در این یادداشت آمده است: با همکار ارجمندمان در نشریه پاسارگاد تلفنی در حال صحبت درباره یکی از رویدادهای مطبوعاتی این ایام بودیم که حرفمان به طرح مشکلات رسید و بعد هم نوشتن این چند سطر.
توی تلفن به همکارمان گفتم که امنیت شغلی ما خبرنگارها طور دیگری به مخاطره افتاده است، ما خبرنگارها، همیشه هراسمان از تبعات و برخوردهای سیاسی بوده که اصحاب قدرت در برابر روزنامه نگاران از آن بهره می گیرند و از قضا، این از آن جاهایی است که سخت گیری‌ها هم در حد اعلا اعمال می شود و در طول تاریخ نیز، روسیاهان زیادی در این جرگه نام خود را ثبت کرده‌اند.
حالا خوشبختانه با رعایت خطوط رنگی‌ متعدد! از سیاه و سفید گرفته تا قرمز، این بلا تا حدودی از سرمان قابل دفع شدن است، منتها این روزها نگرانی مثل خوره به جانمان افتاده که هیچوقت به آن نیاندیشیده بودیم؛ 'خودتعطیلی' نشریات.
متاسفانه تلاطم ‌های اقتصادی این ایام که به درازا هم کشیده، ضربه های سهمگینی را به تن نحیف این بنگاه های کوچک اقتصادی وارد آورده و کار را به آنجا رسانده که ما خبرنگارها مدام بیم این را داریم که سردبیر جلسه بگذارد و آنجا به ما بگوید که نشریه دیگر نمی تواند ادامه یابد و در این توفان، به گِل نشستیم!
در شرایط سخت اقتصادی، دوام آوردن دشوار است و دشوارتر می‌شود، آنگاه ‌که کسی به ‌یاریِ دیگری نشتابد.
سالهاست در مناسبت های مختلف به ویژه روز خبرنگار، از گرفتاری ها و مشکلاتی که داریم، بزرگان و مجرّبان این حرفه، به شیواترین شکل ممکن با مردم و مقامات گفتند و البته گوشی هم به این حرف ها بدهکار نبوده است.
اما اکنون مقامات باید فریادهای روزنامه نگاران را به عنوان آژیرهای قرمز قلمدادکرده و هشدار آن را بشنوند و این فکر را از ذهن شان بیرون کنند که تعدیل نیرو، تعطیلی نشریات و بیکاری خبرنگاران و روزنامه نگاران اتفاقی ساده است؛ 'صحبت از پژمردن یک برگ نیست!'
یاس و بی اعتمادی و جنگ و جدال روانی که افکار عمومی را گیج و بازیچه خود کرده، آن سان که دیگر دوست را از دشمن نمی تواند تشخیص دهد، حیات اجتماعی ما را هم به خطر انداخته و دارد جامعه‌ را از درون می خورد.
در این شرایط، نه فقط روزآمدترین سلاح‌های جنگی و خبره ترین تئوریسین‌ ها و تحلیل گران بلکه روزنامه ‌نگاران آزاده و دانشمند و دغدغه‌ مند و میهن ‌دوست هم می‌ توانند نوری تازه بر فضای مه ‌آلود کنونی بتابانند.
بهره ‌گیری از توان رسانه‌ های حرفه‌ ای در تنگناها، راهی است که دیگران رفته و کم هم از آن بهره نبردند.
بدیهی است یکی از لوازم پیروزی در جنگ تمام ‌عیار رسانه ‌ای امروز، سپردن سلاح و ساز و کار جنگ‌ به اهالی رسانه است، نه که در این هیاهو ایشان را به فراموشی هم بسپاریم!
اشاره به این نقش مهم، هرگز خودستایی‌ های یک خبرنگار که به این حرفه عشق می‌ ورزد نیست. مطبوعات پاکیزه ‌دست و پاک‌دل و پاکیزه رو، همیشه پاسبانان سلامت اجتماع‌ بودند. به حال خود نگذاریدشان که زمین بخورند، بلا به دور باد و زندگی و رونق و شادی سهم همه و روز خبرنگار گرامی!
7420/ 5054
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.