اولویت همان اول آمریکا است و تمرکز اصلی کسب منافع و ثروت برای آمریکا و حذف مسائل حقوق بشری در تعاملات سیاسی است. حتی آنجایی که همچون سخنرانی جی دی ونس در کنفرانس امنیتی مونیخ از آزادی بیان و جامعه مدنی صحبت میکند، منظورش بیشتر افرادی راستگرا در جامعه اروپایی است که مثلا به ورود مهاجرین به این قاره معترضند و بعضا جلوی اعتراضات نژادپرستانه گرفته میشود.
سند امنیت ملی آمریکا که اخیرا منتشر شده با سندهای منتشره در زمان ریاست جمهوریهای چند دوره قبل تا حدودی متفاوت است و بر اساس افکار ترامپ شکل گرفته است و تا حدودی همخوانی دارد با آنچه که در عمل و اجرا شاهد هستیم.
در این سند سعی میشود کمتر به طور مستقیم به رقبای ژئوپلیتیکی و کشورهای متخاصم حمله شود، ولی در لابلای بحث میتوان فهمید که چه راهبردی را دنبال میکند. تقریبا مناطق جغرافیایی جهان را بر اساس اهمیتشان مورد ارزیابی قرار داده و به نیمکره غربی بیشتر بها داده است.
اولویت همان اول آمریکا است و تمرکز اصلی کسب منافع و ثروت برای آمریکا و حذف مسائل حقوق بشری در تعاملات سیاسی است. حتی آنجایی که همچون سخنرانی جی دی ونس در کنفرانس امنیتی مونیخ از آزادی بیان و جامعه مدنی صحبت میکند، منظورش بیشتر افرادی راستگرا در جامعه اروپایی است که مثلا به ورود مهاجرین به این قاره معترضند و بعضا جلوی اعتراضات نژادپرستانه گرفته میشود. تقویت تمدن اروپایی و غربی را بیشتر از دید مبارزه با مهاجرت و یکدستسازی میبیند. درست است که در سند به نیمکره غربی اهمیت میدهد ولی به جای امنیت جمعی و کمک به متحدین آمریکا بر امنیت ایالات متحده تأکید میکند. قطعا این امر مورد نارضایتی شخصیتهای اروپایی است؛ به طوری که وقتی از بعضی از آنها در مورد سند منتشره سؤال کردند با ناراحتی اعلام نمودند که حاضر به پاسخ نیستند.
در بخشهایی از سند تمرکز بر چین و محدودیتهای اقتصادی مشهود است، ولی بیشتر این علاقمندی وجود دارد که متحدین آمریکا در آسیا این بار را به دوش بکشند. با اینکه در ماههای اخیر به خاطر سیاستهای ترامپ در مقابل هندوستان رابطه دو کشور به سردی گراییده، اما انتظار این است که این کشور یک و نیم میلیارد نفری با رشد سریع اقتصادی نقشی مهمتر در ایندو پاسیفیک بازی کند و همگرایی با کره جنوبی، ژاپن، استرالیا و آمریکا تقویت شود. در همین راستا از ژاپن و کره جنوبی خواسته شده که نقش بیشتری را در منطقه به عهده گیرند. به نظر میرسد آنچه که در سند در رابطه با شرق دور آمده قبلا در سفر اخیر ترامپ به کره جنوبی مطرح شده باشد.
به همین دلیل و به طور غیر منتظره ژاپن اعلام میکند اگر چین به تایوان حمله کند ژاپن به حمایت از تایوان بر میخیزد که با عکسالعمل چینیها رو به رو شد. در واقع ژاپنیها همچون اروپا به این نگرانی رسیدهاند که دیگر همچون گذشته روی پشتیبانی آمریکا نمیتوانند حساب باز کنند و آمریکا نمیخواهد خود را درگیر نظامی خارجی بکند. لذا ژاپن نگران است که با حاکمیت چین بر تایوان راههای دریایی که عمده تجارت ژاپن از مسیر دریای جنوبی و دریای شرقی چین صورت میپذیرد در کنترل این قدرت جهانی رو به رشد قرار گیرد. حتی در سند به مخالفت آمریکا از تسلط چین بر تایوان اشاره میشود، ولی مشخص نمیشود که در صورت چنین اتفاقی آیا آمریکا مداخله نظامی میکند یا خیر؛ که بعید است به طور اتفاقی و غفلت به آن اشاره نشده باشد.
در سند همان طور که اشاره شد، امنیت اروپا مورد توجه قرار نگرفته و روسیه به عنوان تهدید دیده نشده است. به نظر میرسد دور کردن روسیه از چین یکی از اهداف سند امنیت ملی آمریکا باشد و با توجه به نکاتی که در رابطه با هندوستان مطرح گردید، احتمالا تضعیف شانگهای و بریکس میتواند مدنظر باشد.
در رابطه با خاورمیانه بر امنیت و همکاریهای اقتصادی و عدم گلایهمندی از کشورهای ثروتمند حوزه خلیج فارس تأکید میکند. سیاستهای دولتهای پیشین آمریکا مورد انتقاد قرار میگیرد که بیشتر منظور انتقادهای حقوق بشری و فراز و نشیبهایی است که در روابط آمریکا با این کشورها و به ویژه عربستان سعودی بعضا اتفاق افتاده است. با تأکید بر همکاری گسترده اقتصادی با این کشورها، جمهوری اسلامی ایران را در مقایسه با گذشته تضعیف شده نشان میدهد و در عین حال بر تقابل آمریکا با بسته شدن تنگه هرمز چون منافع آمریکا را به خطر میاندازد، تأکید میکند.
بنابراین، میتوان گفت که سند جدید امنیت ملی آمریکا منافع محور است و حتی رابطه با قاره آفریقا را صرفا بر همین اساس مورد توجه قرار میدهد.
* استاد ژئوپلیتیک دانشگاه