در این مطلب آمده است: پدیده ازدواج کودکان به عنوان یک آسیب اجتماعی امروزه پدیده ای مغفول در جامعه است و مسئولان و خانواده ها در مورد این موضوع سکوت اختیار کردند البته اگر متوجه ماجرا باشند.
اگر بخواهیم عللی را برای افزایش ازدواج کودکان در نظر بگیریم آنها را می توانیم به چند دسته کلی اقتصادی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم کنیم. که بنا به شرایط هر منطقه متفاوت است.
در مناطق فقیر نشین بیشترین علت ازدواج کودکان به دلایل اقتصادی هست که خانواده علیرغم میل باطنی مجبور به پذیرش ازدواج فرزندشان هستند.
البته علل ازدواج کودکان تک علتی نیست و گاها چند علل باهم موجب بروز این پدیده می شود اگر موضوع تک علتی و صرفا اقتصادی باشد مداخله مددکاری اجتماعی خیلی آسان تر است براساس بررسی لازم می توان وارد یک منطقه یا خانواده شد و سعی در حل مشکل و جلوگیری از ازدواج کودکان داشت.
اما در بیشتر مواقع مشکل اقتصادی با زمینه فرهنگی، اجتماعی همراه است که کار مداخله را سخت و پیچیده می کند یادم هست چند سال پیش در یکی از موسسات خیریه خانواده ای تحت پوشش بودند که یک روز سرپرست خانواده یعنی پدر همراه با دخترش به موسسه جهت دریافت کمک هزینه ازدواج مراجعه کردند.
مددکار اجتماعی که پرونده ایشان را پیگیری می کردند متعجب پرسیدند کدام دخترت؟ پدر، همان دختر بچه 11 ساله را کنار پدر نشسته بود و آبنبات می خورد، نشان داد.
این ماجرا بسیار غم انگیز بود چون دختر بچه 11 ساله به عقد مرد 50 ساله درآمد علیرغم تلاش مددکار اجتماعی و مسئول مرکز و صحبت با خانواده و معتمدین محل و حتی مرد 50 ساله.
در این کیس، صرفا با مشکل اقتصادی روبرو نبودیم بلکه فرهنگ منطقه چه از نظر مذهب و چه عرف، ازدواج کودکان را مورد پذیرش می دانست اما چیزی که جدا از این دلایل اقتصادی، گاهی حتی در شهرهای بزرگ می بینیم بحث پذیرش ازدواج به دلیل عرف و مذهب است.
در هر خانواده و هر منطقه هم یک باور قدیمی پشت این حرکت وجود دارد با این عناوین: زن را باید خانواده شوهر تربیت کند، زن جوان تر، شادابی و طراوت بیشتری دارد، دختر تا چشم و گوشش نجنبیده باید شوهرش داد و راحت شد و ...
اگر به دادگاه خانواده و مشاوره های قبل از طلاق سر زد خواهید دید که آمار زوجینی که در سن پایین ازدواج کردند کم نیست دخترانی که زیر سن 20 سال جهت حفظ آبروی خانواده به اجبار به عقد مردی در آمده اند که علاقه ای به او نداشتند و یا اختلاف سنی بالاست و یا هر دلیلی دیگری که الان جهت طلاق مراجعه کردند.
طبق قانون فرد زیر 18 سال قیم دارد پس چطور فردی که نمی تواند برای زندکی اش تصمیم بگیرد به یکباره فرد عاقل و بالغ محسوب شده و ازدواج می کند؟
این مساله در قانون جای تامل دارد. ما عملا در کشور با کودک آزاری به ویژه از نوع جنسی روبرو هستیم که مورد غفلت همگان واقع شده است. آسیب های این موضوع غیر قابل جبران است و پژوهش های تجربه زیسته زنان ازدواج کرده در سن پایین گویای این واقعیت است پیامدها باید جدی گرفته شود و به آثار منفی و بلندمدت آن توجه کرد.
جدیدا ماده 66 قانون آیین دادرسی کیفری نیز تا حدودی اختیار برای سمن های فعال حوزه کودک قرار داده است که بتوانند در خصوص آسیب های تهدید کننده کودک و حقوق وی اقامه دعوی کنند، می تواند راهگشا باشد اگر چه این قانون باید بیشتر بررسی و نقاط ضعف آن توسط متخصصان گفته شود.
منبع: هفته نامه روژباش
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.