جی پلاس/امام به روایت دانشوران-۹؛

روایت دکتر شریعتمداری از بی تکلفی امام در دیدارها

دکتر علی شریعتمداری، وزیر آموزش عالی دولت موقت در خاطراتی به نقل چگونگی برخوردهای امام در دیدارهایشان پرداخته و این رفتارها را نشانه سادگی، صبوری و سعه صدر ایشان دانسته اند..

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، مرحوم دکتر علی شریعتمداری(1)، وزیر وقت آموزش عالی و عضو سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی در خاطراتی که از امام خمینی (س) دارد به نکته مهمی درباره در نظر گرفتن مصالح کشور از طرف ایشان اشاره و در ادامه به نقل خاطره ای پرداخته که نشان دهنده آن است که امام از تعریف و ستایش دیگران استقبال نمی کردند و ناراحت می شدند. در ادامه خاطرات دکتر شریعتمداری را پی می گیریم: 

 

‌حضرت امام همیشه به وحدت و مصلحت نظام توجه داشتند. حتی ‌‎ ‎‌اگر حرفی برخلاف نظرشان‌ ـ چه در حضورشان و چه در پشت سر‌ ـ ‌‎ ‎‌زده می‌ شد، نشنیده می‌ گرفتند. برای اینکه نکند طرح آن مسائل سبب ‌‎ ‎‌اختلافی شده و ارکان نهضت را متزلزل نماید. ‌

 

‌‌روزی در خدمت آن حضرت بودیم و دو نفر از نمایندگان دوره اول ‌‎ ‎‌مجلس هم حضور داشتند. یکی از نمایندگان در خلال صحبتش از امام ‌‎ ‎‌بسیار ستایش و تمجید کرد. قیافه امام درهم شد و پس از اتمام صحبت ‌‎ ‎‌او اولین نکته‌ای که فرمودند این بود که: خدا نکند من باور بکنم آنچه را ‌‎ ‎‌که این آقا درباره من گفتند. ‌

‌‌آن چه از برخورد آن بزرگوار استنباط کردم اینکه مقام و موقعیت در ‌‎ ‎‌شخصیت آن حضرت تغییری به وجود نیاورده بود و از اینکه او را مدح ‌‎و ستایش بگویند ناراحت می‌ شدند. یا کسانی می‌ آمدند و امام را به عنوان‎ ‎‌یک مرجع و رهبر انقلاب اسلامی و شخصیتی که احیاگر اسلام در سطح‎ ‎‌جهان است مخاطب قرار می‌ دادند. آیا این عناوین در رفتار امام تغییری ‌‎ ‎‌به وجود آورده بود که نگاه و برخورد امام عوض شده باشد!؟ هرگز. ‌‎ ‎‌یعنی آنچه ما دیدیم از همان اوایل، برخورد طبیعی و راحت امام با ‌‎ ‎‌مسئولین و مردم بود. چنانکه روزی در خدمتشان بودیم و یکی از ‌‎ ‎‌دوستان حرف‌ های خوشمزه می‌ زد و امام در حضور اعضای شورای ‌‎ ‎‌انقلاب فرهنگی و هیأت دولت می‌ خندیدند و آدم احساس می‌ کرد که ‌‎ ‎‌امام به طور طبیعی مثل یک فرد عادی برخورد می‌ کنند. در جلساتی که ما ‌‎ ‎‌در محضر ایشان به همراه پنج، شش نفر داشتیم، امام همیشه با احترام و ‌‎ ‎‌تواضع و خوشرویی گوش می‌ دادند و حرف‌ ها و گزارش‌ ها را ‌‎ ‎‌می‌ شنیدند، بعد هم توصیه‌هایی می‌ کردند. سپس اگر بعضی از دوستان ‌‎ ‎‌حرف‌ های خصوصی داشتند، امام وقتی را اختصاص می‌ دادند از جمله ‌‎ ‎‌خود من دو سه بار سؤالات خصوصی از امام کردم. ‌

 

‌‌در یکی از جلسات که با رؤسای دانشگاه‌ ها در خدمت ایشان بودیم، ‌‎ ‎‌یکی از آنها که فرزند یکی از وعاظ معروف گذشته بود گفت: من پسر ‌‎ ‎‌فلان هستم. امام فرمودند: رحمت‌الله علیه. منظورم بر آن هست که امام‎ ‎‌خیلی ساده برخورد می‌ کردند. البته ما جایگاه و حد خودمان را در محضر ‌‎ ‎‌آن حضرت رعایت می‌ کردیم. ‌

