کیمیا علیزاده: ترس، طلای المپیک را از من گرفت!

اولین دختر مدال آور ایران در تاریخ المپیک حالا دوران مصدومیت خود را پشت سر می گذارد و از روزهای بعد از المپیک، پشت سر گذاشتن مصدومیت، حاشیه های پیش آمده و برنامه های آینده اش می گوید.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس، در المپیک ریو، او دختر تاریخ ساز ورزش ایران شد، مدالی که تاکنون برای ورزش بانوان ایران به دست نیامده بود، هرچند او با طلای مسابقات قهرمانی جهان در رده سنی نوجوانان و برنز مسابقات قهرمانی جهان و طلای مسابقات گرندپری، چهار بار نام خودش را در ورزش بانوان ایران جاودانه کرده بود. اما این مدال طعم دیگری برای ورزش ایران داشت. کیمیا علیزاده حالا می خواهد با مدال طلای المپیک، مدال طلای جهان و مدال طلای بازیهای آسیایی سه بار دیگر هم تاریخ سازی کند. کیمیای 18 ساله در حالی بر سکوی سوم المپیک ایستاد و مدال برنز وزن 57- کیلوگرم تکواندو را از آن خود کرد که به قول خودش باید درد پارگی کف پا، مچ پا، آسیب شدید زانو و حتی شکستگی دست را تحمل می کرد و حالا به همه این ها کاهش 10 کیلویی وزن را هم اضافه کنید! دختر شایسته و نجیبی که اینک نماد سخت کوشی و موفقیت در ورزش بانوان است، از مسیر پر پیچ و خم سکوی المپیک می گوید و اینکه «ترس» سکوی قهرمانی المپیک را از او گرفت. او در گفت و گویی تفصیلی از این روزهای خود و برنامه های آینده اش می گوید:

* روزهای دختر معروف ایران چطور می گذرد؟

خیلی سخت. برنامه هایم بسیار فشرده است. واقعا شرایط سختی است. بعد از المپیک حتی یک استراحت کوتاه مدت هم نداشتم. بعد از اینکه آخر مهرماه، مچ پایم را جراحی کردم، یک ماهی را در خانه درس خواندم تا برای امتحانات دی ماه سال سوم دبیرستان آماده شوم. حالا هم امتحان می دهم و هم هرروز فیزیوتراپی انجام می دهم تا بتوانم هرچه زودتر به شرایط ایده آل برسم و در مسابقات انتخابی تیم ملی شرکت کنم. اگر برای مسابقات جهانی 2017 انتخاب شوم، تمام تلاشم را می کنم تا بازهم برای کشورم افتخارآفرین باشم. باید بگویم این روزها وقت سرخاراندن هم ندارم.

 

* کیمیا علیزاده چرا انقدر آسیب می بیند، این موضوع به خاطر ورزش تکواندو است یا نه از ضعف جسمانی است؟

 

به هرحال ورزش رزمی برخوردی است. ضمن اینکه اردوهای طولانی مدت و تمرینات سخت و پرفشار و یا حتی یک سهل انگاری در شیاپ چانگ باعث آسیب می شود اما بعضی وقت ها هم هست که تمرینات اشتباه به شما ضربه می زند. واقعیت این است که از همان ابتدا من به این اندازه مصدومیت نداشتم اما قبل از شروع اردوهای المپیک که کادرفنی دیگری در اختیار تیم ملی بود، بعضی از تمرینات فنی و بدنسازی به من آسیب زد.

 

 

* یادت هست اولین آسیبی که داشتی کی بود؟

 

حدودا یک سال و نیم قبل برای مسابقات جهانی 2015 که کادرفنی دیگری در اختیار تیم ملی بود. به خاطر تمرینات پرفشار، زمان بد تمرینی و ناهمگونی تمریناتی که در یک جلسه انجام می دادیم، باعث شد فشار شدیدی به کمرم وارد شود، بعد هم زانو و مچ پایم دچار آسیب دیدگی شد و به مرور زمان شکستگی های مداوم دست، جابه جایی 5 سانتی متری در لگن، پارگی رباط مچ پا و آسیب های شدید زانو. به جرات می توانم بگویم جایی در بدن من سالم نیست.

 

* چرا این شرایط را تحمل کردی یعنی همه ورزشکاران آسیب را قبول می کنند؟ فقط برای گرفتن مدال المپیک؟

 

بینید تکواندوکاران کشورهای دیگر مثل ما نیستند. آنها زمین زیاد دیده اند و به اندازه ما فشار تحمل نمی کنند. اگر هم یک مسابقه را از دست بدهند برایشان اهمیتی ندارد. اما هر مسابقه برای ما باارزش است و نمی شود از آن به راحتی گذشت. من خودم به شخصه غیرتم اجازه نمی داد تا آسیب هایم بخواهد میدانی مثل بازی های المپیک را از من بگیرد. می دانستم در ریو می توانم خالق یک شگفتی باشم و پنجمین مدال تاریخی ام را ثبت کنم. نمی توانستم قبول کنم کاری که از عهده اش برمی آیم، به راحتی از دستم برود. می ترسیدم این تسلیم شدن، بعدها باعث پشیمانی ام شود و من این را نمی خواستم.

