وقتی به شهردار جدید فکر می کنم نمی دانم با توجه به این بدهی عجیب و غریب، بدون ناراضی کردن مردم واقعا چکار می تواند بکند... و تازگی ها دارم متوجه نکته ی ظریفی هم می شوم: عده ای وقتی همه ی کارهایی را که دلشان خواست کردند آن وقت می دهندش دست عده ای دیگر که درستش کنند، با یک تیر دونشان!
به گزارش جماران؛ نصرالله کسرائیان، عکاس پیشکسوت، در یادداشتی نوشت:
می گوید شهردار قبلی شهرداری را با پنجاه و دو هزار میلیارد تومان بدهی تحویل داده است! برای من طرح چنین مساله ای نه در جهت حمله به شهردار قبلی است نه دفاع از شهردار فعلی - هرچند که در موردِ هردو نظر شخصی ام را دارم. می خواهم بدانم در جایی که زندگی می کنم چه می گذرد و مثلا می خواهم بدانم وقتی از " مدیریت جهادی - انقلابی " حرف می زنند دقیقا منظورشان چه هست؟ ... توطئه ی خارجی ها سر جایش، چهل سال است دارند علیه ما می کنند، قبلا هم می کرده اند، چهار صد سال آینده هم خواهند کرد! همه ی کشورها منافع خودشان را دنبال می کنند، اسمش را هرچه می خواهید بگذارید، خیلی وقت است که سیاست از اخلاق جداشده؛ می خواهم بدانم آیا عملکرد شهرداری تهران هم با این رقم بدهی نتیجه ی توطئه خارجی ها است...
پنجاه و دو هزارمیلیارد تومان یعنی یک سوم کل بودجه ای که رییس جمهور اعلام کرده برای رتق و فتق امورکل کشور در اختیار دارد! ... این رقم از بدهی، یک شبه بالا نیامده؛ شهردار قبلی سه دوره شهردار بوده است، یعنی پس از طی دوره ی چهارساله ی اول، و قاعدتا بالا آمدن بخشی از این بدهی، باید کسانی متوجه شده باشند با درآمدی که شهرداری داشته، یک جای کار می لنگد. اما انگارآن ها که چنین مسوولیتی داشته اند، نشده اند و ایشان نه فقط چهار سال بعدی، بلکه هشت سال بعدی هم دراین سمت باقی مانده اند... آیا مردم حق ندارند بدانند چرا و چگونه چنین اتفاقی افتاده است؟
من به منابع اطلاعاتی خاصی دسترسی ندارم، کِه هستم که داشته باشم! از دفترم به ندرت بیرون می روم، کسب و کاری هم نداشته وندارم که از حساب کتاب سر در بیاورم، اما بالاخره همان قدر که بیرون می روم، در کوچه و خیابان می بینم، می شنوم، و ریاضیات ام هم آنقدر خوب هست که بفهمم جوابِ صد وپنجاه شصت هزارمیلیارد بخش بر سه چقدر می شود.
نمی گویم شهردار قبلی هیچ کاری نکرده است. نمی شود ندید. اما کارهایی هم کرده است که اگر نمی کرد شاید این قدر بدهی روی دست شهرداری و نهایتا، مردم نمی گذاشت. با پیامد های درازمدت کارهایی هم که ایشان کرده اند، کاری ندارم؛ کار متخصصین است، با شایعات هم ... می خواهم از چیزهایی بعضا پیش پا افتاده که خود شاهد بوده ام بگویم، چیزهایی که دیگران هم دیده باشند ... مثلا یک وقتی دیدم روی دیواره ی بتونی بعضی بزرگراه ها، قاعدتا به قصد زیباسازی، دارند پنل هایی را نصب می کنند، چیزهایی که به راحتی هر آدم متوسط الشعوری مثل من می توانست بفهمد به زودی شندره پندره و کنده خواهند شد و تنها چیزی که ازآن ها می مانَد زشتی است؛ برایم عجیب بود، به خودم می گفتم یعنی نمی دانند چکار می کنند! هنوز شهردار پست اش را تحویل نداده نتیجه اش را می بینیم...
