یک مدرس حوزه علمیه قم در نشست علمی «روش شناسی اجتهاد از دیدگاه امام خمینی (س) در منشور روحانیت»، گفت: امام مصر هستند که ما به ادبیات کارشناسی، به روش‌ها و حتی علوم جدید نیاز داریم. نکته مهمتر در ادبیات منشور روحانیت، بحث مواجهه با مسأله‌هاست. امام اصرار دارند که مجتهد امروزی باید بتواند با مسأله‌های حیات اجتماعی خود مواجهه داشته باشد، بلکه در متن آن مسائل اجتماعی زیست کرده باشد. البته احاطه به مسائل زمانی خود و حتی احاطه به آینده مسأله‌های حیات اجتماعی، این‌گونه در نمی‌آید مگر به این که مجتهد یک رصد جدی از تحولات اجتماعی و حتی روندهای تغییرات اجتماعی داشته باشد و آنها را درک کند.

یک مدرس حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه امام در منشور روحانیت تعابیر تندی را علیه متحجرین به کار می‌برند، گفت: یکی از عناصر مهمی که امام در منشور روحانیت ذیل روش‌شناسی اجتهاد مطرح می‌کنند، فهم و بینش صحیح از جامعه و نظامات اجتماعی و از جمله مسائلی است که امام مکرر در مباحث دهه 60 خود بر آن تأکید دارند. ایشان می‌فرمایند که اگر فقیهی جامعه را درست نشناسد و نظامات و روابط اجتماعی جامعه را دقیق درک نکند، اساساً در امور اجتماعی مجتهد نیست، حتی اگر در فقه اعلم باشد.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت‌الاسلام و المسلمین امین اسدپور طی سخنانی در نشست علمی «روش شناسی اجتهاد از دیدگاه امام خمینی (س) در منشور روحانیت»، گفت: ما به شدت نیازمند ترویج اندیشه‌های امام راحل عظیم‌الشأن هستیم و این اندیشه‌ها باید به عنوان یک بسته کامل مورد توجه قرار گیرد. اگر حوزه‌های علمیه و نهاد مقدس روحانیت بخواهند آینده‌ای پرتوفیق و نقش‌آفرینی اجتماعی اثرگذار را تجربه کنند، باید به اندیشه‌های امام راحل بزرگوار بازگردند. به نظر می‌رسد هرگونه تحول در حوزه‌های علمیه، بدون در نظر گرفتن قله‌های فرمایشات امام راحل عظیم‌الشأن، بازگشت به قهقرا و عقب‌گرد است.

مسئول اندیشکده ضحی افزود: اکنون که در فضای مدیریتی حوزه‌های علمیه، زمزمه‌های تحول جدی مطرح شده و در دوره سوم مدیریت محترم حوزه‌های علمیه و دوره جدید شورای عالی حوزه‌های علمیه، رهبری معظم انقلاب به صورت جدی پروژه تحول را مطالبه کرده‌اند، می‌خواهم عرض کنم که اگر اندیشه‌های امام راحل عظیم‌الشأن، به ویژه فرمایشات ایشان در اواخر عمر شریفشان، مدنظر قرار نگیرد و این اندیشه‌ها را به عنوان سرمایه حرکت تحول‌خواهانه حوزه‌های علمیه قرار ندهیم، گویی داریم حوزه‌های علمیه را ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال به عقب برمی‌گردانیم و این مسأله بسیار خطرناک است.

وی با اشاره به اینکه امام در منشور روحانیت تعابیر تندی را علیه متحجرین به کار می‌برند، یادآور شد: یکی از عناصر مهمی که امام در منشور روحانیت ذیل روش‌شناسی اجتهاد مطرح می‌کنند، فهم و بینش صحیح از جامعه و نظامات اجتماعی و از جمله مسائلی است که امام مکرر در مباحث دهه 60 خود بر آن تأکید دارند. ایشان می‌فرمایند که اگر فقیهی جامعه را درست نشناسد و نظامات و روابط اجتماعی جامعه را دقیق درک نکند، اساساً در امور اجتماعی مجتهد نیست، حتی اگر در فقه اعلم باشد.

این مدرس حوزه علمیه قم ادامه داد: در آنجا امام ابتدا به این موضوع اشاره می‌کنند که تخطئه و انتقاد و فتح باب فضای اجتهاد، از الطاف خفیه الهی و هدایای الهی به بشر است و کسی حق ندارد باب اجتهاد را مسدود کند و تنها بر رأی و اندیشه خود تمرکز نماید. سپس شروع می‌کنند به این‌که آن اختلاف‌ها آسیب‌زا نیستند و نباید نگران بود. آن‌چه مهم است و همه مجتهدین و دین‌شناسان باید به آن توجه کنند، پرداختن به «فهم صحیح از جامعه»، «فهم نظامات و روابط حاکم بر مناسبات جهانی»، «اقتصاد»، «سیاست» و «فرهنگ» است. اینها را مجتهد باید به‌طور دقیق درک کند تا بتواند مصالح اجتماعی را به درستی تشخیص دهد و متناسب با آنها، برنامه‌ریزی فقهی خود را پیش ببرد. 

