گزارش نشان میدهد واکنش گسترده و چندبعدی به تصمیم سهنرخی شدن بنزین، ریشه در یک بحران اعتماد ساختاری دارد. حجم و محتوای توییتها و هشتگها حاکی از آن است که جامعه نه تنها تغییر قیمت، که انگیزه، شفافیت و عدالت در توزیع منابع و تبعات آن را به چالش میکشد.
پایگاه خبری جماران، محمد تقی زاده: در پاییز سال ۱۴۰۴، تصمیم دولت مبنی بر اجرای سیاست «سهنرخی شدن قیمت بنزین» فراتر از یک اقدام اقتصادی، به یک رویداد اجتماعی تبدیل شد که طیف گستردهای از واکنشها را در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی فارسیزبان برانگیخت.
این گزارش با تلفیق تحلیل کمّی و تحلیل کیفی در قالب ابر هشتگ و ابرمنشن به پیمایش چندبعدی این واکنشها میپردازد. دادهها در بازهٔ زمانی 25 آبان تا 25 آذر ۱۴۰۴ یعنی یک ماه حساس پیش از اجرای رسمی سیاست گردآوری شدهاند: دورهای که با شایعات و هشدارهای اولیه آغاز، با اعلام رسمی دولت به اوج خود رسید و سپس به شکلی تدریجی به بازخوردهای نقدیِ منعطف و کمشدت منجر گردید.
الف: تحلیل ابر منشن ها
در ادامه و با بررسی 114 هزار توئیت در بازه یک ماهه مربوط به بنزین، بیشترین منشن ها استخراج و تحلیل شده اند:

تحلیل دادههای مربوط به پرتکرارترین حسابهای مورد اشاره در توییتهای مرتبط با بنزین، نقشهای گویا از ساختار گفتمان و شبکههای تأثیرگذار در این بحران رسانهای ارائه میدهد. در رأس این فهرست، حسابهای رسمی مقامات دولتی بهوضوح دیده میشوند. `drpezeshkian` با بیش از هزار اشاره در صدر قرار دارد که این امر نشان میدهد مرکز ثقل انتقادات و خطاب عمومی، مستقیمترین مقام اجرایی کشور است.
پس از او، `F_Mohajerani` به عنوان سخنگوی دولت، در کانون توجه و پرسشهای بیوقفه کاربران قرار گرفته است. این تمرکز بر افراد کلیدی قوه مجریه، حاکی از آن است که در ادراک عمومی، مسئولیت اصلی تصمیم و پیامدهای آن بهطور کامل بر عهده دولت گذاشته شده است. حضور پررنگ دیگر چهرههای سیاسی و پارلمانی از طیفهای مختلف نیز مؤید این نکته است که بحث بنزین به سرعت از حیطه فنی خود خارج شده و به یک موضوع کاملاً سیاسی و مجادلهبرانگیز بین جناحها تبدیل شده است.
در کنار گفتمان رسمی، لایه دیگری از صداهای اثرگذار متعلق به رسانهها و خبرگزاریهای جریانساز است. حسابهایی مانند `IranIntl` و `Entekhab_News` به عنوان کانالهای اصلی پخش و تشدید اخبار و تحلیلها، نقش مهمی در جهتدهی به بحث داشتهاند.
از سوی دیگر، اشاره مکرر به چهرههای شاخص اپوزیسیون و مخالفان نظام، از جمله `Maryam_Rajavi_P` و `PahlaviReza`، نشان میدهد این بحران معیشتی به یک «فرصت گفتمانی» برای گروههای معاند یا همان «براندازان» بدل شده است تا روایت خود را علیه جمهوری اسلامی ایران تقویت کنند. این امر بیانگر بینالمللی شدن ابعاد بحران و استفاده از آن به عنوان اهرمی برای فشار رسانهای و سیاسی از خارج است. در عین حال، بخش قابلتوجهی از لیست را فعالان مدنی، روزنامهنگاران و تحلیلگران مستقل تشکیل میدهند که عموماً با نقدهای داخلی و تحلیلهای میدانی، عمق مسأله را عیان ساختهاند.
شاید مهمترین نکته در این تحلیل، حضور انبوه حسابهای کاربران عادی با تعداد اشارههای بالا باشد. اسامی مانند `tanha1358` یا `SamanthaIrani` نماینده آن بخش گسترده و خودجوش از جامعه هستند که خارج از حلقههای رسمی و رسانهای، به تولید و بازپخش محتوا میپردازند. این موضوع به وضوح مردمی و پایینبهبالا بودن موج اعتراضات مجازی را ثابت میکند.
