مسئولان آذربایجان فرصت طلب و حیله گرند و از این نقطه ضعف روسها استفاده کرده و در سفر اخیر پوتین به باکو موضوع زنگزور را برجسته نمودند و اساسا فرمان ماجرا را بدست پوتین دادند ، سیاستی که عملا در پشت پرده هدایت آن، ترکیه، انگلیس و اسراییل است و مسکو دانسته یا ندانسته در زمین آنها بازی می کند و به توسعه راهبرد پان ترکیستی دامن می زند.
تجربه چهل ساله ام می گوید ما برخلاف دیگر کشورهای جهان در جلسات خصوصی دیپلماتیک بسیار مودب، حرف گوش کن، بدون اعتماد به نفس و علمی مذاکره می کنیم و زمانی که در پشت تریبون مصاحبه و تلویزیون قرار می گیریم عموما بی ادبانه، غیر کارشناسی، شعاری، قاطع و جنگنده سخن میگوییم.
از مذاکرات بین کشورهای عربی، اروپایی و آمریکایی با عرب ها و بقیه ممالک را شاهد بوده ام که چقدر در مذاکرات خصوصی و محرمانه جدی و محکم به دنبال خواسته های خود بوده اند و البته رعایت آداب و رسوم طرف مقابل را داشته اند و صد البته که در مصاحبه و تریبون ها چنان از صمیمیت و برادری گفته اند که اگر اطلاعات پنهان نباشد، به نظر می آید هیچ اختلافی بین آن ها نیست همین کشورهای جنوبی خلیج فارس همه ان ها با یکدیگر اختلافات ارضی، اقتصادی و قبیله ای و عشیره ای دارند؛ اما تصور کنید تا چه میزان رعایت احترامات و آداب رسوم را رعایت می کنند.
به صورت مسأله ماجرای زنگزور بنگریم
در یک سو ترکیه و آذربایجان است که می خواهند از استان سیونیک ارمنستان بطول ۴۰ کیلومتر عبور و حق سرزمینی هم بر این مسیر پیدا کنند.
در آن سو ارمنستان است که مخالف جدی حق سرزمینی آذربایجان بر این مسیر است اما موافق آن با حاکمیت ارمنستان می باشد و حرکت صلح آمیز پاشینان نخست وزیر برهمین مبنا است.
درخواست ایران چیست؟ پیشنهاد اش مسیر ارس است که در حال حاضر و بیش از ۳۴ سال است فعال است و جاده های ایران در آرامش و با همکاری کامل ایران در اختیار آذربایجان برای اتصال نخجوان به آذربایجان و ترکیه قرار دارد و برای ترانزیت به کشورهای آسیای میانه مورد استفاده قرار دارد. مطلوب و خواست ایران استفاده آذربایجان از کریدور ارس است اما با عبور این خط از استان سیونیک ارمنستان با حق حاکمیت به رسمیت شناخته شده بینالمللی ارمنستان هم مخالفتی ندارد.
موضع اخیر روسیه در مورد زنگزور چیست؟ روسیه با سیاست های یکجانبه در جنگ قره باغ به حمایت از باکو روی آورد و آزردگی ارامنه را ایجاد کرد و باعث شد که سیاست ارمنستان به سمت کمک از غرب شتاب زیادی بگیرد و عملا نتیجه آن برای مسکو از دست دادن قفقاز و کم اثر شدن راهبرد روسی در این منطقه هست.
در قفقاز، گرجستان دارای حاکمیتی ضد روسی است و ارمنستان هم روند واگرایی از مسکو و یاس از سیاست روسها و نزدیکی به غرب را دنبال می کند. در حال حاضر روسها با نزدیکی به باکوی غربگرا تلاش دارند دوباره نقش سنتی خود را بازسازی کنند و زنگزور میتواند این راهبرد روسها را اجرایی کند .
مسئولان آذربایجان فرصت طلب و حیله گرند و از این نقطه ضعف روسها استفاده کرده و در سفر اخیر پوتین به باکو موضوع زنگزور را برجسته نمودند و اساسا فرمان ماجرا را بدست پوتین دادند ، سیاستی که عملا در پشت پرده هدایت آن، ترکیه، انگلیس و اسراییل است و مسکو دانسته یا ندانسته در زمین آنها بازی می کند و به توسعه راهبرد پان ترکیستی دامن می زند.
