گزارش اشپیگل بر اساس شهادت زندانیان آزادشده و یافته‌های سازمان‌های حقوق بشری نشان می‌دهد که شکنجه در بازداشتگاه‌های اسرائیل به‌صورت سازمان‌یافته و روزمره اعمال می‌شود؛ وضعیتی که دست‌کم به مرگ ۹۸ فلسطینی انجامیده اما در ساختار سیاسی و رسانه‌ای اسرائیل یا انکار می‌شود یا نادیده گرفته می‌ماند.

به گزارش سرویس بین‌الملل جماران، اشپیگل نوشت: اظهارات زندانیان و یافته‌های سازمان‌های حقوق بشری نشان می‌دهد که در بازداشتگاه‌های اسرائیل به‌طور سیستماتیک از شکنجه استفاده می‌شود؛ تاکنون دست‌کم ۹۸ فلسطینی در این بازداشتگاه‌ها جان باخته‌اند. با این حال، تنها در یک نقطه، کسی تمایلی به دانستن جزئیات این فاجعه ندارد: در خود اسرائیل.

۷ اکتبر ۲۰۲۳ قرار بود روز جشن زندگی «حسین الزویدی» باشد. او تالاری بزرگ رزرو کرده، ۲۵۰۰ مهمان دعوت کرده و هزینه لباس عروس را هم پرداخته بود. اما به‌جای جشن، او و نامزدش مجبور شدند از شمال نوار غزه فرار کنند. آنها در مدرسه‌ای در جابالیا پناه گرفتند و یک ماه بعد بدون لباس عروس و جشن، همان‌جا ازدواج کردند. الزویدی، اکنون ۲۶ ساله، روایت می‌کند که تنها یک ماه پس از ازدواج، مدرسه توسط ارتش اسرائیل تصرف شد و او نیز بازداشت گردید. او پس از ۲۲ ماه حبس در چارچوب مبادله با آخرین ۲۰ گروگان زنده اسرائیلی آزاد شد.

امروز، او در چادر خانواده‌اش در دیرالبلح در مرکز غزه نشسته است. خانه پدری‌اش در شمال از بین رفته و چندین عضو خانواده‌اش کشته شده‌اند؛ اتفاقاتی که تا لحظه آزادی از آن‌ها بی‌خبر بوده است. او می‌گوید از دیدن میزان ویرانی و ضعف و لاغری والدین و خواهر و برادرانش شوکه شده است؛ اما چیزی که بیش از همه بر او سنگینی می‌کند، زخم‌های روانی ناشی از دوران اسارت است.

پس از بازداشت، او به اردوگاه نظامی «سدیم تایمان» منتقل شد؛ مکانی که به «گوانتاناموی اسرائیل» شهرت یافته است. الزویدی می‌گوید ۱۸ روز نخست را با دست و پای بسته و با چشم‌بند سپری کرده است. اجازه استفاده از توالت بسیار محدود بود و بسیاری از بازداشتی‌ها ناچار بودند در همان‌جایی که ایستاده یا نشسته بودند، دفع کنند. خواب، صحبت کردن و حتی بالا گرفتن سر ممنوع بود. شب‌ها تنها پنج ساعت اجازه خواب داشتند و بارها مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند. وعده‌های غذایی یک تکه نان کوچک و نصف قاشق تن ماهی بود. تشک‌ها و پتوها آن‌قدر نازک بود که در سرما عملاً هیچ حفاظتی ایجاد نمی‌کرد.

در سه زندان دیگری که بعداً در آنها نگهداری شد نیز خشونت، رویه روزمره بود. او روایت می‌کند که در یکی از بازجویی‌ها، ۱۲ ساعت به صندلی بسته شده و بازجویان بارها به آلت تناسلی او ضربه زدند تا جایی که در ادرارش خون دیده شد. «فکر می‌کردم خواهم مرد. هر روز خدا را شکر می‌کردم که هنوز زنده‌ام.» او همچنان کابوس می‌بیند و هنگام غذا خوردن ناخودآگاه روی زمین زانو می‌زند؛ عادتی که از دوران زندان در او مانده است. در شبکه‌های اجتماعی، الزویدی گاهی خود را نزدیک به گروه‌های مسلح نشان داده بود، با سلاحی در حالت رزمی. اما هیچ نشانه‌ای مبنی بر عضویت او در حماس وجود ندارد و اساساً آنچه او تحمل کرده، ارتباطی با این عکس‌ها هم نداشته است.

