ برای «نوشتن گزارش‌های منظم در مورد شرایط حقوق بشر در کشورهای دیگر» و وضع تحریم‌ها علیه شیلی در سال ۱۹۷۹ از جمله همین امور دانسته می‌شود. 

رونالد ریگان، رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا نیز به این نتیجه رسیده بود که پینوشه باید برود.

این ژنرال ارتش شیلی سرانجام در سال ۱۹۸۹ زیر فشارهای داخلی و بین‌المللی از مقام ریاست جمهوری کنار رفت و در سال ۲۰۰۶ میلادی در سن ۹۱ سالگی، در حالی که به دلایل پزشکی از محاکمه معاف شده بود در حبس خانگی درگذشت.

اکنون مراسم بزرگداشت پنجاهمین سالگرد کودتا در شیلی در حالی برگزار می‌شود که این رخداد تاریخی همچون «یک زخم باز» در جامعه باقی مانده است. این در شرایطی است که درباره میراث آلنده و هزار روز حکومتش برداشت مشترکی وجود ندارد.

فرانک گائودیشو، نویسنده کتاب «انقلاب شیلی» در این باره می‌گوید: «اگر به رئیس جمهور نگاه کنیم، می‌بینیم که او در سخنرانی تحلیف خود مدعی آلنده است. اما او مدعی آلنده جمهوری‌خواه است، کسی که در روز کودتا جان باخت و نه کسی که امید انقلابی و ضد امپریالیستی را تجسم بخشید.»

در سوی مقابل، محافظه‌کاران و طرفداران آگوستو پینوشه همچنان در سیاست شیلی حضوری عمده دارند. 

خوزه آنتونیو کاست، که یک راستگرای افراطی طرفدار پینوشه محسوب می‌شود، شانس آن را دارد که در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی (در سال ۲۰۲۵) حضور داشته باشد؛ امری که نشان می‌دهد نزاع بین اردوگاه هواداران آلنده و پینوشه همچنان در صحنه سیاسی شیلی ادامه دارد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

کلمات کلیدی سالوادور آلنده
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.