در «روی ماه خداوند را ببوس» دو مقوله مرگ و عشق تنه به تنه یکدیگر میزنند. گاهی مرگ از عشق سبقت میگیرد، گاهی عشق از مرگ و گاهی هم کنار یکدیگر پیش میروند.
جماران: «روی ماه خداوند را ببوس» نام رمانی 131 صفحهای از مصطفی مستور است. رمانی که هم نامش و هم نویسندهاش دو عامل مشوق به خواندن کتابند. مصطفی مستور، نویسندهای نامآشنا میان اهالی ادبیات است. چه آنهایی که دستی بر نوشتن دارند و چه آنهایی که به ادبیات علاقهمندند.
در «روی ماه خداوند را ببوس»، یونس جوانی که مستور شخصیت اصلی داستان را به او سپرده، دانشجوی دکتری فلسفه است که موضوع پایاننامهاش علت خودکشی دکتر محسن پارساست. یونس سعی دارد تا شرطی را که پدر نامزدش برای ازدواجشان گذاشته به سرانجام برساند.
اگر چه «روی ماه خداوند را ببوس»، به بیان اعتقادات شخصیتهایش پرداخته اما آنچه در آن، قابل ملاحظه و درک است و اهمیت دارد این است که مستور دچار شعارزدگی نشده است و شخصیتهایی خلق کرده که هر کدام اعتقاد خود را دارد و مستقل است. به عنوان مثال با اینکه یونس در باورش به خدا دچار شک و تردید شده اما این تردید را به نامزدش «سایه» که دختری باورمند به خداست و همه نمادهای مذهبی بودن را در شخصیت خود دارد، القا نمیکند.
مستور نام شخصیتهای اصلی را بسیار دقیق انتخاب کرده است به ویژه نام یونس را که خیلی خوب در ذهن حک میشود.
در «روی ماه خداوند را ببوس» دو مقوله مرگ و عشق تنه به تنه یکدیگر میزنند. گاهی مرگ از عشق سبقت میگیرد، گاهی عشق از مرگ و گاهی هم کنار یکدیگر پیش میروند. عشق یونس به سایه، مهرداد به همسرش، دکتر پارسا به معشوقهاش، مرگ شهادتگونه منصور، دست و پنجه نرم کردن مادر یونس با بیماری، خودکشی دکتر پارسا و... .
راوی رمان «روی ماه خداوند را ببوس» اول شخص است و خاصیت این راوی این است که از خودش و مکانهایی بگوید که در آنها حضور داشته است و این یعنی راوی در محدوده زمان و مکان محصور شده است و اگر نویسنده، حرفهای نباشد، خستگی و بیحوصلگی مخاطب را رقم خواهد زد اما مستور داستان را با انتخابهای خوب مکانی و زمانی برای مخاطب جذاب کرده و آن را با قلمی روان که از ویژگیهای قلم اوست، پیش برده است.
چالش پیش روی یونس نه تنها چالش شخصیت اصلی داستان که میتواند چالش هر مخاطبی باشد و بیشتر در وجود خدا غور کند و باورهایش را یک بار برای همیشه به محک بگذارد. بقیه چالشهای کتاب را هم اگر از نظر دور داشته باشیم، همین یک چالش اساسی برای فکر کردن به آن کافی است تا ساعتها ذهن را به خود مشغول دارد.
این کتاب که برگزیده جشنواره قلم زرین شده، فرصت آن را داشته تا در کشورهای اندونزی، ترکیه، روسیه، مصر، بوسنی و هرزگوین، جمهوری آذربایجان، بنگلادش، پاکستان و کردستان عراق ترجمه شده و به چاپ برسد. این کار را یکی از موفقترین آثار مستور به حساب آوردهاند؛ اثری که توانسته مخاطب خاص و عام را با خود همراه کند.
«روی ماه خداوند را ببوس» در سال 1379 در بیست فصل، اولین بار به وسیله نشر مرکز از زیر چاپ بیرون آمد و اکنون در بهار 1404 به چاپ صد و پنجم رسیده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
صبح برای گرفتن پاکت یادداشتهای پارسا سراغ سایه میروم. در آپارتمان را که باز میکند از دیدنم کمی تعجب میکند. به داخل دعوتم نمیکند. میگویم برای گرفتن یادداشتهای پارسا آمدهام. داخل آپارتمان میرود و دقیقهای بعد با پاکت بزرگی میآید. مثل غریبهها پاکت را به دستم میدهد و منتظر میماند تا گورم را گم کنم. میخواهم حرفی بزنم اما هر چه دنبال کلمات میگردم چیزی به ذهنم نمیآید.
میگوید: «سالها منتظرت موندم. همیشه از پنجره پایین رو نگاه میکردم تا تو بیایی. تلفنها رو به امید شنیدن صدای تو جواب میدادم. وقتی صدای زنگ در میاومد به هوای دیدن تو در رو باز میکردم. من هم مثل هر دختر دیگهای آرزو داشتم خوشبخت بشم و فکر میکردم با تو خوشبخت میشم اما دوست داشتن با خوشبختی فرق میکنه.»
و اما مصطفی مستور:
نویسنده شصت سالهای که در بیستم شهریور ماه سال 1343 در اهواز به دنیا آمد. شاعری، مترجمی و پژوهشگری هم در کارنامه کاری ـ ادبیاش رخ مینمایاند.کارشناسی مهندسی عمران و کارشناسی ارشد ادبیات فارسی تحصیلاتش را رقم زده است.
ویژگی و سبک قلم مستور تلفیق ادبیات با فلسفه و عرفان است که میشود آن را به روشنی در آثارش دید. آثاری که نامهای مختلف از جمله: عشق روی پیادهرو، روی ماه خداوند را ببوس، چند روایت معتبر، استخوان خوک و دستهای جذامی، من دانای کل هستم، حکایت عشقی بیقاف، بیشین، بینقطه، من گنجشک نیستم، تهران در بعد از ظهر، معصومیت، سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، گربه همسایه (شعر)، پرسه در حوالی زندگی، بهترین شکل ممکن، عشق و چیزهای دیگر، زیر نور کم، خون مباح کلمات (شعر) و... به خود گرفتهاند.
مستور به واسطه نوشتههایش، چندین جایزه معتبر هم دریافت کرده است مثل عنوان بهترین کتاب سال در سال 1383 برای کتاب استخوان خوک و دستهای جذامی و نیز نامزد جایزهی ادبی اصفهان، جایزه قلم زرین برای کتاب روی ماه خداوند را ببوس در سال 1379، لوح تقدیر جایزه ادبی صادق هدایت، نامزد دریافت جایزه هنری ادبیات دفاع مقدس برای کتاب دویدن در میدان تاریک مین.
دنیای نوشتههای مستور دنیایی است که مخاطب را به فکر وا میدارد. اگر تا به حال به این دنیا وارد نشدهای، بهار که فصل شروع است، بهترین فرصت برای ورود به آن است.