 

* برنامه تو برای المپیک چه بود؟ این همه آسیب و هدفی به نام مدال المپیک. مدالی که خیلی از ورزشکاران بانوی ایرانی با درصد آمادگی بیشتر از تو، بدون آسیب و بدون کاهش وزن 10 کیلویی نتوانسته بودند، به آن برسند.

 

از اردیبهشت ماه 95 و بعد از مسابقات کسب سهمیه المپیک ریو که در آنجا با مدال طلا سهمیه گرفتم، اردوهای ما شروع شد اما کادرفنی تیم ملی تغییر کرد و مربی پایه من یعنی مهرو کمرانی که از هفت سالگی با من کار کرده بود، برای بازی های المپیک به عنوان سرمربی انتخاب شد. واقعا شرایط سختی داشتیم، چراکه به خاطر مصدومیت های کهنه ای که از اردوهای قبل داشتم، در بحث بدنسازی از انجام راحت ترین تمرینات هم عاجز بودم. تمرینات فنی هم که جای خود دارد و اصلا نمی توانستم تمرین کنم اما استادم، مهرو کمرانی نحوه تمرینات را براساس نوع آسیب های من برنامه ریزی کرد تا بتوانم با آمادگی بسیار خوبی به بازی های المپیک برسم.

 

 

* شما در صحبت هایت گفتی تمرینات اشتباه هم یکی از دلایل آسیب است، خب تمرینات تو قبل و بعد از المپیک چه تفاوتی داشت؟

 

راستش را بخواهید نمی خواهم زیاد در این خصوص صحبت کنم اما این را بگویم قبل از اردوی المپیکی سعی من این بود تا از نیروی جوانی ام استفاده کنم و بتوانم برنده مسابقه شوم اما برای اردوی المپیکی که کادرفنی تغییر کرد و استاد مهرو کمرانی سرمربی شد، شرایط عوض شد، زمان بندی تمرینات تغیر کرد و به طور کل شیوه تمرینات هم عوض شد. اینجا قاطعانه می گویم اگر نحوه تمرینات من تغییر نمی کرد، به بازی های المپیک ریو 2016 نمی رسیدم چه برسد که بخواهم مدال بگیرم.

 

* تو خودت معتقد هستی در بازی های المپیک ریو بهترین شرایط بدنی ات را تجربه کردی، پس چه چیزی مدال طلا را از تو گرفت؟ آسیب دیدگی؟!

 

من به همراه مربی ام روزهای عجیبی را برای ریو تجربه کردیم. روزهایی که حریفان من برای رسیدن به شرایط قهرمانی تمرین می کردند و ما تازه در تلاش بودیم تا به یک شرایط عادی برسیم. من اگر امروز قاطع به شما می گویم که بدن من آماده و سرحال بود چون در آن لحظه فقط اطرافیان می دانستند چه آسیب هایی دارم و با عضله پاره کف پا ضربه زدن، چه معنایی دارد. آسیب هایی کهنه که متاسفانه از اردوهای قبل از المپیک با من همراه شده بود. در بازی های المپیک ریو به رغم آسیب هایی کهنه ای که داشتم اما بدنم سبک و آماده بود و این تجربه شگفت انگیزی برایم بود. من که همیشه با اسپاسم در مسابقاتم شرکت می کردم و سعی می کردم فقط از ذهنم، نیروی جوانی ام و آموخته هایی که از قبل داشتم کمک بگیرم. اما حالا در میدان المپیک دقایقی را تجربه می کردم که بدن من در راحت ترین شرایطش قرار دارد و سرحال است. اما بگذارید پاسخ سخت شما را بدهم. "ترس". ترس طلای المپیک را از من گرفت. من می ترسیدم، ترس از اینکه اگر مدال نگیرم چه بر سر آینده ورزشی من می آورند؟ من هر وقت به نتیجه فکر کردم باخته ام و هر وقت خواسته ام از بازی ام لذت ببرم، برده ام. من وقتی دوباره به جدول شانس مجدد بازگشتم و دو بازی برای مدال برنز داشتم واقعا انگیزه ای نداشتم، هر چند این مدال یک مدال تاریخی بود. اما بالاخره با صحبت های استادم تصمیم گرفتم فقط از مبارزاتم لذت ببرم و نتیجه آن شد که دیدید. دو پیروزی و کسب مدال برنز المپیک.

