به گزارش جماران؛ محمد فاضلی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، در کانال تلگرامی خود نوشت:

«شب قرعه‌کشی گروه‌بندی جام جهانی فوتبال نوشتم «ما با بزرگان دیده می‌شویم و اوج می‌گیریم» (نگاه کنید به اینجا). استدلالم این بود که اگر تیم آماده‌ای باشیم هم‌گروهی با اسپانیا و پرتغال خوش‌شانسی ماست. نوشتم «میلیاردها نفر برای دیدن بازی اسپانیا و پرتغال به تلویزیون‌ها چشم می‌دوزند، اما ناگزیرند ما را هم ببینند و اگر تا آن زمان خوب آماده شده باشیم، در حالی که آماده‌اند تا اسپانیا و پرتغال را ببینند، ما را تحسین خواهند کرد.» همان جا نوشتم که اگر فوتبال را درسی برای زندگی بدانیم «از بودن با بزرگان استقبال خواهیم کرد؛ حتماً تلاش خواهیم کرد در سایر عرصه‌ها هم کنار بزرگان بایستیم.» حرفم این بود که باید کاری کنیم که در اقتصاد و فرهنگ هم کنار بزرگان دنیا بایستیم. 

کاش قاعده بازی‌های دنیا اجازه می‌داد تا مثل فوتبال بی‌دردسر کنار بزرگان بایستیم و دیده شویم. عادل فردوسی‌پور جمله‌ای را بعد از تمام شدن بازی و در میان هیاهو گفت که کمتر شنیده شد، جمله‌ای زیرکانه و دردناک از همان‌ها که جزئی از سبک گزارشگری اوست: «فقط در فوتبال است که ما زود به آرزوهامون می‌رسیم.» ادامه منطقی جمله می‌تواند این باشد امروز «فقط در فوتبال است که در میان بزرگان قرار می‌گیریم و فرصت دیده‌شدن پیدا می‌کنیم.» این مردم ما را می‌آزارد، خسته می‌کند و شادی را از ایشان می‌گیرد. 

کنار بزرگان دنیای فوتبال بودن به ما اجازه داده است شادمان و امیدوار باشیم. تصویر رده‌بندی گروه ما را نگاه کنید. ما بالاتر از اسپانیا و پرتغال ایستاده‌ایم و حتی این رده‌بندی اگر فقط تا آخر دومین بازی ما طول بکشد، نزدیک به یک هفته بالاتر از غول‌ها ایستاده‌ایم؛ ما در این دنیای رسانه‌ای‌شده، یک هفته بالاتر از آن‌ها می‌ایستیم، در کانون توجه رسانه‌های و کمپ تیم ملی ما با حضور رسانه‌ها شلوغ‌تر خواهد شد.

همه این‌ها نشان می‌دهد ما در «گروه مرگ» نیستیم، این گروه برای ما «گروه زندگی» است. زیستن و رقابت در گروه زندگی است که مردم را شادمانه به میان خیابان کشیده است، غصه‌ها برای ساعاتی فراموش شده‌اند، امید پر گشوده، همدلی موج می‌زند و جهانی به انتظار هنرنمایی ما در برابر غول‌ها نشسته است. 

کاش زیستن در «گروه زندگی» را بیرون از دنیای فوتبال هم جدی بگیریم. شاید اگر در «گروه زندگی» این جهان می‌زیستیم، فرصت می‌داشتیم با تیم‌های ملی فوتبال قدرتمندتری هم مسابقه تدارکاتی داشته باشیم، و کشورهای جهان از مسابقه دادن با ما خودداری نکنند. آن وقت مجبور نمی‌شدیم رقیب تدارکاتی تیم «کوزوو» باشیم و دست آخر بازی هم لغو شود. بیست دقیقه اول بازی ایران و مراکش می‌شد ترس از بودن در میادین بزرگ را در تیم ملی ما دید. زیستن در «گروه مرگ» را درونی کرده بودند، میدان‌ندیدگی و با بزرگان بازی نکردن، به درونی کردن تفکر زیستن در «گروه مرگ» دامن زده بود. اگر با زیستن در «گروه زندگی» جهان، فرصت دیدار با بزرگان یافته بودیم، بیست دقیقه اول زیر فشار سنگین مراکش نمی‌ماندیم. 

شادیم و شادی حق مسلم ماست، و «فقط در فوتبال است که ما زود به آرزوهامون می‌رسیم» اما تا وقتی تفکر «گروه زندگی» را جدی و در حیات خود جاری نکنیم، شادی‌های ما به اتفاقات گره می‌خورند، عین این اتفاق که مدافع مراکش گل به خودی بزند – هر چند این اتفاق محصول تلاش جانانه، مقاومت و مبارزه وطن‌دوستانه ما باشد – و شادی‌های ما رویه معمول زندگی نخواهد شد. زیستن و رقابت کردن هوشیارانه در «گروه زندگی» این جهان، راهی به سوی شادی، امیدواری، انسجام و اتحاد ایران است. تفکر «زیستن و رقابت در گروه زندگی» را از این جام جهانی آغاز کنیم.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.