یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت؛

تهران؛ آئینه جامعه ایران و افق آینده‌اش

به گزارش جماران؛ متین رمضان‌خواه جامعه شناس و معاون مطالعات کاربردی هیئت دولت در یادداشتی به مناسبت روز و هفته تهران نوشت: در دهه‌های اخیر، تهران مرکز تمرکز سرمایه، نخبگان و قدرت اداری بوده است؛ همین تمرکز موجب نابرابری‌های فضایی و طبقاتی میان پایتخت و دیگر شهرها شده است. مهاجرت‌های گسترده از سراسر کشور به تهران نه‌ تنها سیمای جمعیتی شهر را دگرگون کرده، بلکه تنوع فرهنگی و اجتماعی بی‌سابقه‌ای پدید آورده است. این تنوع همزمان با آن‌که منبع خلاقیت و نوآوری شده، اما مدیریت شهری را با چالش‌ زیست ناعادلانه روبرو کرده که زمینه‌ساز بی‌اعتمادی، گسست اجتماعی و احساس بی‌عدالتی شده‌است.

 

تهران، نقطه تمایز است، چه برای ساکنانش و چه برای غریبه‌ترها، چه برای آنان که مهر فراوان از آن دیده‌اند و چه برای آنان که سیاهی‌هایش را بیشتر زیست کرده‌اند. تمایز، همان چیزی است که نمی‌توانی بدون توجه از آن به موضوع بنگری؛ و تهران برای ایران، شهر تمایزبخش است. بستری که بدون درک آن، درک ایران معاصر سخت و گاه ناممکن می‌شود.

 

شهر تهران نه‌ تنها پایتخت سیاسی و اقتصادی ایران است، بلکه نماد فشرده‌ای از تحولات اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی کشور و «جامعه‌ای در مقیاس کوچک» است؛ شهری که در آن همه تنش‌ها، امیدها، شکاف‌ها و پویایی‌های ایران امروز به نمایش درمی‌آید.

 

در دهه‌های اخیر، تهران مرکز تمرکز سرمایه، نخبگان و قدرت اداری بوده است؛ همین تمرکز موجب نابرابری‌های فضایی و طبقاتی میان پایتخت و دیگر شهرها شده است. مهاجرت‌های گسترده از سراسر کشور به تهران نه‌ تنها سیمای جمعیتی شهر را دگرگون کرده، بلکه تنوع فرهنگی و اجتماعی بی‌سابقه‌ای پدید آورده است. این تنوع همزمان با آن‌که منبع خلاقیت و نوآوری شده، اما مدیریت شهری را با چالش‌ زیست ناعادلانه روبرو کرده که زمینه‌ساز بی‌اعتمادی، گسست اجتماعی و احساس بی‌عدالتی شده‌است.

 

تهران، شاهد رویدادهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی بسیاری از زمان پایتخت شدن تا امروز بوده که سرنوشت شهر و مسیر تاریخ معاصر ایران را شکل داده‌است. از شکل‌گیری خیابان‌های منظم، میدان توپخانه و نخستین جلوه‌های شهر مدرن ایرانی تا انقلاب مشروطه؛ تجمعات مردمی در تهران، تأسیس مجلس شورای ملی و صدور فرمان مشروطیت تا کودتای رضاخان در تهران، که سرآغاز تحول در ساختار قدرت و آغاز دوران پهلوی شد تا اشغال توسط نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم تا رشد شتابان شهرنشینی، ظهور طبقه متوسط جدید و گسترش نواحی شمالی و شرقی آن تا اعتراضات اجتماعی و بحران‌های محیط زیستی چون آلودگی، کمبود آب، ترافیک، رشد نابرابری فضایی، و همزمان افزایش نقش تهران در سیاست و فرهنگ دیجیتال کشور و کانون تحولات اجتماعی نوین، جنبش‌های مدنی، و بحث درباره تمرکززدایی از آن.

 

حال شهری با این تاریخ پیچیده و سرنوشت پرفراز و نشیب می‌تواند جارچی فردای این سرزمین باشد. چنان که از سناریوهای آینده پژوهی اجتماعی از آینده ایران، باید گفت که این آینده تا حد زیادی به آینده تهران گره خورده است. چگونگی حل مسائل این کلان‌شهر - از آلودگی و ترافیک گرفته تا مسکن، مشارکت اجتماعی و عدالت فضایی - می‌تواند الگویی برای حکمرانی شهری در سراسر کشور باشد.

