دکتر تفرشی، مورخ و مستندپژوه، در تاریخ 8 آبان 1404 در یک گفتوگوی زنده اینستاگرامی که از سوی سایت خبری ایران 24 منتشر شد، به بررسی حضور ژنرال هایزر در روزها و هفتههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت. وی در این برنامه نکات مهمی را مطرح کرد که معاونت پژوهش، آموزش و برنامهریزی راهبردی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، در تعامل با سردار محسن رخصت طلب؛ پژوهشگر دفاع مقدس، یادداشت زیر را در مورد این نکات تنظیم و منتشر مینماید.
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 نه تنها بهعنوان یک نقطهعطف مهم در تاریخ معاصر کشور شناخته میشود، بلکه تأثیر عمیقی بر معادلات سیاسی و تحولات جهانی برجای گذاشت. در این میان، حضور ژنرال رابرت هایزر، نماینده نظامی ایالات متحده، در روزهای پایانی سلطنت محمدرضا پهلوی یکی از موضوعات کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هایزر که با مأموریتهایی نظیر حفظ انسجام ارتش و ممانعت از وقوع کودتا علیه دولت بختیار به ایران سفر کرده بود، در نهایت نقشی متفاوت از آنچه برای او تعریف شده بود ایفا کرد. بررسی اسناد و خاطرات شخصیتهای کلیدی آمریکایی از جمله جیمی کارتر و ویلیام سولیوان نشان میدهد که تلاشهای هایزر چگونه از مسیر اولیه خود منحرف شد و به جای طراحی کودتا، به ناپایداری بیشتر یا حتی نظمدهی موقت در بحبوحه انقلاب سوق پیدا کرد. با این حال، فرمان تاریخی امام خمینی مبنی بر نادیده گرفتن حکومت نظامی زمینه شکست کامل این نقشه را فراهم کرد و رویکرد نیروهای نظامی به سمتی غیرمنتظره تغییر یافت.
این موضوع همواره در طول تاریخنگاری معاصر مورد توجه پژوهشگران بوده و بستری برای تحقیقات، مطالعات و گفتوگوهای زیاد فراهم کرده است. مورخان ایرانی و خارجی، درباره علل، زمینهها و پیامدهای حضور ژنرال هایزر در ایران بحثهایی انجام دادهاند. با این حال، یکی از تازهترین نظرات در این زمینه به دکتر مجید تفرشی، تاریخنگار و پژوهشگر برجسته کشور، بازمیگردد.
دکتر تفرشی، مورخ و مستندپژوه، در تاریخ 8 آبان 1404 در یک گفتوگوی زنده اینستاگرامی که از سوی سایت خبری «ایران 24» منتشر شد، به بررسی حضور ژنرال هایزر در روزها و هفتههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت. وی در این برنامه نکات مهمی را مطرح کرد که خلاصهای از آنها به شرح زیر ارائه میشود:
مأموریت هایزر حفظ انسجام ارتش و جلوگیری از کودتا علیه دولت بختیار بود.
آمریکا نگران جنگ داخلی و نفوذ شوروی در ایران پس از سقوط شاه بود.
شاه پیش از آمدن هایزر تصمیم به خروج گرفته بود، نه با دستور او.
واشنگتن میخواست ارتش ایران فرو نپاشد و بحران افغانستان در ایران تکرار نشود.
یکی از مأموریتهای هایزر، خروج امن دهها هزار مستشار نظامی آمریکایی و خانوادههایشان بود.
هدف دیگر، تعیین تکلیف قراردادهای کلان نظامی آمریکا با ایران پس از رفتن شاه بود.
هایزر آمده بود نظم را نگه دارد، نه تاج و تخت شاه را.
در همین راستا، معاونت پژوهش، آموزش و برنامهریزی راهبردی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، در تعامل با سردار محسن رخصت طلب؛ پژوهشگر دفاع مقدس، یادداشت زیر را تنظیم و منتشر مینماید:
به جناب تفرشی و خوانندگانی که مطالب منتسب به ایشان را از نظر گذراندهاند یادآور میشود که:
در دهه شصت سه کتاب از کارتر رئیسجمهور، سولیوان سفیر آمریکا در ایران و هایزر ژنرال کارکشته پنتاگون منتشر شده که نشان میدهد متأسفانه دکتر تفرشی در این جا به خطا رفته است.
این سه مقام آمریکایی به دلیل جوسازی جمهوریخواهان در رسانهها علیه کارتر و حزب دموکرات، در این سه کتاب به صورت اجمالی به دلایل سفر هایزر و مذاکرات اتاق بحران در کاخ سفید و گفت و گوهای فیمابین سولیوان، هایزر و اتاق بحران اشاره کردهاند.
مطالب این سه کتاب سند متقنی از امدادهای الهی و کیاست امام راحل و سردرگمی سیاستمداران آمریکا از آن مقطع از انقلاب است.