چند وقت پیش که داشتند در بزرگراه چمران پُلی را مقاوم سازی می کردند دیدم آن ها را کنده، دارند جای هزاران پیچی را که با آن ها پَنل ها را فیکس کرده بودند با سیمان یا نمی دانم چه تعمیربتونه می کنند، هنوز هست... بارها دیده ام چیز هایی را ساخته، تمام نشده خرابش کرده اند... ( نشانی دقیق دارم, کارم دیدن است! ) خب این ها خرج دارد، نه فقط ساختن، خراب کردن هم خرج دارد، چطور! قبلا فکر نمی کنند! به چه حقی پولی را که مردم با زحمت به دست می آورند هر جوردل شان خواست خرج می کنند... هزاران هزار پرچم هر روز به رنگی، لابد به قصد ارتقای روحیه ی میهن پرستی و حفظ شعایرو... این ها خرج دارد... هزاران " مانومانِ " اغلب یکبار مصرف، میدان ها، زمین های چمن و گل کاری ها، گلدان ها، روی زمین، در اتفاع چند متری از سطح زمین، با این وضعِ آب، صرف میلیاردها برای راه پیمایی از این کشور به کشوری دیگر... این ها خرج دارد... کمک های بی حساب و کتاب به برگزاری مراسم و آیین هایی که خود مردم در طول قرن ها، باعلاقه و همان قدر که در توان شان بوده خرجش کرده اند و صدها نمونه دیگر از این کارها...
وقتی پول نداریم این کارها چیست؟ گاه در گوشه کنار شهر بناهایی می بینم که که فکر می کنم در کشور دیگری هستم، درباره اش می گویند: " بزرگ ترین " ، " َشیک ترین "! پُزِ عالی، جیبِ خالی! آیا واقعا استطاعت ساختن چنین چیزهایی را داریم؟ از جیب چه کسانی، به جیب چه کسانی، و برای راضی نگه داشتن و جلب نظر چه گروهی؟ آیا نمی شد این پول ها را صرف بهبود ناوگان فرسوده ی حمل و نقل عمومی کرد که طبق نظر کار شناسان هفتاد در صد آلودگی هوا از آن است تا مردم بتوانند نفس بکشند! آیا معنای مدیریت جهادی - انقلابی این است؟ آیا نباید از شهردار و شورای شهر که ظاهرا ناظر بر کارهای شهردار است در مورد هزینه کردن در آمدها پرسید؟ و یا اگر کسی در مورد یکی از کار های شهردار چون و چرا کرد باید او را به زندان انداخت؟ شهرداری هم جزو مقدسات است؟ مردم چقدر باید هزینه ی این نوع ازمدیریت را بدهند؟...
من وقتی به شهردار جدید فکر می کنم نمی دانم با توجه به این بدهی عجیب وغریب، بدون ناراضی کردن مردم واقعا چکارمی تواند بکند... و تازگی ها دارم متوجه نکته ی ظریفی هم می شوم: عده ای وقتی همه ی کارهایی را که دلشان خواست کردند آن وقت می دهندش دست عده ای دیگرکه درستش کنند، با یک تیر دونشان!
اینجا قبلا یک باغچه بود ( اسلایدش را دارم ). بیست سی سال پیش وقتی دنبال خانه می گشتم گفتند همین را بخر و بساز. قیمت اش تقریبا نصف قیمت زمین های اطراف اش بود. وقتی دلیل ارزانی را جویا شدم، معلوم شد برای ساختن، باید کار بری اش را تغییر داد. دیدم این کاره نیستم... چند سال پیش دیدم دارند دورش را با سنگ دیوار می کشند. از آن ها که کار می کردند پرسیدم قرار است چه بشود، گفتند: " انشاالله پارک ". دیوارها را تمام نشده خراب کردند. دیواره ای فلزی دورش کشیدند با تابلویی که می گفت بنایی پنج طبقه ساخته خواهد شد. چیزی هم درباره تعداد طبقات زیر زمین نوشته بودند که یادم نیست. به جای پنج، هشت طبقه ساختند، کار متوقف شد. فکر کردم به خاطرِ خلاف، کار را متوقف کرده اند. یک روز، که بر حسبِ تصادف، از سوپری محل دلیل توقف را پرسیدم. گفت: دارند اجازه می گیرند دو طبقه ی دیگر هم اضافه کنند... گرفته و کرده اند...این هم عکس اش!
دیروزهم خواندم بالای سعادت آباد دارند باغی بیست و یک هکتاری را که درخت هایش " خشک !" شده به برجی بیست طبقه تبدیل می کنند، رفتم دیدم، مشغولند...