همراه با او، حدود ۱۷۰۰ فلسطینی از غزه که در طول جنگ بازداشت شده بودند، آزاد شدند؛ اغلب آنها غیرنظامیانی بودند که بدون تفهیم اتهام، تحت عنوان «رزمنده غیرقانونی» زندانی شده بودند. بسیاری از آنها روایاتی مشابه از گرسنگی، آزار و شرایط غیرقابل‌تحمل بازداشت ارائه کرده‌اند؛ روایت‌هایی که با گزارش‌های رسانه‌های بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشری از اواسط ۲۰۲۴ همخوانی دارد. این شکنجه‌ها تنها به سدی تایمان محدود نیست. گزارش مشترک چند سازمان حقوق بشری اسرائیل که برای کمیته سازمان ملل علیه شکنجه تهیه شده، صریح می‌گوید: «شکنجه به ابزاری آگاهانه و گسترده در سیاست دولتی تبدیل شده است. این شکنجه در تمام مراحل بازداشت، از دستگیری تا بازجویی و نگهداری، اعمال می‌شود.» هیچ‌یک از نهادهای سیاسی، قضایی، اداری یا پزشکی اسرائیل تاکنون در برابر این وضعیت اقدامی نکرده‌اند. اکنون اسرائیل ۹۲۰۰ فلسطینی را به‌عنوان «زندانی امنیتی» نگهداری می‌کند.

اما مسأله فقط شکنجه نیست؛ مرگ‌های مشکوک نیز به واقعیتی فراگیر تبدیل شده‌اند. سازمان پزشکان برای حقوق بشر (PHRI) از آغاز جنگ تاکنون مرگ ۹۸ زندانی را ثبت کرده است. بیشتر قربانیان اهل غزه و بخشی از کرانه باختری بوده‌اند؛ ۵۲ نفر در اردوگاه‌های نظامی جان باخته‌اند که بیش از نیمی از آنها در سدیم تایمان بوده است.

ناجی عباس، از تهیه‌کنندگان گزارش سازمان پزشکان برای حقوق بشر، می‌گوید: «در دسامبر ۲۰۲۳، وقتی برای نخستین بار از راه قضایی درخواست اطلاعات کردیم، به‌طور غیررسمی به ما گفتند که هر هفته افرادی در سدیم تایمان می‌میرند.» ارتش اسرائیل در نهایت پس از هفت ماه تنها عدد قربانیان را اعلام کرد و پس از آن از ارائه جزئیات بیشتر، از جمله علت مرگ، خودداری کرده است. عباس باور دارد که تعداد واقعی قربانیان احتمالاً بسیار بیشتر است.

به گفته این گزارش، سیاست‌های ایتامار بن‌گویر، وزیر امنیت، عمداً شرایط بازداشت را بدتر کرده و زندان‌ها را به «مکان‌هایی برای شکنجه و سوءاستفاده» تبدیل ساخته است؛ جایی که حقوق بنیادین انسانی به‌طور روتین نقض می‌شود و مرگ زندانیان به «یک رویه عادی» بدل شده است. عباس توضیح می‌دهد: «در ده موردی که اجازه یافتیم یک پزشک جسد را بررسی کند، تقریباً همیشه نشانه‌هایی از خشونت و غفلت وجود داشت.» در موارد دیگر، علت دقیق مرگ همچنان نامعلوم است.

الزویدی نیز شاهد یک مورد مرگ بوده است: «یک معلم بازنشسته حدود ۷۰ ساله، با اصابت گلوله لاستیکی به سرش بیهوش شد. زندانیان از سربازان خواستند او را به پزشک برسانند، اما دو روز بعد او را از سلول بردند و دیگر برنگرداندند. فهمیدیم که مرده است.» عباس این روایت را با اینکه شخصاً آن را نمی‌شناسد، «کاملاً قابل باور» می‌داند.

سازمان زندان‌های اسرائیل همه اتهامات شکنجه را رد می‌کند. ارتش نیز به پرسش‌های اشپیگل پاسخی نداده است.

هفته گذشته، مرکز فلسطینی حقوق بشر (PCHR) گزارشی منتشر کرد که در آن از «تجاوز و شکنجه جنسی سیستماتیک» در بازداشتگاه‌های اسرائیل سخن گفته شده است؛ از جمله فرو کردن چوب یا بطری در مقعد زندانیان. این روایت‌ها با یافته‌های چندین نهاد حقوق بشری از ابتدای جنگ غزه هم‌خوانی دارد. گزارش یک کمیسیون متخصص سازمان ملل در مارس ۲۰۲۴ نیز نتیجه گرفت که «شدت و تکرار» این تخلفات نشان می‌دهد خشونت جنسی «به‌طور فزاینده‌ای توسط اسرائیل به‌عنوان روشی جنگی به کار گرفته می‌شود».