در مجموع، تحلیل این دادهها نشان میدهد گفتمان شکل گرفته حول بنزین، یک پدیده چندصدایی و چندلایه است که در آن صدای رسمی دولت در مرکز یک میدان نیرو قرار گرفته است. این میدان از یک سو تحت فشار مستقیم افکار عمومی و کاربران عادی است، از سوی دیگر با نقد نخبگان و تحلیلگران مستقل مواجه است، و در بعدی گستردهتر، هدف حملات رسانههای خارجی و گفتمان اپوزیسیون قرار دارد. این وضعیت پیچیده، مدیریت بحران را برای حاکمیت به مراتب دشوارتر میسازد، چرا که نیازمند پاسخگویی همزمان به انتظارات داخلی و مقابله با چالشهای ارتباطی و سیاسی در عرصه بینالمللی است.
ب: ابر هشتگ ها:
شاخص مورد بررسی دیگر، ابر هشتگ هایی است که از میان همه توئیت ها استخراج و در ادامه ارائه و تحلیل شدند:

تحلیل هشتگهای پرتکرار در فضای مجازی پیرامون موضوع اخیر سوخت، نشاندهنده گستردگی توجه کاربران به ابعاد مختلف این مسأله است. در کانون این توجه، هشتگهای مستقلی مانند «بنزین»، «قیمت_بنزین» و «گرانی_بنزین» قرار دارند که مبین تمرکز افکار عمومی بر موضوع سوخت و قیمتگذاری آن است. در کنار این موارد، هشتگهایی مانند «تورم»، «فقر» و «دلار» حاکی از نگرانی گستردهتر مردم نسبت به شاخصهای کلان اقتصادی و تأثیر تصمیمهای بخش انرژی بر معیشت خانوارهاست. هشتگ #آلودگی_هوا نیز بیانگر دغدغههای بهداشتی و زیستمحیطی مرتبط با کیفیت سوخت است.
بررسی این دادهها نشان میدهد بخشی از فعالیتهای مجازی حول این موضوع، توسط حسابهای معاند هدایت شده است. هشتگهای تبلیغشده توسط گروهکهای تروریستی منحوص مثل #مریم_رجوی یا عناصر سلطنتطلب مانند #جاویدشاه، که همگی در فهرست پرتکرارها دیده میشوند، مؤید تلاش آشوبگران برای سوءاستفاده از یک موضوع اقتصادی و تحریف آن به سمت اهداف سیاسی و ایجاد اغتشاش است.
در سوی دیگر، هشتگهای مثبتی مانند #اسراف که از بیانات رهبر انقلاب الهام گرفتهاند، بر فرهنگسازی و اصلاح الگوی مصرف تأکید دارند. همچنین، هشتگهای حمایتی نشاندهنده تقدیر از خدمات دستگاههای اجرایی مرتبط است. این دسته از هشتگها بازتابدهنده صدای بخشهایی است که خواستار همراهی با سیاستهای کلی نظام و مدیریت صحیح منابع کشور هستند.
در مجموع، تحلیل محتوای هشتگها بیانگر آن است که موضوع سوخت توانسته است گفتوگوی گستردهای را در فضای مجازی ایجاد کند. این فضا در عین حال که بستری برای بیان دغدغههای واقعی اقتصادی و زیستمحیطی مردم است، از سوی عناصر معاند نیز مورد هدف قرار گرفته تا با ایجاد گفتمانهای تخریبی و انحرافی، امنیت روانی جامعه را خدشهدار سازند. این موضوع اهمیت مدیریت هوشمندانه فضای مجازی، تقویت گفتمان سازندهٔ داخلی و افشای سریع سناریوهای دشمن را برای مقابله با جنگ ترکیبی و حفظ وحدت ملی خاطرنشان میسازد.
تحلیل راهبردی
- گزارش نشان میدهد واکنش گسترده و چندبعدی به تصمیم سهنرخی شدن بنزین، ریشه در یک بحران اعتماد ساختاری دارد. حجم و محتوای توییتها و هشتگها حاکی از آن است که جامعه نه تنها تغییر قیمت، بلکه انگیزه، شفافیت و عدالت در توزیع منابع و تبعات آن را به چالش میکشد. بنابراین، هر اقدام اقتصادی بزرگ در آینده، مستلزم «مدیریت ارتباطات و اعتماد» پیش، حین و پس از اجراست.
- تحلیل نقشهٔ کاربران و هشتگهای پرنفوذ نشان میدهد که میدان گفتمانی به شدت قطبی و تحت تأثیر شبکههای معاند و رقبای سیاسی است. در این میدان، صدای گفتمان رسمی و سازنده در محاصرهٔ انبوهی از پیامهای تحریکآمیز، شایعه و روایتهای بدیل قرار دارد.
- این گزارش اثبات میکند که فضای مجازی دیگر تنها یک عرصهٔ ارتباطی نیست، بلکه یک «اکوسیستم اطلاعاتی-اجتماعی» زنده و حسگر قدرتمندی برای سنجش دمای جامعه، شناسایی شکافهای اعتماد، و رصد ایدهها و نارضایتیهای در حال شکلگیری است. دادههای کمّی و کیفی آن، نقش «سامانهٔ هشدار اولیه» را ایفا کند.