کارتر نوشته است با اوجگیری انقلاب ایران و تزلزل روزافزون حکومت شاه، ما به منظور رصد دقیق تحولات ایران و تصمیمگیری صحیح در راستای منافع آمریکا، در کاخ سفید اتاق بحران تشکیل دادیم و لحظه به لحظه مسائل ایران را دنبال میکردیم.
یکی از تصمیمات اتاق بحران برای این که عکسالعمل انقلابیون نیز سنجیده شود این بود که شاه از کشور خارج و بختیار نخستوزیر شود.
او میگوید با روی کار آمدن بختیار تغییرات خاصی در روند انقلاب مشاهده نشد و موضع بختیار روزبهروز ضعیفتر گردید و در ادامه ما احساس کردیم عنقریب روند تحولات از کنترل ما خارج میشود. در همین شرایط با ورود خمینی به ایران نگرانیها بیشتر شد. به همین دلیل هایزر را به کاخ سفید فراخواندیم و او را برای مأموریت کودتا به ایران اعزام کردیم.
سولیوان در خاطرات خود فراز به فراز این مسائل را شرح داده است.
هایزر نیز نوشته است من با ورود به ایران ابتدا جلسات متعددی با سولیوان و عناصر سیا در ایران برگزار کردم و آنها را در جریان مأموریت خود قرار دادم و سپس با چند تن از سران ارتش ایران جلسه گذاشتم. در خلال این جلسات، آنها خیلی مقاومت کردند و مخالف کودتا بودند اما با استدلال و اصرار من سرانجام پذیرفتند و آماده کودتا شدند.
همچنین کارتر اقرار میکند که آماده کودتا شدیم. آن زمان حتی خبری منتشر شد مبنی بر این که سازمان سیا با هماهنگی ساواک لیستی ۴ تا ۵ هزار نفره از انقلابیون سراسر کشور را تهیه کرده است تا با آغاز کودتا دستگیر و کشته شوند، اما به محض اینکه بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت معرفی شد، و جلسه تشکیل دادیم و پس از بررسیهای لازم به این نتیجه رسیدیم که با توجه به مشی سیاسی ملیون و ارتباط ما با برخی از اعضای کابینه، نیازی به کودتا نیست و میتوانیم با دولت آینده ایران همکاری و ارتباط داشته باشیم.
او میگوید به هایزر ابلاغ کردیم کودتا منتفی است و به فرماندهان ارتش ابلاغ کند که تصمیم آمریکا تغییر کرده است.
هایزر که دستور گرفت که به آمریکا برگردد، تصریح کرده است: در این جلسات خیلی به من سخت گذشت، زیرا که فرماندهان ارتش ایران را تا دیروز برای انجام کودتا آماده کرده بودم حالا باید آنها را راضی به انصراف از کودتا میکردم، به هر صورت ممکن این کار را با کمک سولیوان انجام دادم و سپس به آمریکا بازگشتم.
کارتر مینویسد پس از استقرار بازرگان در پست نخستوزیری ، ما عملاً کار را تمام شده تلقی و اتاق بحران را تعطیل کردیم، در اصل ما رودست خوردیم.
به طور خاص، شخص کارتر در کتابش تلاش کرده است تا خود را از اتهام بیعرضگی که جمهوریخواهان به او نسبت میدادند تبرئه کند.
وی مدعی است که وقتی با برخی از اعضای دولت موقت ارتباط برقرار شد احساس آسودگی کردیم، اما در خلال روند وقایع، کمکم انقلابیون در مصادر امور منصوب شدند و رفتهرفته بر امور کشور اشراف پیدا کردند، ساواک منحل شد و سران آن دستگیر و یا فراری شدند، فرماندهان موثر ارتش شاهنشاهی برکنار، دستگیر و یا فراری گردیده، همچنین سایر فرماندهان در شهربانی و ژاندارمری دستگیر و تعویض شدند.
وی ادامه میدهد که با تأسیس نهادهای امنیتی و انقلابی، در اندک زمانی انقلابیون، اداره کشور را در دست گرفته، همه ابزارهای نظامی، سیاسی و امنیتی از زیر یوغ ما خارج شدند.
مطالعه همزمان این سه کتاب ناظران را به یکی از عجایب و امدادهای غیبی در انقلاب اسلامی رهنمون خواهد کرد.
ناگفته نماند که نگارنده معتقد است اگر چه امام خمینی(س) بعدها در نهایت تواضع فرمودند در انتخاب نخستوزیر دولت موقت انقلاب اشتباه کردهاند(صحیفه امام، ج 13، ص 47) اما مطالعه این سه کتاب این برداشت و درک را در خواننده ایجاد میکند که ابتکار عمل و تصمیم مزبور با هدایت الهی به ثمر رسیده است.
............................................................
* پژوهشگر دفاع مقدس