 

‌‌جلسات با امام بسیار آموزنده بود چنانکه اگر نشستی، چند ساعت ‌‎ ‎‌طول می‌ کشید، ایشان با حوصله بدون آنکه ابراز خستگی بنمایند به همه ‌‎حرف‌ ها گوش داده و موضوعات را رسیدگی می‌ فرمودند و سپس ‌‎ ‎‌توصیه‌ ها و دستورات لازم را می‌ دادند. امام جامعیت داشتند، هم سیاسی ‌‎ ‎‌بودند و نیز فقیه و متعبد و عارف. ایشان بر مسائل مختلف احاطه داشته ‌‎ ‎‌و با گروه‌ ها و اشخاص مختلف از رده‌ های گوناگون نشست و برخاست ‌‎ ‎‌کرده و به نظرها و اندیشه‌ های آنان توجه می‌ نمودند. ‌

 

‌‌آن حضرت در انتخاب مسئولین به تقوا اهمیت می‌ دادند حتی در ‌‎ ‎‌انتخاب کارگزاران جزء بیت‌شان این موضوع را مد نظر قرار می‌ دادند. ‌‎ ‎‌مورد نظر ایشان تقوا بود. امام وسعت بالایی در تحمل اندیشه مخالف ‌‎ ‎‌داشتند. ‌

 

‎1. علی شریعتمداری در سال 1302 در شیراز متولد شد. پس از اتمام دوره ‌‎ ‎‌دانشسرای مقدماتی به آموزگاری در دبستان‌های فارس پرداخت. سپس برای ‌‎ ‎‌ادامه تحصیل در 1327 به تهران رفت و در فلسفه و علوم تربیتی لیسانس ‌‎ ‎‌گرفت و با استفاده از بورس تحصیلی دانشجویان ممتاز به امریکا رفت و ‌‎ ‎‌دکترای خود را در تعلیم و تربیت دریافت کرد و به ایران بازگشت. ‌

‌‌شریعتمداری از 1328 با دکتر محمد نخشب (1302 ـ 1355) که در تهران ‌‎ ‎‌فعالیت سیاسی ـ اسلامی داشت و نهضت خداپرستان سوسیالیست را رهبری ‌‎ ‎‌می‌کرد، آشنا شد و با او به همکاری پرداخت و در جریان ملی شدن صنعت ‌‎ ‎‌نفت به اتفاق وی در حزب مردم ایران مشغول به فعالیت شد. ‌

‌‌پس از کودتای 28 مرداد 1332، در کمیته نهضت مقاومت ملی به فعالیت ‌‎ ‎‌پرداخت و به همین دلیل به زندان افتاد. در 1340 بار دیگر به دلیل فعالیت ‌‎ ‎‌سیاسی در دانشگاه شیراز، دستگیر و زندانی شد. (از دی 1340 تا خرداد ‌‎ ‎‌1341) و بعد هم از دانشگاه اخراج شد و پس از آن به دانشگاه اصفهان رفت ‌‎ ‎‌و 16 سال در آن جا تدریس کرد و به تحقیق و تألیف مشغول شد. ‌

‌‌با پیروزی انقلاب اسلامی برای تصدی وزارت علوم و آموزش عالی در ‌‎ ‎‌دولت موقت به تهران دعوت شد و در 23 خرداد 1359، به فرمان امام به ‌‎ ‎‌عضویت در شورای انقلاب فرهنگی در آمد.. ‌

‌‌دکتر شریعتمداری آثار و تألیفات زیادی دارد که برخی از آنها عبارتند از: ‌‎ ‎‌اصول فلسفه تعلیم و تربیت‌‌، ‌‌روانشناسی تربیتی‌‌، ‌‌فلسفه‌‌، ‌‌مقدمه روانشناسی‌‌، ‌‌منطق تئوری تحقیق‌‌، ‌‎ ‎‌جامعه و تعلیم و تربیت‌‌. ‌

 

برشی از کتاب امام به روایت دانشوران؛ ص 203-205

دیدگاه تان را بنویسید