برخی مدیران تصور می کنند بهترین و آسان ترین راه برای بالا بردن جایگاه و ارزش خود، پایین کشیدن دیگران است؛ آنان بر این اعتقادند که اگر مدیران و مسئولان سابق یا همتراز خود را کم کار، سهل انگار و پراشتباه نشان دهند، خودشان در چشم مردم به مدیرانی پاکدست، کارآزموده و سختکوش تبدیل خواهند شد.
بر پایه این باور است که این دسته از مسئولان همواره در اظهاراتشان خدمات گذشتگان را نفی می کنند و بی‌ مهابا همه خدمات کنونی را هم به نام خود می زنند و مصادره به مطلوب می کنند.
این دسته از مدیران وقتی از صندلی مسئولیت کنار می روند، خود نیز قربانی تخریب و نفی مدیر جدید می شوند و شوربختانه همین چرخه غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی ادامه می‌یابد و به یک بدعت تبدیل می شود.
این رویه ناشایست دهها پیامد نامطلوب دارد که شاید مهمترین آنها «پرهیز از همکاری، هم افزایی و وحدت برای رفع مشکلات و بهبود کاستی ها» باشد؛ یعنی برخی مسئولان با هدف معرفی خود به عنوان ناجی و قهرمان تلاش می کنند همه کارها را یک ‌تنه و بدون کمک دیگران پیش ببرند تا کسی در موفقیت احتمالی آنها شریک نشود یا خدمات را به نام خود مصادره نکند.
به تازگی حسن سلیمانی، نماینده مردم صحنه، کنگاور و هرسین در مجلس شورای اسلامی به دفتر خبرگزاری ایرنا آمد و گزارشی از خدمات رسانی به حوزه انتخابیه ‌اش طی چهار دهه اخیر ارائه کرد.
سلیمانی در اظهاراتی قابل تقدیر نه تنها دست به مصادره خدمت رسانی ها نزد که گفت: اگر در زمینه خدمت رسانی به مردم توفیقی صورت گرفته باشد، محدود به یک فرد یا قوه خاص نیست بلکه دستاورد کل نظام جمهوری اسلامی محسوب می شود و اتفاقاً مشکل از جایی شروع می‌شود که برخی تلاش می‌کنند موفقیت ها و خدمات را به نام خود ثبت و اعلام کنند.

** علت کم ‌توجهی بودجه‌ ریزان به مطالبات مهم استانی
در شرایطی که مسئولیت خدمت رسانی به مردم بر دوش سه قوه و دهها ارگان و نهاد زیرمجموعه گذاشته شده، شیوه تخریبی و تکروی بخشی از مسئولان یک آفت بزرگ است که زنجیر خدمت رسانی را به حلقه هایی جدا و کم اثر تبدیل می کند.
نمونه ساده و دَم دستی آن خدمت رسانی در یک استان است؛ اگر همکاری و هم افزایی لازم بین نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی، مجموعه استانداری و مدیران کل و دستگاه قضایی استان وجود نداشته باشد یا به تعبیر دیگر هر کسی ساز خود را بزند، بی شک اقدام ها و تلاش های پراکنده آنها یک خروجی کم‌اثر و آهنگی ناموزون خواهد بود که نتیجه آن نارضایتی و بی اعتمادی افکار عمومی است.
این یک واقعیت است که مدیران ارشد کشور اگر از جایی صدای تفرقه و چند دستگی بشوند، ارزش و اعتبار چندانی برای خواسته های آنها قائل نخواهند بود زیرا هر تقاضا را محدود به یک گروه و دسته می دانند که ممکن است عمل به آن به معنی نارضایتی و مقابله دیگران باشد.
در مقابل اما اگر همه مسئولان استانی جدا از دیدگاه ها و سلیقه های شخصی، در موضوعات مهم و دغدغه های اصلی وحدت و همگرایی رفتاری داشته باشند و یک خواسته واحد را فریاد بزنند، افکار عمومی هم پشت این مطالبات کلان را خواهد گرفت و در نهایت مسئولان ارشد کشور با یک اراده و مطالبه عمومی از سوی استان مواجه می شوند.
طبیعی است که رد کردن مطالباتی که به اراده عمومی و مستمر یک منطقه و استان تبدیل شده، سخت و حتی نپذیرفتنی است؛ در واقع هرگاه فریاد مسئولان و مردم برای رفع یک مشکل همسو و واحد شده حتما دیر یا زود به نتیجه رسیده است.

** بجای نالیدن از مشکلات، داشته‌ها را فریاد بزنیم
برای رسیدن به این «وحدت رفتاری و همگرایی» در استان کرمانشاه باید آرمان ها و اهداف بلند استان یک صدا و مستمر فریاد زده و پیگیری شود زیرا در این صورت است که تصمیم گیران و بودجه ریزان کشور قانع و وادار به تبعیت می شوند.
نکته مهم دیگری که نباید آن را از نظر دور داشت این است که جلب توجه مسئولان کشوری با «اظهار عجز و فقر» دست کم برای طولانی مدت شدنی نیست زیرا بودجه های کلان در استان هایی هزینه می شوند که ظرفیت و پتانسیل خود را برای شکوفایی اثبات کرده باشند.
کرمانشاه تا زمانی که مشغول نالیدن از مشکلات، کمبودها و نداشته ها باشد و در معرفی ده ها نقطه قوت و قابل سرمایه گذاری خود یکصدا نباشد، نباید منتظر حمایت های بزرگ پایتخت و میزبانی سرمایه و سرمایه گذاران باشد.
7444/8066
خبرنگار : عبدالله الماسی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.