 

 

* تو به غیر از آسیب دیدگی با یک مشکل دیگر هم دست و پنجه نرم می کردی؛ کاهش 10 کیلویی وزن!

 

باورتان نمی شود، اما نمی خواهم حتی ثانیه ای به آن دقایق فکر کنم. خیلی اذیت شدم. قبل تر هم وزن کم می کردم اما نمی دانستم بی قاعده وزن کم کردن به مرور زمان چه بلایی سر من آورده است. وقتی اردوی المپیک شروع شد ما یک برنامه داشتیم تا آرام آرام و به مرور زمان وزن کم کنم اما شرایط فیزیکی من تغییر کرده بود، درصد عضله ام بالا رفته بود و به خاطر اینکه در اردوهایی قبل حین تمرین اجازه آب خوردن نداشتیم، بدنم با کم آبی شدید مواجه شده بود. روزهای آخر بدن من مثل اسفنج، هرچه می خوردم جذب می کرد. واقعا شرایط سخت بود اما از پس این هم برآمدیم و خدا را شکر در روز مسابقات سر وزن رسیدم.

 

* کیمیا علیزاده هر زمان که پیش از مسابقه قول مدال داده، به آن عمل کرده است، حالا چطور؟ باز هم قول می دهی؟ با این همه انتظاری که امروز یک جامعه 80 میلیونی از تو دارد.

 

وقتی شرایط خوب باشد، قول می دهم. باور کنید برای المپیک هم می توانستم به مدال طلا برسم.

 

* یعنی این فشارها و انتظارات روی تو تاثیر نمی گذارد؟ تو این روزها به قدری شناخته شده هستی که همه از تو نتیجه می خواهند. کیمیا علیزاده قرار است نتیجه گرا شود؟

 

واقعیت این است که من این شرایط را دوست ندارم و انتخاب من نیست. من می خواهم از مبارزه ام در زمین لذت ببرم. همیشه با خودم می گویم کاش روزی برسد که ما فقط از بازیکنانمان برد نخواهیم. یک روز بازیکن روزش است و یک روز نیست! بخواهم صادقانه بگویم، نمی دانم این برروی من تاثیر می گذارد یا نه. بعضی روزها با خودم فکر می کنم، مگر سه پسر تکواندوکار ایران در المپیک بهترین نبودند و در مجموع بیش از 50-60 مدال برای ایران نگرفتند؟ مگر هر روز به آن ها نمی گفتیم شما قهرمان هستید، پس چه شد؟ چرا پس امروز این همه مردم ایران به آن ها انتقاد می کنند و بعد به خودم می گویم پس به حرف ها کاری نداشته باش و کار خودت را انجام بده.

 

* شهرت تو در زندگی شخصی ات هم تاثیر گذاشته است، این سخت نیست؟

 

چرا همینطور است. من همیشه با مترو رفت و آمد می کردم و الان کلافه هستم که نمی توانم دیگر زندگی قبلی ام را داشته باشم. باور کنید هیچ وقت دوست نداشتم شناخته بشوم.

 

 

* تو تنها تکواندوکار جهان هستی که در اینستاگرام این تعداد طرفدار (فالوور) داری، نظرات مردم را می خوانی؟

 

اوایل می خواندم اما بعد شرایط تغییر کرد و واقعا نمی رسم. اما از همین جا از تمامی مردم عزیز ایران که به من لطف داشتند تشکر می کنم.

 

* قهرمان الهام بخش کیمیای علیزاده چه کسی است؟

 

مهرو کمرانی. به جرات می توانم بگویم احیا کننده من در بازی های المپیک ریو استادم بود. من دوست نداشتم حتی به جدول شانس مجدد برگردم. من طلا می خواستم و آن را نداشتم. پس مدال برنز هم نمی خواستم. خیلی ها آمدند و با من صحبت کردند اما تنها کسی که باعث شد دوباره سرپا شوم و برای مدال برنز بازی های المپیک بجنگم مهرو کمرانی بود.

 

* و حالا برنامه تو برای ادامه راه؟

 

بعد از درمان آسیب هایم باید تمرینات را آغاز کنم اما همانند یک تازه کار... من هنوز می توانم 3 مدال طلای تاریخ ساز دیگر بگیرم. تکواندو، طلای جهان و طلای بازی های آسیایی را در گروه بانوان ندارد و طلای المپیک هم در ورزش بانوان ایران هنوز به دست نیامده است. تلاش می کنم تا به این سه مهم دست پیدا کنم اما شرایطم سخت است چون باید در وزن 67- کیلوگرم مسابقه بدهم یعنی 10 کیلوگرم از وزن تخصصی ام بالاتر.

منبع: ورزش 3

دیدگاه تان را بنویسید