روسها راه اندازی مسیر شرق به غرب از استان سیونیک را با مدیریت و اعمال قدرت سرویس مرزبانی روسیه در ورود و خروج را مدنظر دارند ، موضوعی که عملا ارمنستان مخالف آن است و تجربه مدیریت مرزبانی روسها در قره باغ را که عملا به سرکوب و اخراج ارامنه منجر شد را دیده است و اساسا اعتمادی به مسکو ندارد .
از سویی دیگر مسکو در شرایط جنگی فعلی و تحریم همه جانبه از جانب غرب نیاز سریع و فوری به کریدور ارسال و دریافت کالا دارد و از هر فرصتی برای آن تلاش می کند ، متاسفانه کریدور راهبردی شمال و جنوب که از دو سال پیش بین ایران و روسیه توافق شده که سریع دنبال شود با تنگناهایی در اجرای آن در کشورمان مواجه است و طرف روسی جدیت و پشتکاری از طرف ایرانی نمی بیند، که جای تامل و چاره اندیشی در کشور دارد .
سفر قریب الوقوع رییس جمهور محترم به کازان روسیه در اجلاس روسای بریکس و اولین ملاقات دوجانبه ایشان با ولادیمیر پوتین فرصت لازم برای اعلام پیام جدی جمهوری اسلامی ایران و رایزنی برای همسان سازی سیاست دو کشور در قفقاز بوجود خواهد آورد ، بنظر می رسد تیم سیاست خارجی دولت جدید در اولین ملاقات دکتر پزشکیان با همتای روسی تدابیر لازم را اتخاذ خواهند نمود.
هیجانات سیاسی دولتی و مردمی ما در روزهای اخیر؛
باید واقع بین بود بعضی ها چنان از خیانت روس ها سخن میگوییم که همانا روسیه قسمتی از خاک ایران را تصرف کرده است در حالی که چنین نیست ودیگرانی با ادبیات قاجاری داد سخن سر می دهند و راهکارهایی ارائه می دهند که ناشی از بی اطلاعی است مثلا می گویند که به روس ها پهپاد و موشک ندهیم تا عقب نشینی کند.
به موضوع رویگردانی ارمنستان از روسیه برگردیم. تاروپود ساخت قدرت در ارمنستان به صورت سنتی روسی بود، اما در ۱۵ سال گذشته روسیه آن را از دست داده و در حال حاضر سیستم قدرت در ارمنستان تقریباً از همگرایی با روسیه به سمت غرب تغییر مسیر داده است. در مقابل تاروپود ساخت قدرت در کشور آذربایجان، غربی است. پس تعامل بین باکو و مسکو چگونه می تواند استراتژیک تعریف شود تا جایی که از اشغال مرز ها و سرزمین کشور دیگری حمایت کند؟!
با توجه به اینکه حکومت در باکو دیکتاتوری و ضد حقوق بشر اداره می گردد و فساد گسترده و دولتی در انجا حاکم است و غربی ها به شدت با الهام علیاف در این زمینه ادعای مشکل دارند ، بنظر می رسد باکو در حال اهرم سازی در مقابل غرب است و اگر روزی مشکل حقوق بشری شان با غرب حل شود، مسکو را رها می کنند و این نکته ای است که روس ها در معادلاتشان به آن توجهی ندارند. به همین دلیل معتقدم روس ها بر خلاف تصور ما در سیاست ورزی شان خیلی هم باهوش نیستند.
سوال نهایی این است که آیا در موضوع زنگزور ایران تنهاست؟
اگر با دقت بیشتری به نیروهای فعال در مناقشه قره باغ نگاه کنیم می بینیم که ایران تنها نیست، همانطور که در سقوط طالبان در ۲۰۰۱ و هنگام سقوط صدام حسین در ۲۰۰۳ و سرکوب داعش در سال های نه چندان دور با آمریکا و غرب همگرا بودیم و همکاری های غیر مستقیم و غیر علنی داشتیم، در موضوع کریدور زنگزور هم همگرایی ما با آمریکا و غرب و بخصوص فرانسه اظهر من شمس است و می توان از آن استفاده کرد. هیجانی نشویم، دولت و ملت صبوری کنند. اگر قصد داریم از شکاف های شرق و غرب بهره ببریم باید شطرنج باز حرفه ای باشیم. همان طور که گفتم روسیه آنقدرها هم هوشمند نیست وگرنه ایروان را از دست نمی داد و به اکراین حمله نمی کرد و خود را در تله آمریکا و غرب نمی انداخت.