 

تهران مصرف‌کننده منابع اگر به شهری مولد برای خلق سرمایه اجتماعی و فرهنگی تبدیل شود، می‌تواند موتور تحول ایران در مسیر توسعه پایدار، عدالت اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی باشد. لذا، تهران تنها پایتخت ایران نیست؛ بلکه آزمایشگاه اصلی «زندگی مدرن ایرانی»  است. به عبارتی، سرنوشت این شهر، بازتابی از نحوه سازگاری جامعه ایرانی با مدرنیته، نابرابری، ترس‌ها و چشم‌انداز نسبت به فردا است.

 

توسعه تهران تنها یک پروژه عمرانی یا اقتصادی نیست؛ بلکه فرآیندی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که به‌طور مستقیم بر کیفیت زندگی میلیون‌ها نفر اثر می‌گذارد. از این‌رو، هر تصمیم توسعه‌ای درباره تهران باید بر پایه فهم توسعه محور از «زندگی شهری»، «روابط اجتماعی» و «سرمایه انسانی» در این کلان‌شهر استوار باشد. نظر به تاریخ رفته بر تهران  ، توجه به رویکرد انسان محورانه، توسعه گرایانه و عدالت مبنا می‌تواند راهگشای همان فردای ممکن تر باشد که در ادامه به برخی بایدها و نبایدهای اشاره خواهم داشت:

 

بایدهای توسعه تهران
۱) توسعه متوازن
باید سیاست‌های توسعه به‌گونه‌ای باشد که شمال و جنوب، مرکز و حاشیه، برخوردار و نابرخوردار به شکلی عادلانه از خدمات و زیرساخت‌ها بهره‌مند شوند. تمرکز امکانات در مناطق خاص، به بازتولید فقر و احساس تبعیض می‌انجامد.
حس عدالت در شهر در تجربه تهرانیان بیش از آن‌که بر توزیع واقعی امکانات مبتنی باشد، بر تصورشان از توزیع عدالت مبتنی است. لذا علی‌رغم توزیع بیشتر امکانات و تجهیز زیرساخت‌ها در مناطق کم برخوردارتر در تهران، میانگین تهرانی‌ها احساس می‌کنند که امکانات در مناطق برخودارتر بیشتر توزیع می‌شود.


۲) تقویت هویت شهری و انسجام اجتماعی
تقویت و تمرکز بر هویت تهرانی به‌عنوان «هویت مشترک شهروندی» و تلاش برای ادغام مهاجران با پایگاه‌های متنوع در راستای ارتقا احساس تعلق و مسئولیت پذیری نسبت به شهر.

۳) حکمرانی شهری مشارکتی
توسعه واقعی بدون مشارکت شهروندان، انجمن‌های محلی، نخبگان دانشگاهی و سازمان‌های مردم‌نهاد ممکن نیست. شهر باید با مردم و برای مردم اداره شود.

 

۴)  توسعه پایدار و زیست‌پذیر

تغییر سیاست‌های شهری، حفظ محیط زیست، کنترل آلودگی هوا، گسترش حمل‌ونقل عمومی و فضای سبز در راستای تحقق ایده زندگی در «تهران دل‌پذیر» به جای زندگی در «تهران تحمل‌پذیر».

۵) توجه به عدالت نسلی
باید توسعه امروز به بهای نابودی آینده نباشد. منابع طبیعی، فضاهای شهری و میراث فرهنگی، متعلق به نسل‌های آینده نیز هستند.

 

نبایدهای توسعه تهران

۱) نباید توسعه را صرفاً اقتصادی یا فیزیکی دانست. برج‌سازی و آزادراه‌سازی بدون ارتقای روابط اجتماعی، فرهنگ شهری و عدالت اجتماعی، به بی‌روح شدن شهر می‌انجامد.

۲) نباید حاشیه‌نشینی را نادیده گرفت. گسترش سکونتگاه‌های غیررسمی نشانه شکست سیاست‌های توسعه است، نه نتیجه طبیعی رشد شهری.

۳) نباید فرهنگ و سبک زندگی تهرانی را قربانی مصرف‌گرایی کرد. شهر نباید فقط محل خرید و عبور باشد؛ باید محل گفت‌وگو، همزیستی و خلاقیت فرهنگی نیز باشد.

۴) نباید تصمیم‌گیری‌های شهری از مردم جدا باشد. تصمیم‌های پشت درهای بسته و بدون شفافیت، فاصله میان مدیریت شهری و شهروندان را افزایش می‌دهد.

۵) نباید تهران را تنها به‌عنوان پایتخت سیاسی دید. تهران باید به شهری برای زندگی تبدیل شود، نه صرفاً برای کار، رقابت و فشار.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.