در حالی که شواهد موجود یک الگوی روشن از شکنجه سازمان‌یافته را ترسیم می‌کند، این واقعیت در سیاست و جامعه اسرائیل غالباً انکار یا نادیده گرفته می‌شود. در رسانه‌های اسرائیلی نیز موضوع شکنجه معمولاً یا مسکوت می‌ماند یا به‌صورت «موردی» گزارش می‌شود؛ و خشم عمومی اغلب نه متوجه عاملان، بلکه علیه کسانی است که این وقایع را افشا می‌کنند.

نمونه بارز، پرونده‌ای است که چند هفته پیش به استعفای دادستان نظامی اسرائیل منجر شد. ماجرا از ژوئیه ۲۰۲۴ آغاز شد، هنگامی که یک زندانی از سدیم تایمان با جراحات شدید و نشانه‌های تجاوز به بیمارستان منتقل شد. بعدها مشخص شد که دلیل جراحت، فرو کردن یک شیء تیز در مقعد بوده که بخش‌هایی از روده بزرگ را پاره کرده است. پنج سرباز ذخیره بازداشت شدند.

کمی بعد، گروهی از فعالان راست‌گرا به سدی تایمان و سپس پایگاه دیگری حمله کردند تا سربازان بازداشتی را آزاد کنند؛ برخی نمایندگان کنست نیز در این حمله حضور داشتند. وزیر امنیت، بن‌گویر، بازداشت این سربازان را «کمتر از یک رسوایی» ندانست.

چندی بعد، یک شبکه تلویزیونی اسرائیلی تصاویر دوربین‌های مداربسته سدیم تایمان از صحنه شکنجه را منتشر کرد. اما در فضای سیاسی اسرائیل، به‌جای بررسی محتوای ویدئو، بحث‌ها بیشتر بر سر این بود که چه کسی آن را افشا کرده است. اوایل نوامبر روشن شد که افشاکننده، دادستان نظامی یفات یروشالمی بوده است. ایتان دایموند، حقوقدان اسرائیلی، می‌گوید یروشالمی به همین دلیل بازداشت و برای او پرونده تشکیل شد. او در نامه استعفای خود نوشت که قصد داشته با «پروپاگاندای نادرست علیه نهاد قضایی ارتش» مقابله کند. او تأکید کرد که حتی اگر میان زندانیان «بدترین تروریست‌ها» هم باشند، شکنجه هیچ توجیهی ندارد؛ یک اصل پایه‌ای که به‌گفته او «دیگر همه را قانع نمی‌کند».

نخست‌وزیر نتانیاهو نیز ویدئوی منتشرشده را «یکی از جدی‌ترین حملات روابط عمومی علیه دولت اسرائیل» دانست. همزمان جناح راست، دادستان نظامی افشاکننده را «خائن» خطاب کرد، درحالی‌که او دو سال تمام از ارتش در جریان جنگ‌های برخلاف قوانین بین‌المللی حمایت کرده بود.

زندانی فلسطینیِ شکنجه‌شده، آزاد شده و به غزه بازگردانده شده است، بدون آن‌که شهادتی ارائه دهد. آینده پرونده نیز نامعلوم است؛ وکلای سربازان خواستار مختومه شدن آن شده‌اند و برخی از متهمان در رسانه‌ها ظاهر شده و اعمال خود را توجیه کرده‌اند. تنها حکم قطعی این دو سال جنگ، محکومیت یک سرباز به هفت ماه زندان بوده است.

ایتان دایموند جمع‌بندی می‌کند: «ارتش هنوز در اسرائیل مقدس است.» او می‌گوید دولت نتانیاهو فرهنگی سیاسی ساخته «که از نفرت تغذیه می‌کند» و نتیجه آن «غیرانسانی‌سازی گسترده فلسطینیان» است؛ روندی که موجب می‌شود رفتارهای غیرقانونی روزمره و حتی قابل دفاع جلوه داده شوند. او تأکید می‌کند که ادامه تحقیقات دادگاه کیفری بین‌المللی حیاتی است، زیرا «ارتشی که اجازه می‌دهد جنایت تبدیل به قاعده شود، خودش دیگر قادر به اجرای عدالت نخواهد بود.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.