افزایش شروط آمریکا کار را برای ادامه مذاکرات سخت تر نموده است. به ویژه در میان شروط فوق علاوه بر مسأله غنیسازی صفر که جمهوری اسلامی ایران در مقابل آن مقاومت مینمود، مسأله برنامه موشکی ایران از حساسیت خاصی برخوردار است که دولت و مردم ایران حاضر نیستند کشور را در مقابل حملات دشمن بی دفاع بگذارند. لذا با توجه به شروط فوق نباید انتظار داشت که در آینده نزدیک و حتی چند ماه آینده گفتوگوهایی بین ایران و آمریکا صورت پذیرد.
قبل از فعال شدن مکانیزم ماشه احتمال بسیار کمی وجود داشت که ایران و آمریکا بتوانند با یکدیگر گفتوگو کنند. علیرغم پنج دور گفتوگوی غیر مستقیم و بعضا مستقیم در مسقط و رم به طور ناگهانی و غیر منتظره با حملات اسرائیل و آمریکا به ایران گفتوگوها متوقف گردید.
بعد از حمله به سایتهای هستهای در فردو، نطنز، اصفهان و اراک آمریکا تمایلی به ادامه گفتوگو نشان نمیداد زیرا رئیس جمهور آمریکا با این تصور که سایتهای هستهای ایران را نابود کرده، تعجیلی در ادامه گفتوگوها نداشت. یا وی حداقل میخواست وانمود کند که عملیات کاملا موفقی علیه برنامه اتمی ایران داشته، لذا به صلاح نمیدید که وارد گفتوگو شود. البته بعد از حمله آمریکا، طرف ایرانی شرطی را برای ادامه مذاکرات تعیین نمود و آن شرط این بود که در طول مذاکرات آمریکا نباید عملیات نظامی دیگری را پی ریزی کند.
آنچه در مسقط و رم آمریکاییها مطرح میکردند، غنیسازی صفر برای ایران بود که گاهی ویتکاف نماینده ترامپ از خود انعطافی را نشان میداد ولی در جلسه بعدی و با مشورتهایی که در کاخ سفید داشت، دوباره حقی را برای غنیسازی در ایران قائل نبود. البته گاه و بیگاه بعضی مسئولین آمریکایی از جمله مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا مسآله برد موشکهای ایرانی را هم در مصاحبهها به میان میکشیدند که میتوان گفت ناشی از پاسخ موشکی ایران به اسرائیل و صدمات وارده بوده است.
اما بعد از اقدام اروپاییها و بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت، به نظر میرسد که طرف آمریکایی بر میزان خواستههای خود افزوده و یا آن چیزی که در ذهن داشته علنی نموده است. حالا طرف آمریکایی برای مذاکره با ایران چهار خواسته را مطرح مینماید:
- غنی سازی صفر
- کاهش برد موشکهای ایران و منظور این است که به حدی کاهش یابد که به اسرائیل نرسد.
- مذاکرات مستقیم نه غیر مستقیم
- قطع کمکهای ایران به گروههای مقاومت.
در واقع افزایش شروط آمریکا کار را برای ادامه مذاکرات سخت تر نموده است. به ویژه در میان شروط فوق علاوه بر مسأله غنیسازی صفر که جمهوری اسلامی ایران در مقابل آن مقاومت مینمود، مسأله برنامه موشکی ایران از حساسیت خاصی برخوردار است که دولت و مردم ایران حاضر نیستند کشور را در مقابل حملات دشمن بی دفاع بگذارند. لذا با توجه به شروط فوق نباید انتظار داشت که در آینده نزدیک و حتی چند ماه آینده گفتوگوهایی بین ایران و آمریکا صورت پذیرد.
همین وضعیت بلاتکلیفی میتواند بر میزان تنشها بیفزاید؛ به ویژه آنکه نتانیاهو میتواند از این فرصت برای ورود هر چه بیشتر آمریکا به یک درگیری تلاش نماید. هر چند با توجه به اینکه در اوایل سال آینده فعالیتهای انتخاباتی آغاز میشود بعید است ترامپ بخواهد وارد یک درگیری شود که نتیجه و مدت زمان آن نامعلوم باشد. طبیعی است که دونالد ترامپ به خوبی میداند که هر حملهای به ایران با عکسالعمل طرف ایرانی مواجه خواهد شد و بعید است بخواهد بر سر کاهش رأی دهندگان طرفدار خود در انتخابات ریسک نماید. به ویژه آنکه مدعی است تأسیسات هستهای ایران را نابود کرده است.