سخنان بی‌تعارف و صریح الیاس حضرتی در جلسه استیضاح وزیر اقتصاد و امور دارایی با واکنش عجیب بعضی از حامیان دولت و اصلاح‌طلبان مواجه شد. حضرتی که عضو فراکسیون امید بود، پیش از آن‌که در مخالفت با کرباسیان سخن بگوید از این فراکسیون استعفا داد تا در معذوریت تصمیم فراکسیون برای عدم همراهی با استیضاح وزیر اقتصاد قرار نگیرد.
اما چرا برخی از اصلاح‌طلبان و حامیان دولت روحانی از رویکرد الیاس حضرتی تعجب کردند و بر او تاختند؟ آیا واکنش این افراد و جریان‌ها به ایفای نقش نمایندگی مردم در مجلس از سوی یک نماینده با‌تجربه تعجب‌آور نیست؟
الیاس حضرتی نماینده مردم تهران در مجلس است و در واقع وظیفه دارد از حقوق موکلانش که مردم ایران هستند حمایت کند. حمایت از دولت مستقر اگرچه از لحاظ اخلاقی وظیفه تک تک کارگزاران نظام از جمله نمایندگان مجلس است، اما یکی از مهم‌ترین وظایف وکلای مجلس، نظارت بر عملکرد دولت، تذکر به دولتمردان در صورت کم‌کاری و دفاع از حقوق مردم است بنابراین در شرایطی که مردم تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی هستند، سکوت یک نماینده خیانت به مردم است. با این حساب آیا الیاس حضرتی جز وظیفه نمایندگی مردم کار دیگری انجام داده است؟
برخی از اصلاح‌طلبان به حضرتی خرده می‌گیرند که چرا در شرایطی که روحانی تحت فشار اصولگرایان است، او علیه وزیر اقتصاد نطق کرده است؟ جالب است که آن‌ها از یک‌سو روحانی را متهم می‌کنند که پس از انتخابات سال 96 گردش به راست کرده و از سخنان اصلاح‌طلبانه‌اش فاصله گرفته و از سوی دیگر می‌گویند چرا الیاس حضرتی به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و باهویت‌ترین نمایندگان اصلاح‌طلب از وزیر اقتصاد انتقاد کرده است. بالاخره این دولت به آرمان‌های اصلاح‌طلبی وفادار است یا نه؟ اگر خود دولت و شخص آقای رییس‌جمهور وفادار نمانده و یا اصلا برایش اهمیتی ندارد که به سرمایه اجتماعی آرای خود احترام بگذارد، الیاس حضرتی و دیگر نمایندگان اصلاح‌طلب آیا موظفند بدون چون و چرا از دولت حمایت کنند؟ اگر این کار را بکنند وکیل ملت خواهند بود یا وکیل‌الدوله؟
در مجلس کمتر نماینده‌ای را می‌توان یافت که به اندازه الیاس حضرتی سابقه اصلاح‌طلبی داشته باشد. او در زمانی که همه روی پیروزی ناطق نوری شرط بسته بودند، از کاندیدای جریانی که بعدا اصلاح‌طلب نامیده شد، حمایت کرد و همینطور در روزهایی که دولت مهرورز بر سر کار بود و دفاع از اصلاح‌طلبی هزینه‌های بسیاری داشت، در روزنامه اعتماد پای آرمان‌های اصلاح‌طلبی‌اش ایستاد.
بنابراین کسی نمی‌تواند اصلاح‌طلب بودن الیاس حضرتی را زیر سوال ببرد. اما آیا اصلاح‌طلبی هدف است؟ اصلاح‌طلبی یک حزب سیاسی است؟ اصلاح‌طلبی یک اندیشه است که طرفدارانش با طیف‌های وسیعی زیر چتری با نام جریان اصلاح‌طلبی جمع شده‌اند. نه اصلاح‌طلبی و نه اصولگرایی و نه هیچ اندیشه سیاسی دیگری هدف نیست. هدف، بهبود شرایط زندگی مردم یک کشور و فراهم آوردن حداکثری نیازهای مردم، از نان گرفته تا آزادی است. اصلاح‌طلبی وسیله است. یک نماینده مجلس متعهد ضمن احترام به اندیشه سیاسی‌اش، حقوق ملت را در اولویت قرار داد. الیاس حضرتی، اصلاح‌طلب است اما برای او حقوق مردم و رفع شرایط سخت اقتصادی حاکم بر جامعه اولویت بالاتری دارد به همین دلیل است که منافع سیاسی‌اش را نادیده گرفت، رفاقت سی ساله‌اش با وزیر اقتصاد را کنار گذاشت و در مقام وکیل ملت، عملکرد وزیر دولت را به باد انتقاد گرفت. او مردم را بر اندیشه سیاسی که برساخته بشری است ارجح دانست.
این مرد باتجربه عرصه سیاست حافظه خوبی دارد و از تاریخ درس گرفته، او انتخابات دومین دوره شورای شهر را به یاد می‌آورد که برغم کمترین میزان ردصلاحیت، اصلاح‌طلبان شکت سختی خوردند چرا که فراموش کرده بودند مردم با هیچ جریان سیاسی عهد اخوت نبسته‌اند و میزان، عملکرد آن‌هاست.
رفتار الیاس حضرتی می‌تواند یک الگوی سیاسی - اخلاقی برای سیاسیونی باشد که از یاد برده‌اند هدف، استیفای حقوق مردم و بهبود شرایط زندگی جامعه است.
2007
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.