روابط امنیتی جمهوری اسلامی ایران و روسیه طی حدود دو دهه گذشته به عنوان یکی از محورهای اساسی در سیاست خارجی این دو همسایه تبلور یافته، این همکاریها البته ریشه در اشتراکات ژئوپلتیکی و امنیتی دارد که در بستر تحولات منطقه ای و بین المللی نظیر بحران هسته ای ایران، بحران سوریه، تحریمهای ظالمانه ی غرب علیه ایران و طی چند سال گذشته بحرانهای گسترده علیه روسیه به دلیل حمله ی نظامی و تجاوز این کشور به اوکراین و رقابت های قدرت های بزرگ شکل گرفته است.
روابط امنیتی جمهوری اسلامی ایران و روسیه طی حدود دو دهه گذشته به عنوان یکی از محورهای اساسی در سیاست خارجی این دو همسایه تبلور یافته، این همکاریها البته ریشه در اشتراکات ژئوپلتیکی و امنیتی دارد که در بستر تحولات منطقه ای و بین المللی نظیر بحران هسته ای ایران، بحران سوریه، تحریمهای ظالمانه ی غرب علیه ایران و طی چند سال گذشته بحرانهای گسترده علیه روسیه به دلیل حمله ی نظامی و تجاوز این کشور به اوکراین و رقابت های قدرت های بزرگ شکل گرفته است؛ این یادداشت به بررسی ابعاد مختلف این مناسبات، نقش روسیه به عنوان یک قدرت جهانی، تأثیر آن بر ایران و پیوند این همکاریها با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران می پردازد. همچنین به درک مشترک و تا حدودی واحد از امنیت در قفقاز جنوبی، و هماهنگی منافع کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دو کشور با تکیه بر اصول «عزت، حکمت و مصلحت» مورد تحلیل قرار میگیرد.
ایران با موقعیت استراتژیک خود در قلب خاورمیانه و قفقاز و به هارتلند و ریملند به عنوان بازیگری کلیدی در ثبات منطقه ای شناخته شده است، از سوی دیگر، روسیه به عنوان قدرت برتر اوراسیایی، با هدف حفظ نفوذ در مناطق همجوار کا گاها از آنها تخت عنوان «خارج نزدیک» نام میبرد، و مقابله با گسترش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) به همکاری با ایران به مثابه شریکی راهبردی نگاه میکند، همچنین مخالفت مشترک هر دو کشور با یکجانبه گرایی آمریکا، مقابله با تروریسم در منطقه، بویژه در منطقهی خاورمیانه و بالاخص در بحران سوریه و حفظ حاکمیت دولتها نمونه های از همگرایی دو کشور است. نمونه ی دیگری از همگرایی بین جمهوری اسلامی ایران و روسیه که بیشتر میتواند این دو را به سمت تقویت همکاریهای دفاعی ـ امنیتی و اقتصادی سوق دهد، تحریمهای مشترک علیه ایران و روسیه است که در برخی مواقع مانند فروش سیستمهای موشکی اس ۳۰۰، همکاری در صنایع فضایی، فروش هواپیماهای جنگنده نسل ۴ و ۵ خود را نشان میدهد، تبلور این همکاریها البته در بحران سوریه ظهور و بروز پیدا کرده گر چه روسیه به واسطه ی روابط نزدیکش با تلآویو گاها نسبت به پوشش راهداری و اطلاعاتی ایران همکاریهایی با اسرائیلی ها داشته که همین امر این روابط استراتژیک را تحت الشعاع قرار میداد به گونه ای که گاها ضربات جبران ناپذیری به نیروهای جبهه مقاومت وارد میشد، علی ایحال ایران با تکیه بر شبکه های مقاومت محلی تا اواخر سال 2024 به حفظ اسد کمک کردند، این همکاری نه تنها ثبات منطقه ای را تقویت میکرد، بلکه جایگاه ایران را به عنوان یک بازیگر اثرگذار تقویت و تثبیت می نمود و منافع دیگری برای آن ایجاد میکرد که از جمله ی آن میتوان به الف: مهار تهدیدات گروههای تکفیری در مرزهای غربی، تقویت محور موسوم به مقاومت و نفوذ در شامات و کاهش فشار غرب از طریق اتحاد با روسیه اشاره کرد .
مسأله اما در قفقاز به صورت بسته ای از فرصتها و چالشها خود را نشان داده چه اینکه قفقاز جنوبی بویژه پس از جنگهای دوم قره باغ که با حمایت لجستیکی و اطلاعاتی ترکیه و اسرائیل به پیروزی آذربایجان انجامید به عرصه ای برای رقابت قدرتهای منطقه ای تبدیل شده که در این میان ایران و روسیه هر دو نگران نفوذ ترکیه و اسرائیل در این منطقه هستند، این نگرانی و فرصتهای دیگری چون کریدورهای حمل و نقل شمال - جنوب برای تسهیل در تجارت بین الملل و همچنین دور زدن تحریم ها و تقویت موقعیت ژئواستراتژیکی و ژئوپلتیکی ایران و روسیه و همچنین توافق بر سر تمامیت ارضی کشورها(مانند حمایت از حاکمیت آذربایجان و ارمنستان) میتواند به همگرایی بیشتر این دو قدرت منطقه ای و جهانی در بخشی از هارتلند (قفقاز جنوبی) بینجامد به گونه ای که نتایج آن را در ترتیبات امنیتی دوسویه برای هر دو کشور دید گر چه در این بین چالشهایی چون اختلاف نظر در مسأله ی تقسیم آب دریای خزر ، رقابت غیر مستقیم در بازارهای انرژی بویژه در قفقاز، احیای نفوذ ایران در منطقه ی « ایران فرهنگی » هم وجود دارد که کرملین را در مواجهه با تقویت همگرایی بویژه تقویت « برنامه جامع راهبردی ایران - روسیه » دست به عصاتر میکند که رسیدن به درک مشترک و واحد در این منطقه و رفع و رجوع کردن این چالشها و خطرات نیازمند هماهنگی های بلند مدت ، دیپلماسی فعال و هوشمندانه، شناخت دقیق سیاستگذاران و تصمیم سازان کشور در رابطه با محیط امنیتی - اقتصادی از سوی تهران و مسکو می باشد ؛ در این مسیر ایران باید ضمن تلاش برای نوسازی روابط خود با غرب که پس از خروج ترامپ از برجام به شدت آسیب دید ، بویژه تقویت و احیای روابط حسنه ی خود با اروپا علی الخصوص در سایه ی اختلافات بروکسل با واشنگتن بپردازد ، از همکاری با روسیه به عنوان اهرمی برای کاهش فشارهای غرب استفاده کند ، بدون آنکه به دام وابستگی متقابل نامتقارن بیفتد.
*ذبیح الله سعیدی، کارشناس مسائل بینالمللی