وی با تأکید بر ضرورت شناخت جامعه و روابط اجتماعی، افزود: این فقط نفی تحجر نیست، بلکه نفی تجدد نیز از آن استنباط می‌شود. زیرا امام مصر بودند که اگر شما نظامات و روابط اجتماعی حاکم بر مناسبات جهانی را درک کنید، اتفاقاً پایگاه معرفتی شما اجازه نمی‌دهد که منفعلانه آن نظامات حاکم بر جهان را بپذیرید. امام هم نسبت به غرب و هم نسبت به شرق، این نکته را مکرراً تذکر می‌دادند که اگر شما نظامات و روابط اجتماعی و مناسبات قدرت جهانی را درک کنید، اتفاقاً در برابر خواسته‌های شرق و غرب می‌توانید مقاومت کنید.

اسدپور اظهار داشت: مولفه دوم در منشور روحانیت، تأکید بر عنصر زمان و مکان است. این که نقش زمان و مکان در اجتهاد دقیقاً در کدام مرحله و در کدام رتبه است، هنوز به درستی روشن نشده است. بسیاری از تقریرها این بحث را به تزاحمات مقام اجرا یا نهایتاً به موضوع‌شناسی تقلیل می‌دهند. البته خود امام عباراتی دارد که زمان و مکان را جزئی از موضوع‌شناسی می‌دانند، اما اگر به فرمایش حاج آقا، تمام آثار حضرت امام و منظومه فکری ایشان را به عنوان شاخص قرار دهیم، به نظر می‌رسد که عنصر زمان و مکان در ادبیات امام راحل هم به مرحله اجرا، هم به مرحله فعلیت و حتی به مرحله احکام انشایی و مقام جعل شارع توسعه پیدا می‌کند. 

وی تصریح کرد: این بحث را هم در ادبیات فقه حکومتی و هم در ادبیات احکام حکومتی می‌توان پیگیری کرد. اساساً بر اساس کارکردها و آنچه امروز تحت عنوان اغراض و مقاصد شریعت مطرح می‌شود، این موضوع را می‌توان به خود متن شریعت نیز نسبت داد. البته این که چه مقدار از این ادبیات اصولی ما می‌تواند حجیت آن را تأمین کند و چه مقدار نمی‌تواند، بحث مفصلی است که جای خود را می‌طلبد. اما به نظر می‌رسد در ادبیات امام راحل، مرحله فعلیت احکام مقید به زمان و مکان است. 

مسئول اندیشکده ضحی افزود: شارع و قانونگذار در مقام ابلاغ حکم، زمانی که وقت اجرای حکم فرا می‌رسد، باید لوازم اجراپذیری حکم را در نظر بگیرد و بر اساس آن‌ها، در فعلیت حکم تصرف کند. به هر حال، متخصص می‌تواند مقیدات، تبصره‌ها و قیوداتی را به حکم اضافه کند. این تفسیری که امام از ماهیت حکم و مراتب آن دارند، می‌تواند کمک کند که ما در ادبیات امام، این نقش تعیین‌کننده عنصر زمان و مکان را در کدام لایه و در کدام مرتبه از مراتب حکم معنا کنیم. 

وی یادآور شد: امام مصرّ هستند که ما به ادبیات کارشناسی، به روش‌ها و حتی علوم جدید نیاز داریم. نکته مهمتر در ادبیات منشور روحانیت، بحث مواجهه با مسأله‌هاست. امام اصرار دارند که مجتهد امروزی باید بتواند با مسأله‌های حیات اجتماعی خود مواجهه داشته باشد، بلکه در متن آن مسائل اجتماعی زیست کرده باشد. البته احاطه به مسائل زمانی خود و حتی احاطه به آینده مسأله‌های حیات اجتماعی، این‌گونه در نمی‌آید مگر به این که مجتهد یک رصد جدی از تحولات اجتماعی و حتی روندهای تغییرات اجتماعی داشته باشد و آنها را درک کند. اینجا به نظر من عنصر تاریخ و یک تاریخ تحلیلی از تغییرات و تحولات اجتماعی به شدت می‌تواند به کمک مجتهد بیاید. 

اسدپور تأکید کرد: امام عنصر «مصلحت» را مفصلا به شورای نگهبان متذکر می‌شوند و می گویند شما در خود همان اجتهاد اولتان، حتی اگر حوزه برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری را لحاظ نکنید، باید عنصر مصلحت جامعه لحاظ شود. این مسیر می‌رسد به همان نامه‌ای که ایشان به شورای عالی حوزه‌ها می‌نویسند، که همان وصیت‌نامه الهی و سیاسی است که نگارش قدیمی‌تری داشته، ولی بالاخره رسانه‌ای و پخش شدن آن بعد از ارتحال امام راحل عظیم‌الشأن اتفاق افتاده است. 

وی افزود: انگار امام در این سال پایانی حیات شریف‌شان خیلی جدی مترصد این بودند که این ادبیات و تجربه زیسته فقهی و اصولی حضرت امام به نسل آینده حوزه‌های علمیه منتقل شود. و خودشان در منشور روحانیت این هشدار و انذار را دادند که اگر به فکر نباشیم و این عرصه‌ها را پیش نبریم، امکان این وجود دارد که حوزه‌های علمیه ما وضعیت کلیسای کاتولیک را پیدا کند. این یک انذار و هشدار عجیب و غریب و تکان‌دهنده است که در متن منشور کمتر به آن توجه شده است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.