چهل پرسش درباره جنگ ایران و عراق-۳

چرا به جنگ عراق علیه ایران، جنگ تحمیلی گفته می شود؟

رژیم بعث عراق در سی و یکم شهریور سال ۵۹ به طور رسمی به خاک ایران حمله کرد هرچند پیش از آن هم تحرکاتی در مرزها داشت و این درحالی بود که ایران هیچ نقشی در این حمله نداشت و اکنون این سوال مطرح است چرا به این جنگ، جنگ تحمیلی گفته می شود؟

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، سالها از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی گذشته است اما همچنان پرسش هایی درباره علت و چرایی جنگ، تعویق پذیرش قطعنامه های بین المللی و... باقی مانده است که در این مجال به مناسبت فرا رسیدن چهلمین سال دفاع مقدس برآنیم تا به برخی از این پرسش ها، پاسخی درخور دهیم. پرسش دیگری که شاید برای بسیاری از مخاطبان بارها مطرح شده باشد این است که چرا در ایران به جنگ عراق و ایران، جنگ تحمیلی گفته می‌شود؟ به دنبال کندوکاو در میان پاسخها، مطلبی که در کتاب پرسش ها و پاسخ ها (جنگ ایران و عراق) در این زمینه آورده شده است،  پاسخ مناسبی به این پرسش است:

 

تجاوز عراق به ایران در شرایطی آغاز شد که ایران دوره انقلابی و بی‌ثباتی را طی می‌کرد. نظام سیاسی ایران هنوز تثبیت نشده بود و در داخل و خارج با چالش‌هایی روبه رو بود. از بُعد داخلی، در رأس حکومت ایران اختلافات اساسی وجود داشت. نظام جمهوری اسلامی در گوشه و کنار کشور با گرایش‌های تجزیه‌طلبی روبه‌رو بود. ارتش ایران بنابر ضرورت انقلاب مورد تصفیه قرار گرفته و هیچ‌گونه آمادگی برای یک جنگ بیرون از مرزهای ایران را نداشت؛ ضمن اینکه در ذهن سران نظام نوپای جمهوری اسلامی، چنین فکری که خود را در بیرون از مرزها درگیر کنند خطور نمی‌کرد.

 

در همین زمینه بخوانید:

چرا ایران پس از فتح خرمشهر به جنگ ادامه داد؟

تحولات جنگ پس از عملیات والفجر ۸/آیا بعد از فتح فاو نیاز به صلح بود؟/مروری بر مفاد قطعنامه ۵۸۲

 

در بُعد خارجی، ایران به دلیل تسخیر لانه‌جاسوسی در تاریخ 13/8/1358(بُعد ضد استعماری انقلاب) به دست دانشجویان پیرو خط امام، تحریم تسلیحاتی شده بود و کارشناسان نظامی امریکا از ایران اخراج شده بودند. به دنبال آن روابط دیپلماتیک امریکا با ایران قطع شد. سپس محاصره اقتصادی ایران، حمله نظامی امریکا به طبس، و چندی بعد طراحی یکی دیگر از تهدیدهای امریکا را به شکل "کودتای نوژه" که قبل از اجرا، کشف و خنثی شد، شاهد هستیم. از سوی دیگر، به موازات چالش‌های داخلی و خارجی ایران، تقویت رابطه بازرگانی عراق و امریکا (1/5/1359) و روند بهبودی مناسبات محور غرب و امریکا با عراق به ویژه ملاقات‌های رسمی مقامات بلندپایه امریکا، انگلیس و کشورهای منطقه با صدام و عناصر رسمی عراق را نظاره‌گر هستیم.

 

به این ترتیب ایران در موقعیتی نبود که آماده مواجهه با یک جنگ بزرگ باشد. در واقع صدام حسین، دیکتاتور حاکم بر عراق، با استفاده از چنین موقعیتی در روز 31/6/1359 به ایران حمله کرد و یک جنگ نابرابر را به ایران اسلامی تحمیل کرد. این جنگ را از آن جهت تحمیلی می‌خوانند که عراق در چنین اوضاعی با تجاوز همه‌‌جانبه به ایران، آن را آغاز کرد و در واقع ایران قربانی اهداف توسعه‌طلبانه و تجاوزگرانة عراق شده بود و بدون آمادگی قبلی به یک جنگ فراگیر و ناخواسته وارد شد. شکست‌های اولیه ایران نیز ناشی از عدم آمادگی اش برای جنگ بود. ایران به طور غیرارادی وارد این جنگ شد اما دشمنش، با قصد و برنامه‌ریزی طولانی قبلی، این جنگ را به ایران تحمیل کرد تا به خواسته های نامشروع خود دست یابد. بنابراین چون ایران نقشی در شروع جنگ نداشت و به طور ناخواسته به این جنگ کشیده شد، در ایران از این جنگ تحت عنوان" جنگ تحمیلی" یاد می‌شود.

 

برشی از کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ایران و عراق)؛ ص ۵۴ -۵۵؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ؛ فرهاد درویشی.

 

دیدگاه تان را بنویسید