در این یادداشت آمده است: صبح جمعه است. در گوشه ای از حیاط تکیه‌ی معاون الملک صدای تیشه‌ می آید، صدایی نرم و گوش نواز که چون زمزمه‌ی عاشقانه ای است بر گوش معشوق. دلدادگانی در اینجا از کنده های بی جان، شی ئی خلق می کنند که با زخمه ای نرمتر از تیشه در دست دلدادگانی دیگر، سحر و افسون می کند.
مجتبی رحیمی، استاد تارساز با اینکه 27 سال دارد، در کارگاه کوچک چهارمتری اش که آغشته است به بوی چسب و چوب و نای، در داغی تابستان و سرمای زمستان که به راحتی در این اتاقک مهمان می شود، معجزه می کند.
'همه چیز از سال 88 برایم شروع شد'؛ همان زمان که برای آموختن نواختن تنبور به کارگاه 'بهروز رضوی' رفت و با اینکه جلوبندساز ماشین بود، به چوب و تیشه دل داد؛' آنقدر فضای کارگاه جذبم کرد که دیگر نتوانستم سراغ کار دیگری بروم و پاگیر چوب و ساز شدم'.
چند ماه بعد با استاد رحمتی- یکی از بهترین سازنده های تار کشور- آشنا شد و حدود پنج سال نزد این استاد ساختن ساز تار را مشق کرد و به گفته‌ی خودش یکسالی می شود که به صورت مستقل کار می کند'.
از او می پرسم سفارش زیاد می گیری؟ می گوید:' چون کیفیت کار خوب است مشتری دارم اما بیشتر از خارج استان سفارش می گیرم.انگار غریبه ها سازهایم را بیشتر می شناسند!'.
از دلالی که در عرصه ساخت و فروش ساز رواج یافته می پرسم. از اینکه چه کار می توان کرد که برخی آموزگاران ساز، از روابطشان برای تهیه‌ سازهنرآموزان استفاده نکنند و با مبلغی گزاف، سازی مشقی تحویلشان ندهند؟! لبخند می زند و ترجیح می دهد سکوت کند.
از او می خواهم در باره‌ی کم فروشی در ساخت ساز بگوید؛'برخی سازنده ها فقط چوب را سرهم می کنند و یک ماکت می سازند، از مواد نامرغوب و مصنوعی استفاده می کنند و یک تار را که حدأقل 700 هزار تومان باید هزینه‌ی مواد اولیه داشته باشد، با قیمت نازل 800 هزار تومان می فروشند. برخی هم این ساز را می خرند و با عوض کردن یک پوست و یا دستکاری های جزیی دیگر به چند برابر قیمت این ساز نامرغوب را به مبتدیان می فروشند'.
بلند می شود و یکی از تارهایی را که از دیوار آویزان کرده بر می دارد و با هیجان شروع می کند به توضیح دادن در باره‌ی ساز تار،' کاسه‌ی تار از چوب درخت 40-50 ساله‌ی درخت توت است، دسته از چوب گردو است که البته باید خشک خشک باشد مانند لنگه های در قدیمی، پوست تار از بره‌ی 'تودلی' که بهترین نوع پوست است گرفته می شود، رودستی تار از استخوان شتر است و شاخ قوچ در خرک، سیمگیر و شیطانک به کار می رود'.
اگر یک زمانی دیگر لنگه در قدیمی یا چوب کهنه وجود نداشت، تکلیف چه می شود؟' من برای آینده چوب تهیه کرده ام که تا 20 سال دیگر خشک و به اصطلاح مرده شود و بتوان از آن استفاده کرد. دوستانم به شوخی به من می گویند یعنی می خواهی تا 20 سال دیگر هم زنده باشی؟'« مگر نمی خواهید باشید؟ می خندد،' » چوب توت دو نوع سم دارد: سیانور و آرسنیک که از راه پوست و تنفس وارد بدن می شوند. خیلی از تار سازها به بیماری ریه مبتلا می شوند!.
ساخت یک تار چه قدر طول می کشد؟' هشت ماه تا یک سال؛ من کاسه ها را در زمستان می تراشم چون باید 7-8 ماه بماند تا صدای بهتری بدهد؛ اوائل تابستان هم در یک دوره‌ی زمانی 50 تا 60 روزه کاربر روی آن را شروع می کنم.
' مجتبی رحیمی که در ساخت تنبور هم استاد است در سال می تواند 6 تا 7 تار بسازد. در باره‌ی قیمت خرید یک ساز تار از این استاد کنجکاوی می کنم و متوجه می شوم با 5میلیون تومان می توان یک تار خوش صدا و خوب خرید و با کمتراز یک میلیون تومان ساز تنبور تهیه کرد البته اگر از چوب خاص و مرغوبی به نام 'تاوی' که در منطقه غرب آن را چوب مقدسی می دانند، ساخته نشده باشد که در آن صورت ارزش آن بیشتر و قیمتش بالاتر می رود.
به نکته‌ی جالبی که در این گفتگو پی بردم این است که تمام مصالح و مواد به کار رفته در یک تار مرغوب و اصیل از طبیعت گرفته شده مثلا حتی چسب به کار رفته از غضروف حیوانات است و لاکی که روی چوب می زنند از یک حشره گرفته می شود.
'استاد رحیمی در ساخت سازهایش فقط از هنر دستش و ابزار سنتی استفاده می کند و از هیچ ماشینی به جز دریل کمک نمی گیرد. این اطلاعات را یکی از شاگردان استاد که به کارگاه آمده در اختیارم قرار می دهد. او تکه های ریز چوب رنده شده در کف کارگاه را به دست می گیرد و می گوید:'استاد ذره ذره با ظرافت و عشق سازهایش را می سازد و برایشان از جان مایه می گذارد'.
استاد سازنده‌ی ساز از اطلاعات کم مردم در باره‌ی سازهای ایرانی دلگیر است:' سازهای سنتی از سرمایه های ملی و میراث فرهنگی ما محسوب می شوند اما مردم شناختی در این باره ندارند و به هر نوع سازی، تنبور یا سنتور می گویند! البته آنها گناهی ندارند. مگر چند نفر امکانات کنسرت رفتن دارند که از نزدیک با سازها آشنا شوند؟ تلویزیون هم که ساز را نشان نمی دهد؟ کاش مطبوعات در این باره اطلاع رسانی کنند'.
این دیدار را با گرفتن فیلم و عکس از این استاد هنرمند جوان که معتقد است هیچ واژه ای نمی تواند حس خوشایند یک سازنده‌ی ساز بعد از آماده شدن و شنیدن صدای سازش را توصیف کند، به پایان می رسانیم و با شگرد استاد که بانویی هنرمند است قرار مصاحبه ای ترتیب می دهیم.
مخاطبین شهر من می توانند این فیلم کوتاه را به زودی در کانال و سایت نشریه مشاهده نمایند.
8066 انتشار دهنده:علی مولوی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.