دکتر محمد محمودی کیا عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی در یادداشتی اختصصاصی برای جماران نوشت: هر چند ارتش متجاوز امریکا رسماً به جنگ تحمیلی رژیم صهیونی علیه ایران وارد شده است، با این حال به هیچ وجه نباید از تمرکز عملیات تنبیهی علیه اراضی اشغالی کاسته و فرصت بازیابی بدان داده شود. نوع پاسخ به آمریکا نیز در طیف متنوعی از ابزارها قابل اعمال است که در هر دو صورت، بر اساس قاعده جنگ نامتقارن، امکان غلبه بر دشمن متجاوز وجود داشته و صرف برتری تکنولوژیک آنها فرجام این جنگ را مشخص نخواهد کرد؛ که این جنگ، جنگ اراده‌هاست.

 

با ورود رسمی ارتش تروریستی آمریکا به عرصه جنگ تحمیلی رژیم صهیونی علیه جمهوری اسلامی، از هم‌اکنون می‌توان انتظار داشت معادلات حاکم بر جنگ، دستخوش تغییرات بنیادین شود. هر چند محاسبات دشمن صهیونی بر این پیش‌فرض استوار بود که ضربه غافلگیرانه آنها به گونه‌ای توان پاسخ و بسیج منابع را از جمهوری اسلامی خواهد گرفت که ظرف کمتر از چند روز، آن را وادار به پذیرش هرگونه توافق تحمیلی خواهد کرد؛ اما با ترمیم سریع در ساختار سازمانی فرماندهی و نیز بازیابی توان اطلاعاتی و قدرت عملیاتی نیروهای مسلح در جبهه نبرد و وارد آوردن ضربات سنگین بر نقاط راهبری رژیم صهیونی و نیز تقویت شدت و دقت عملیات‌های دفاعی در روزهای بعدی، ورق بازی به شکل غیرقابل انتظاری برگشت.

 

این تغییر در معادلات نبرد در ادامه و به سرعت، به تغییر در بازیگران درگیر در بحران انجامید؛ لذا همان‌گونه که از ابتدا انتظار می‌رفت دیر یا زود ارتش متجاوز و تروریستی آمریکا به طور مستقیم وارد این منازعه می‌شد که سرانجام در سحرگاه روز یکم تیرماه با حمله هوایی به مراکز و تاسیسات هسته‌ای در نطنز، فردو و اصفهان، این احتمال صورت تحقق یافت که به مثابه یک ورودی آشوب‌ساز واجد تأثیرات خود بر روند بحران است.

 

از این رو، به نظر می‌رسد در بعد عملیات و در پلن جایگزین رژیم صهیونی و با فرض ورود مستقیم آمریکا به عرصه منازعه، این مسئله مطرح باشد که نیروهای مسلح ایران سویه اصلی حملات خود را از اسراییل تا حدود قابل توجهی کاسته و بر جبهه آمریکایی و علیه پایگاه‌های آمریکایی متمرکز نمایند که در این صورت رژیم غاصب، فرصت تنفس و توان بازیابی خود را پیدا خواهد کرد که این امر، امکان ضربه‌های بیشتر بر اهداف مورد نظر در مراحل بعدی تجاوز را به آنان اعطا خواهد کرد.

 

بر همین اساس، شاهد تشدید اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونی در دیگر بخش‌های محیط بحران هستیم چه این که حملات هدفمند رژیم غاصب به اهدافی در جنوب لبنان و یا بمباران غزه دقیقاً با هدف ممانعت از احتمال فعال‌سازی جریان مقاومت در این مرحله از نبرد صورت می‌پذیرد.

 

با این وصف، و با فرض حضور راهبردی و نه حمایتی - تبلیغاتی صرف آمریکا در این منازعه، می‌توان انتظار داشت حملات تجاوزکارانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی به آنچه در شب گذشته رقم خورد متوقف نخواهد شد و این حملات تداوم خواهد داشت؛ چه این که بسیج منابع و تحرکات نظامی آمریکا نشان از صحت این مدعا دارد.

 

با این همه باید توجه داشت در چنین هنگامه دشواری نمی‌بایست در زمین بازی متجاوزین حرکت کرد و ضروری است قواعد جنگ را بر اساس الگو و منطق ایرانی پیگیری شود؛ الگویی که بر اساس قواعد جنگ نامتقارن پیشتر موفقیت و اثربخشی خود را در میادین مختلف نمایان ساخته است.

 

از این رو، پیشنهاد می‌شود همچنان اراضی اشغالی به مثابه جبهه اول و اولویت نخست در دفاع در برابر متجاوزین باشد و اقدامات تنبیهی نیروهای مسلح بر اجرای عملیات تهاجمی علیه نقاط راهبری و مقاصد امنیتی، نظامی، سیاسی، اقتصادی و فناورانه رژیم غاصب، به صورت یک امر پیوسته و بدون وقفه در جریان باشد تا امکان هرگونه بازیابی توان تهاجمی از این رژیم جنایتکار سلب شود.

 

در جبهه دوم نیز مقابله با آمریکا، راهبردهای بسیار متنوعی دارد که نیروهای مسلح ما سالیان سال برای آن طراحی عملیاتی و رزمایش‌های نظامی داشته‌اند که به صورت یک مجموعه طرح‌های عملیات ترکیبی نظامی، روانی و سیاسی، می‌تواند قابلیت‌های تهاجمی متجاوزین را به طور قابل توجهی مورد تهدید واقع کند.

 

علاوه بر این، مزیت‌های جغرافیایی ایران در امکان انسداد و یا محدودسازی عبور از تنگه راهبردی هرمز برای کشورهای متخاصم، و یا دسترسی آسان به پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه، در کنار امکان خروج از معاهده منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای و یا تعلیق کلیه مقررات پادمانی و فراپادمانی، و نیز امکان فعال‌سازی دیگر اضلاع محور مقاومت در منطقه، همگی به مثابه کارت‌های بازی ایران در منازعه پیش آمده قابل طرح است.

 

در مجموع نگارنده بر این باور است صرف برتری فناورانه و یا کمیت بالای منابع قدرت نظامی در طرف مهاجم، نتیجه و فرجام این منازعه را تعیین نخواهد کرد چرا که متجاوزین، بیگانگانی غاصب و جنگجویانی بی‌آرمان هستند که در برابر قدرت ایمان و آرمان والای سپاهیان اسلام، تاب‌آوری پایینی دارند؛ چه این که بارها و بارها این مهم را در میادین نبرد تجربه کرده‌ایم و این مرتبه نیز إن شاء الله، به لطف و مدد الهی بر این اشرار خون‌ریز فائق خواهیم آمد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.